کسانی که درون اجتماع خودشان به مقام و منصبی دست می یابند ، تلاش می کنند تا در هر نقشی که مسؤلیت دارند ؛ به نوعی اثر وجودی خودشان را ، با اعمالی که انجام می دهند تثبیت بنمایند . بعضی از آنها که در پایگاه بالاتری از دیگران قرار دارند ؛ در صورتی که شخصیت مثبت و خوبی را ارائه می دهند ؛ تأثیرات مورد نظر را هم ، مثبت رقم بزنند تا بعد از پایان یافتن مأموریت محوله ، نام نیکی از خود به جای گذاشته باشند .
شخصیت های اجتماعی دیگری هم در میان جامعه وجود دارند ؛ که هدف اصلی شان مشهور شدن و رسیدن به منافع شخصی شان است . این افراد کارهائی را که بر اساس نقشی که در اجتماع بر عهده دارند را ، به نحوی و با روشهائی به انجام می رسانند ؛ تا ثمرات آنها را هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت به دست بیاورند .
از جمله چنین افرادی ، دو فرد نخست رژیم اسلامی ، سید علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد هستند . این دو که در شرایط کنونی رابطه زیاد خوبی با یکدیگر ندارند ؛ ولی در بعضی از زمینه های مدیریتی ، وجوه اشتراکی را با همدیگر دارند که ابعاد اختلافات میان آنها را وسعت بیشتری می دهد .
اما خامنه ای که در رأس امور می باشد و مقام رهبری دینی – سیاسی حکومت را با خودش یدک می کشد ؛ به سبب آنکه تا نمیرد می تواند بر این مقام بماند ؛ برتری ویژه ای نسبت به رئیس جمهور دارد و اگر لازم بشود می تواند او را از پستی که نصیبش گشته بردارد و جایگاهش را به دیگری واگذار بنماید .
احمدی نژاد هم که خودش به این امر بیشتر از دیگران وقوف دارد ، و با توجه به این موضوع که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی نمی تواند بیش از دو دوره به ریاست جمهوری کشور برسد ؛ و نیز از آن باب که از آن دسته از افرادی هم نیست که می کوشند تا نام نیکی ازخویشتن به جا بگذارند ؛ همه همّ و غم و دل نگرانی اش ، مربوط به موارد و مسائلی است که پیرامون منافع شخصی وی می باشند .
از اینرو به تنها چیزی که به خوبی و با احساس مسؤلیت کامل توجه می کند ؛ مسائل مربوط به حال و آینده ایران و ملت آن است !
به گونه ای که مشاهده می شود ، آنقدر نسبت به موضوعات مطرح برای حال و آینده کشور بی تفاوتی می کند ؛ که از همین روزها که یک فصل کامل تا رسیدن سال نوی میهنمان باقی مانده ؛ اعلام نموده اند که بودجه سال آینده فقط برای دو ماه اول سال تنظیم و تعیین و گزارش خواهد گردید !
می دانم که وضعیت کنونی کشور ، و حضور نمایشی نیروی دریائی شان در تنگه هرمز ، و قضیه مربوط به تحریمها و بالا و پائین شدنهای نرخ ارز و طلا در جهان ، فقط شمه ای از مشکلات موجود مملکت هستند ؛ و صد البته با توجه به این مسائل که هیچ تضمینی برای ثبات این رژیم وجود ندارد ؛ تعیین بودجه کشور برای یک سال کامل امری ناممکن است ؛ اما اگر مسؤلانه و با دلسوزی به کارها رسیدگی می کردند ؟ هیچیک از موارد بالا به وجود نمی آمد و به راحتی می توانستند چرخهای اداره امور کشور را به حرکت در بیاوند .
اما احمدی نژاد صرفا به خاطر مسائل مطروحه بالا کم کاری نمی کند ! بلکه در این اندیشه است که با ایجاد چنین بحرانهائی ، آنچنان کشور بی سر و سامانی را به دست رئیس جمهور بعدی کشور بسپارد ؛ که کار آن فرد صدها برابر بدتر و مشکل تر از خودش پیش برود !
ولی مسؤلیت وجود بحرانهای نامبرده ، فقط به گردن احمدی نژاد نیست ؛ چرا که سید علی خامنه ای با شناختی که از عملکردهای رئیس دولت نهم داشت ؛ با تأییداتی که از رئیس جمهور دوره دهم ، که رأی آوردن تقلبی اش گوش فلک را نیز کر نمود ؛ چندین برابر احمدی نژاد در این رابطه تقصیرکار است .
آنروز که بعد از آنهمه بحرانی که از نتیجه انتخابات در کشور ایجاد شده بود ؛ پشت تریبون نماز جمعه قرار گرفت و اشک تمساح ریخت ؛ همان موقعی که موذیانه ” یک جان ناقابل ” خودش را خدمتگزارانه !! به ملت و امت و در را ه انقلاب اسلامی تقدیم می نمود ؛ پایه های بحرانهای کنونی را بنا نهاد ؛ و شالوده اینهمه نابسامانی را محکم و استوار نمود .
هر ماجرائی که از این به بعد برای ایران و همه ساکنانش پیش بیاید ؛ بدون کوچکترین تردیدی ، شعله های ویرانگر آتشی است که نه تنها با اهمال و ندانم بکاریهای رئیس جمهور ، بلکه با عدم شناخت مسؤلیت رهبری توسط خامنه ای مشتعل گشته و در حال سوزاندن خشک و تر با هم است .
خداوند ایران را از ننگ وجود و حضور این افراد قدرت پرست نجات بدهند و سامانه ملک و ملت را ، به دست صاحبان اصلی آن باز گرداند .