این گزارشی از یک آدمربایی در دل یک قتل است.
در تاریخ ۱۵ آبان محسن طهماسبی، شهروند اهل ماهشهر به همراه حدودا ۱۸ نفر دیگر داخل پارک در حال بازی مافیا بودهاند. مزدوران امنیتی بسیج شخصی به نام محمدحسین سالاری را مورد اصابت گلوله قرار میدهند. محمدحسین سالاری تلاش میکند تا با موتور از دست بسیجیها فرار کند اما به دلیل خونریزی، حدود ۵-۶ کیلومتر آنسمتتر و نزدیک پارک زمین میخورد.
افراد داخل پارک که شاهد این صحنه هستند به سمت محمدحسین رفته و متوجه میشوند که هممحلهایشان تیر خورده است. در همین زمان مزدوران پایگاه بسیج نیز سر میرسند و مانع از انتقال او به بیمارستان میشوند. آنها حتی اجازه تماس با اورژانس را هم به مردم نمیدهند. بعد از مدتی بحث با نیروهای بسیج، محسن طهماسبی به همراه یک نفر دیگر محمدحسین را با ماشین به بیمارستان میبرند که البته او از شدت خونریزی در بیمارستان به شهادت میرسد.
صبح روز بعد فرمانده همان پایگاه بسیج و رئیس سپاه ماهشهر با خانواده محمدحسین سالاری تماس میگیرند و مثل همیشه میگویند خطای انسانی بوده، اشتباه شده است و بابت کشتن فرزندشان با شلیک مستقیم گلوله از خانوادهاش عذرخواهی میکنند. و همچنان تحویل بدن بیجان محمدحسین را منوط به رضایت خانواده میکنند. پس از آن جسد این شهید قیام از ماهشهر به اهواز، مركز استان فرستاده میشود و كالبد شكافى دلیل مرگ را شكستگى جمجمه و ايست قلبى اعلام میکند!
فردای آن روز نیروهای اطلاعات سپاه به خانه محسن طهماسبی یورش برده اما نمیتوانند او را دستگیر کنند. چند ساعت بعد اما مزدوران امنیتی محسن را از خانهی دوستش ربوده و تا دو هفته هیچ خبری به خانواده و دوستان او نمیدهند. در تمام این مدت علاوه بر بیخبر نگهداشتن خانواده، گهگاه با تلفنهایی مبنی بر خبر کشتهشدن محسن در فلانجان، خانواده و دوستان محسن را شکنجه روانی کرده و تحت فشار قرار میدهند.
بعد از چند هفته مشخص میشود محسن طهماسبی پس از یک هفته شکنجه با شوکر و باتوم در بازداشتگاه ماهشهر، برای بازجویی به زندان اهواز منتقل شده است.
علیرغم اینکه از تمام افراد حاضر در محل در روز حادثه استشهاد محلی جمع شده است و همه آنان حاضر هستند در دادگاه شهادت بدهند که محسن از ابتدای شب تا زمان حادثه داخل پارک بوده است؛ بنابر اطلاعات واصله، دستگاههای امنیتی در تلاش برای پروندهسازی برای محسن طهماسبی و بستن اتهام دروغین به وی مبنی بر راکب دوم بودن و همراهی با محمدحسین سالاری، شهید قیام هستند.
خانواده محسن در تمام این مدت علاوه بر دوری و بیخبری از فرزندشان، تحت آزارهای روانی شدید بودهاند. مادر محسن همچنان از اینکه فرزندش در زندان است خبر ندارد. به او گفته شده محسن سر کار است و نمیتواند فعلا به او سر بزند. اوضاع روحی روانی پدر او هم مناسب نیست. ۶۰ روز بازداشت قانونی وی مدتی است تمام شده و قرار بازداشت وی برای ۶۰ روز دیگر تمدید شده است..
جمهوری کشتار اسلامی یکی را میکشد و در خلال کشتار اینهمه جان عزیز، از آدمربایی و پروندهسازی برای دیگری هم غفلت نمیکند.