دکتراکبر کرمی پزشک، نویسنده و پژوهش گر ایرانی است. او در رخ دادهای انتخاباتی ۱۳۸۸ توسط نیروهای امنیتی سپاه در مطب خود بازداشت و پس از هشت ماه بازداشت موقت در دو دادگاه غیرعلنی به 11 سال زندان و تبعبد و هم چنین 75 شلاق محکوم شده است. اتهام های وی تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و احمدی نژاد و اشاعه فحشاء از طریق انتشار مقالات و مصاحبه ها با موضوع برابری جنسیتی و آزادی جنسی بوده است. در پی افزایش فشارهای امنیتی وی مجبور به ترک ایران شده است. Article in English
اختصاصی ایران بیریفینگ: طرح این موضوع که سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی در ایران در فرایند سیاه قاچاق دخالت موثر دارد، نه نکته ی جدیدی است و نه برای خواننده گان ایرانی عجیب؛ چه، سپاه برخلاف آن چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی در مورد نظامیان آمده است، دخالت گسترده ای در همه ی ارکان کشور دارد. این دخالت غیرقانونی و بدخیم در دوران رهبری سید علی خامنه ای (ولی فقیه دوم) به علت تکیه ی گسترده ی او به نیروهای نظامی و امنیتی به ویژه سپاه، برای سرکوب و کنترل رقبای جدید و سنتی خود، آن چنان همه جانبه و برای ایرانیان آشکار است که حتا احمدی نژاد هم – که برکشیده ی نهاد رهبری و سپاه برای پست ریاست جمهوری است – وقتی با سپاهیان مشکل پیدا می کند از آنان با عنوان «برادران قاچاق چی خودمان» یاد می کند.
سپاه در پایان جنگ هشت ساله ی ایران و عراق، در دوران ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی و با حمایت گسترده ی ایشان وارد پهنه ی اقتصاد شد. راه سپاه در چنگ انداختن به منابع کلان مالی ملی در شرایطی که رهبری جمهوری اسلامی، برای ادامه سرکوب، سانسور و سکوت و پیش برد کودتای انتخاباتی 88، بیش از هر زمان دیگری به سپاه نیازمند بود و هست، هموارتر از همیشه شد. در نتیجه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حال حاضر نه تنها به نهادی از نظر مالی کم و بیش مستقل از دولت دگردیسیده است و تلاش دارد اقتصاد دولتی و دولت را به طور کامل در اختیار خود بگیرد.
با وجود پرخاش گری های گاه و بی گاه احمدی نژاد به سپاه، نباید فراموش کرد که وزارت نفت (موتور محرکه ی مالی ایران) و شرکت عظیم مخابرات ایران، تنها پیش کش های کوچک وی به سپاه و حامیان کودتاگر خود بوده است.
به کت و شلوارهای غیرنظامی کادر سیاسی و اقتصادی ایران، حتا در عالی ترین مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری ایران نباید فریفته شد. این یقه سفیدها غالبن سپاهی و امنیتی اند یا دست کم سپاهی و امنیتی بوده اند. زندان بان اعظم آن چنان مشروعیت خود را در تخته ی ایران باخته است که در اساس بدون نظامی ها و امنیتی ها کاری از پیش نمی برد؛ در نتیجه اصلن عجیب نیست اگر از غربال های نظارتی چند لایه ی او تنها کسانی عبور می کنند که در کشتارهای فله ای مخالفان و استحکام بیت رهبری نقش ایفا کرده و می کنند. اگر امروز مجلس و هیات دولت و بسیاری دیگر از مسوولان ریز و درشت جمهوری اسلامی سپاهی اند و سابقه ی کار در سپاه یا نهادهای امنیتی دارند، عجیب نیست؛ انقلاب اسلامی کاملن دگردیسیده است و به لایه هایی از سپاهیان و امنیتی ها (که آن ها هم غالبن سپاهی اند) فروکاهیده شده اند. حتا بسیاری از ملایان حاکم بر کشور نیز سابقه ی فعالیت در نهادهای سپاهی و امنیتی یا دست کم سابقه ی فعالیت در تیپ امام صادق سپاه را دارند.
در چنین چیدمانی است که سپاه به عنوان سکاندار اصلی اقتصاد، سیاست و امنیت در ایران در حجم گسترده ای از فساد مالی، اخلاقی و کارهای غیرقانونی دخالت دارد.
این دخالت دست کم از دو جا ریشه می گیرد.
اول. ایران در گزارش های سازمان شفافیت بین المللی از فاسد ترین کشورهای دنیاست؛ در نتیجه، عجیب نیست اگر از انبوه دلارهای بادآورده ی نفتی و غیر نفتی که به جیب گشاد سپاه جاری است، تنها سهم اندکی به بدنه ی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی برسد. اما این دلیل نمی شود که گزمه گان خرده پای سپاه از رانت های امنیتی و اطلاعاتی خود برای دخالت در بازهای گسترده ی قاچاق سود نجویند و در رقابت با سرکرده گان خود در بهره وری از بازار سیاه ایران عقب بمانند. بسیاری از نیروهای پایین دست سپاه که در منافع اقتصادی و سیاسی سپاه سهم چشم گیری ندارند، همانند اقشار دیگر اجتماع در فعالیت های غیرقانونی انبوه ایران هم چون اختلاس، زمین خواری، رشوه خواری، پول شویی، قاچاق مواد مخدر، سکس سیاه، کارچاق کنی، فروش پرسش های کنکور و حتا قاچاق دارو دست دارند.
دوم. دخالت های گسترده ی سپاه در امور کشور در اساس سیستم های کنترلی و ضدکنترلی قانونی اجتماع را از کار انداخته است. در نتیجه مشارکت در فساد و فعالیت های غیرقانونی، دست کم برای سپاهیان بسیار آسان و کم هزینه است. پرونده هایی همانند اختلاس سه هزار میلیارد تومانی تنها نوک کوه یخی هستند که گاهی دیده می شوند.
تحریم های بین المللی نیز را نباید فراموش کرد که فعالیت های غیرقانونی را هم به لیست کارهای رسمی سپاه افزوده است. اکنون عجیب نیست اگر سپاه در مناطق مختلف جهان همدستی آشکاری با گروه های تبهکار بین اللملی نیز داشته باشد و سطح تازه ای از فساد و تبه کاری را رقم بزند.
با این همه آن چه این روزها در مورد نقش سپاه در بازار داروی ایران مطرح است و گزارش هایی که از دخالت آشکار سپاه در افزایش فشار بر مردم حکایت دارد، به باور من مساله دیگری است و احتمالن از اهداف دیگری حکایت دارد. اخبار بسیاری وجود دارد که نشان می دهد سپاه در کنترل و تنگنای بازار داروی ایران نقشی اساسی دارد. چه، برخلاف آن چه سپاه و برخی از جریان های هم سوی آن تلاش دارند نشان دهند، ورود مواد غذایی و دارویی به کشور از برد اهداف تحریم کننده گان ایران بیرون است و تحریم کننده گان بارها و بارها اعلان کردن اند که مواد غذایی و دارویی از اقلام تحریمی ایران نیستند و دولت جمهوری اسلامی می تواند به آسانی دست به وارد کردن این نیازمندی های بزند.
به نظر می رسد جریانی در سپاه، تلاش دارد با مدیریت بازار دارو در ایران نارضایتی عمومی از بحران اقتصادی موجود را در درجه ی نخست به تحریم ها و تحریم کننده ها نسبت دهد و در درجه بالاتر با دامن زدن عامدانه به تنگناهای دارویی و درمانی کشورهای تحریم کننده گان ایران را در پهنه ی افکار عمومی ایران بی اعتبار کند. سپاه در تلاش است در حالی که پس از کودتای انتخاباتی 88 در کشور فعال مایشا است، همه کاسه کوزه ها را اگر بتواند بر سر تحریم کننده گان و اگر نتواند بر سر احمدی نژاد بشکند. سپاه تلاش می کند خود و فرمانده ی اعظم خود (خامنه ای) را دور از این حجم انبوه سیاهی و تباهی که برآمد استبداد و دخالت های غیرقانونی سپاه در امور کشور است قرار دهد. سپاه در تلاش است که دست کم به هواداران رهبری نشان دهد خامنه ای هنوز مدیر و مدبر است و مشکلات کشور آن چنان که خامنه ای تکرار می کند به دشمنی دولت آمریکا با ملت ایران باز می گردد.