اختصاصی ایران بریفینگ: مساله نفوذ نیروهای اطلاعاتی رژیم در بین طبقه مهاجر ایرانی در خارج بحث جدیدی نیست, رژیم جمهوری اسلامی ایران پس از سالها سیاست ترور فیزیکی که بصورت مستمر در اروپا انجام شد و قربانیانی همچون عبدالرحمن قاسملو و شاپور بختیار را داشت به مرور به سوی ترور اقتصادی و شخصیتی سوق پیدا کرد. یکی از اهداف بزرگ رژیم در این ورطه جمهوری ترکیه است. جمهوری ترکیه به علت همسایگی و داشتن بازار آزاد و اقتصاد رو به رشد پس از پروسه تحریمهای ایران به نوعی کاتالیزور اقتصادی برای ایرانیان چه دولتی و چه خصوصی گردید.یکی دیگر از ویژگیها و جدابیتهای ترکیه برای ایرانیان زبان ترکی است که اکثر ایرانیان نیز به این زبان تکلم میکنند. لذا بیشتر قشر خصوصی فعال نیز در ترکیه از ترکان آذربایجانی هستند که به علت نزدیکی خاکی با ترکیه و قرابت فرهنگی براحتی میتوانند در ترکیه فعالیت کنند.از این سو به مرور این افراد توانسته در حدو اندازه کوچکی هم که باشد به نوعی منبع درآمدی در ترکیه کسب کرده و چارچوب بندی لازم را بدست اورند.واین مساله به نوعی نگرانی دولت ایران را نیز به همراه داشته است, زیرا قدرت گرفتن قشر بورژوازی هر نوع ملیت غیر فارس در ایران به طریقی با سیاست های یکسان سازی رژیم در تضاد است. لذا پس از سال 2010 به مرور ثبت شرکتهای ایرانی که توسط غیر ترکها مدیریت میشدند افزایش پیدا کرد. بورسهای تحصیلی 90 درصد به دانشجویان غیر ترک اعطا شد.بطوریکه بعشی از نهادهای فرهنگی در آنکارا برگه تثبیت هویت ترک بودن را به غیر ترکها با دریافت پول اعطا میکردند. این روند به گونه ای وحشتناک تا جایی پیش رفته است که هم اکنون 80 درصد دانشجویان محصل در ترکیه غیر ترک هستند. پروسه بدین جا محدود نشد,اتاق بازرگانی ترکیه و ایران که در قم می باشد در تصمیمی به کلیه نهادهای مربوطه اعلام رکد که تا 10 سال آینده باید اکثریت شرکتها و دانشجویان و نهادهای ایرانی ترکیه در اختیار غیر ترک ها باشد. آنها با تاسیس شرکتهای توریستی بزرگ در صدد جذب توریست و سرمایه و در مرحله بعدی کسب اطلاعات و نظارت میدانی و هم چنین کوتاه کردن دست ترکان ایران از بازار و دانشگاههای ترکیه کردند. لذا ذر یک پروزه بزرگ شرکت (س) را به مدیریت (ع.م) در استانبول به ثبت رساندند. شرکتی با سرمایه اولیه 50 میلیارد تومان , بعد از این مساله به مرور در عرض چند ماه برای وی تابعیت ترک گرفته و نام وی را همنام با یک تاجر خوشنام تبریزی در استانبول به ثبت رساند و شروع به نشر مجله پرشین مجیک نمودند که به نوعی تبلیغ سیاستهای راسیستی رژیم تهران میباشد.
این شرکت به مرور با قبضه کردن بازار توریسم و حتی فروش هتل ها به قیمت بسیار پایین سعی دارد به نوعی دست غیر دولتیها و آذربایجانیها از صنعت توریسم ترکیه قطع کند. اکثر کارمندان شرکت مزبور با وجود اینکه هیچ نوع آشنایی به زبان ترکی ندارند از نیروهای غیر ترک هستند.
به نوعی که دانشجویان غیر فارس با توجه به هزینه های بالای ترکیه قادر به استخدام در چنین شرکتهای نیستند و رژیم با تبلیغ بی بندو باری سعی در اختیار گرقتن مغز دانشجویان جهت اجرای سیاستهای خود میباشد. فضای باز ترکیه و اینکه دانشجو بتواند در یک محیط آرام با حقایق آشنا شود فرصت مناسبی برای قشر اندیشمند است که پیشرفت خود را تضمین کند و رژیم نیز به جای ترویج این فضا لا ابالی گری و بی بندو باری را در قشر روشنفکر ترویج میکند.
ایجاد بستر باز در فضای این تورها و به انزوا کشاندن تورهای غیر دولتی سبب شده است که به نوعی قشر توریست نیز خود راغب به استفاده از تورهای رژیم و سپاه پاسداران و نیروهای اطلاعاتی باشد
سپاه علاوه بر داخل کشور سعی دارد به نوعی سیطره خود بر داخل کشور را نیز نمایان سازد.اکثر صادرات و واردات به ترکیه نیر توسط سپاه انجام میشود. صادرات فلوراسپار که ماده اولیه آهن سازی است به نوعی منحصر در دست سپاه و شرکت(ن) برادران(ها) میباشد.افرادی همانند (م.پ) که به طور مستمر با شرکتهای ترک وارد مداکره و قرارداد شده و سعی در انحصار سرمایه در ترکیه را دارد.
ترکیه در عین واحد مسیر مناسبی جهت حمل سلاح ایران به سوریه و هم چنین سواستفاده مالی سپاه جهت دور زدن تحریم هاست بطوریکه حتی خروج خرده طلا توسط مسافران شرکت(س) نیز گواهی بر نیاز سپاه جهت تامین منابع و ارز خارجیست. علاوه بر این سپاه با ورشکست کردن غول های سرمایه داری آذربایجان من جمله زنوزی و تاج فر تسعی خود در جهت انزوای قشر کارآفرین بوِزه در آذربایجان را نشان داد.نیروی مخوفی که در قالب لباسهای مختلف سعی در به یغما بردن ثروت مردم ایران دارد. این نیروی اهریمنی همچنین با نفوذ به مراکز جهانی از جمله کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد با در دست داشتن اطلاعات پناهندگان بعضا برای بسیاری از پناهندگان مشکل ایجاد کرده و مانع خروج نامبردگان از کشور ترکیه میشود که به نوعی سعی در تضعیف اپوزیسیون و احاظه مالی بر قشر مهاجر و خارج نشین را مانیتور میکند.اما چه سود که چاره ای از تنویر اذهان نیست و جز با سقوط رژیم ولایت فقیه هیچ کدام از این مسائل نه حل میشود و نه از بین میرود.