کلمه- سعید محمدپور: قرائت گزارش آقایانِ با بصیرت، تحقیق و تفحص از غائله ی ۲۵ بهمن ۸۹، یک بار دیگر حقانیت خواست مردمی را منعکس کرد که در مقابل عده ای ایستاده اند که دروغگویی و وارونه جلوه دادن امور مشخصه ی بارز آنان است.
جدا از بُعد حقوقی این تحقیق و تفحص که باید متشکل از افرادی بی طرف و بی غرض باشد، اما از طنز روزگار همه این هیئت ۵ نفره بارها موضع هایی غرض ورزانه نسبت به خواست معترضین داشته اند – تصور کنید حداد عادل، حسینیان و بروجردی، نکونام و شاهرخی چگونه می توانند ادعای بی طرفی و عدالت کنند؟! – سؤال این است، نمایندگانی که فردای ۲۵ بهمن در خانه ی قانون گذاری این کشور که باید نماد قانون و عدالت باشد و پاسدار قانون اساسی، از روی بغض و کین حنجره می درانند که موسوی و کروبی و خاتمی باید اعدام شوند و بدیهی ترین حق قانونی مخالفان را نیز به رسمیت نمی شناسند، ارائه چنین گزارشی از سوی آنان چه وجهه ی قانونی و رسمی می تواند داشته باشد؟؟
نکته بارز این گزارش را چندی قبل وزیر اطلاعات در نمایش ساختگی “دیروز، امروز، فردا”، ارائه داد و عملاً نشان داد که دست حاکمان خالی تر از همیشه است و پرونده سازی ها و تواب سازی نیز نتوانسته برای ایشان اسناد قابل اعتنایی فراهم آورد، این بار نیز همان ادبیات و همان حرف های تکراری از تریبون مجلسی که دیگر خانه ملت نیست بیان شد.
جالب اینجاست که آقای لاریجانی رئیس مجلس فرمایشی، سخن از پایداری مجلس در قبال حقوق ملت می نماید و گزارش قرائت شده را سخن ملت می داند ولی چشم بر حقایق و واقعیات جامعه بسته است. ایشان حتماً به اصطلاح خودشان مجازات سران فتنه را خواست و حقوق مردم می داند اما آدم کشی ها، تجاوز، زندان های غیرقانونی، شهید دزدی و دروغ، دزدی از بیت المال، سیاست های غلط اقتصادی را که هر روز فشار بیشتری بر مردم وارد می آورد نمی بیند و خواست مرم نمی داند.
امروز در این کشور که روزگاری صحنه ی مبارزه با مجلس فرمایشی و حکومتی بود کار به جایی کشیده است که باید از آن مجلس ها با عزت و افتخار یاد کرد چرا که در آنها حداقل مصدق و مدرسی بودند که حقیقت را فدای مصلحت نکنند و دین خود را به دنیایشان نفروشند. امروز حب جاه و مقام آنقدر در نزد آقایان بالاست که حاضرند دین و حتی خودشان را فدای مسندی کنند که بنا به فرموده ی مولایمان امام علی (ع) اگر ماندنی بود به آنان نمی رسید.
امروز از تریبون مجلسی که روزگاری خانه ی ملت بود از تلاش های سپاه و بسیج و صدا و سیما تقدیر می شود، چرا که حتماً کتک زدن مردم اعم از زن و مرد و پیر و جوان در این سرزمین جای تقدیر دارد!! حتماً نشان دادن یک نفر به عنوان پدر، به جای پدر اصلی شهید صانع ژاله در رسانه غیر ملی باید تقدیر شود!! حتماً جاسوسِ خود خواندن یک جوان بیگناه – شهید ژاله – که برای دفاع از حق آزادی و عدالت و مخالفت با آقایان به شهادت رسید باید مورد تحسین قرار گیرد!! حتماً حمله با چوب و چماق برای شهید دزدی باید مورد حمایت و احسنت گویی آقایان قرار گیرد!! و…
جالب اینجاست که اینان از فرط دروغگویی خودشان را هم ضایع کرده اند. به قول معروف دروغگوی کم حافظه اند. از سویی وزیر اطلاعات اعلام می کند ۲۵ بهمن مردم برای خرید عید به خیابان آمده بودند. از سوی دیگر مجلسی ها گزارش تحقیق و تفحص از غائله ی ۲۵ بهمن ارائه می دهند!؟ از سویی از نظر آقایان همه اینها فتنه بوده است و کار آمریکا و اسرائیل و غرب که با تدبیر و هوشمندی ایشان خاموش شده است ولی هر روز یگان ویژه و نیروی انتظامی را بسیج می کنند که مانع از حرکت های اعتراضی مردم شوند؟! حتماً شلیک گاز اشک آور و گلوله به سمت مردم نیز جزو برنامه های خرید شب عید است و یا آقایان زودتر به استقبال مراسم سنتی چهارشنبه سوری رفته اند و اینها جشن آتش افشانی بوده است؟! البته برای دولتی که بیش از یک سال، تمام توان و نیروی خود را همراه با ارعاب و خشونت و زندان و حصر رهبران جنبش به کار بست تا به قول خودشان آتش فتنه را خاموش کند، تظاهرات ۲۵ بهمن، ۱ اسفند و ۱۰ اسفند رسوایی بزرگی است که حتی دیگر کاری از دست دروغگویی های ایشان نیز بر نمی آورد.
متأسفانه صحنه ی حاکم بر ایرانِ امروز، صحنه ای پر از دروغ و فریب و ریاکاری و نان به نرخ روز خوردن است. امروز هر که بتواند فحش و ناسزای بیشتری بدهد آدم محترم تری است و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی می کند. امروز اخلاق گم شده ی حاکمیت این سرزمین است و همه به فکر حفظ مسند خویش اند و برای ماندن دست به هر کاری می زنند. امروز دین پوششی برای بازی های پشت پرده ی آقایان شده است اما فراموش کرده اند که روزی این پرده فرو خواهد افتاد و ملت پرده از اسرار آنان برخواهند داشت. البته این فراموشی مُهری است که خداوند بر دل و گوش و چشم و جان اینان زده است و چه عذاب دردناکی است.
سحر نزدیک و خداوند همیشه یاور صابران است.