حزب الله در سال ۱۴۰۰ با پیشبرد برنامه توسعه طلبانه ایران و سلیمانی، فرمانده کشته شده سپاه، به هزینه مردم لبنان، به تضعیف ثبات لبنان ادامه داد.
حزب الله طی سال ۱۴۰۰ و همزمان بات از دسدادن احترام خود در میان حامیانش، در رسیدگی به بحران های گوناگون لبنان ناکارآمد بوده است.
بسیاری این را نتیجه مستقیم سرسپردگی حسن نصرالله، رهبر حزب الله، به رژیم ایران، و اصرار وی برای حمل کردن مشعل میراث قاسم سلیمانی، فرمانده کشته شده ایران، که مداخله و خونریزی در منطقه بود، می دانند.
سلیمانی در زمان حیاتش، رابطه خود با حزب الله و رهبر آن را پنهان نمی کرد.
تحلیلگران می گویند که او موفقیت حزب الله در انجام وظایفش را به منزله موفقیت خود می دانست. آنها خاطرنشان می کنند که همه اقدامات حزب الله در سوریه، یمن، و عراق در مناطقی انجام شد که سلیمانی در پی گسترش نفوذ ایران در آنها بود.
با گذشت دو سال از مرگ سلیمانی، اثرات این رابطه هنوز در بحران اقتصادی عمیقی که لبنان را تحت تاثیر قرار داده است — یعنی در بحبوحه بدترین فروپاشی های اقتصادی جهان در بیش از یک قرن — و در فلج شدن دولت به دلیل اقدام حزب الله در قبضه کردن فرآیند تصمیم گیری، هنوز احساس می شود.
مصطفی علوش، نماینده پیشین مجلس لبنان از جنبش «المستقبل»، سال گذشته به المشارق گفت که نقش سلیمانی به رابطه نزدیک او با نصرالله مرتبط است، همان طور که «از نفوذ او در آن حزب و پشتیبانی مستقیم نظامی، لجستیکی، و مادی» که او به حزب الله ارائه می کرد، آشکار است.
علوش گفت که این نفوذ مستقیماً بر حوادث داخل لبنان تأثیر گذاشت.
یک گروه شبه نظامی، نه یک حزب سیاسی
بحران سیاسی و اقتصادی لبنان در سال گذشته به دلیل همهگیری ویروس کرونا و پیامدهای انفجار فاجعهبار ۱۳ مرداد در بندر بیروت تشدید شد.
مخالفان حزب الله آن حزب را مسئول بسیاری از مشکلات کشور می دانند. این در حالی است که این حزب احترام بسیاری از حامیان خود را نیز از دست داده است.
برخی آن را به دلیل در اختیار داشتن اسلحه و مشارکت در فعالیت های فسادآمیز، قاچاق، و محروم کردن خزانه لبنان از دریافت میلیاردها دلار، حزب الله را با عنوان دولتی در دل دولت دیگر متهم کرده اند.
آنتوان مراد، سردبیر رادیو لبنان آزاد، گفت: «مراد گفت: «بخش گسترده ای از مردم لبنان حزب الله را مسئول ورشکستگی آن کشور طی مدت ۳۰ سال می دانند.»
او گفت، اعتبار آن حزب از دست رفته است، نفوذ منطقه ای آن رو به زوال است، و سیاست های آن منجر به انزوای بین المللی لبنان شده است.
حسین عطایا، هماهنگ کننده «جنوبی ها برای آزادی»، می گوید که حزب الله «پیش از آن که یک حزب سیاسی باشد یک گروه شبه نظامی است.»
«این حزب یک گردان نظامی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [ایران] است.»
وی گفت: «این حزب دستورها را از تهران، از فرماندهان سپاه در دمشق، و امروز از مشاور فرهنگی سفارت ایران در بیروت دریافت می کند. این بدان معناست که این حزب برای حل مشکلات لبنان صلاحیت ندارد.»
عطایا تأکید کرد که حزب الله باید از روند تصمیم گیری سیاسی حذف شود.
وی گفت: «افزون بر این، مشارکت حزب الله در جنگ سوریه در کنار رژیم سبب تشدید مشکلات آن حزب در لبنان شده است؛ چرا که این باعث شده است شکاف میان حامیان انقلاب سوریه و مخالفان آن در لبنان افزایش پیدا کند.»
عطایا گفت، مشارکت حزب الله در جنگ، «در واقع تصمیم ایران به منظور کمک به رژیم سوریه برای رویارویی با اکثریت مردم آن کشور بوده است.»
او گفت: «این، به جهان نشان داد که حزب الله در تصمیم گیری خود آزادی و استقلال ندارد و بیشتر تابع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ولایت فقیه است.»