حسب یک فرمان جدید، عربستان سعودی به ۲۷ دانشگاهی، دانشپژوه و متخصص پزشکی خارجی تابعیت اعطا کرده است. از جمله دریافتکنندگان سرشناس تابعیت، میتوان به محمدعلی الحسینی، روحانی شیعهی لبنانی و دبیر کل شورای اسلامی عرب در لبنان اشاره کرد. حسینی به ترویج گفتگوی بین ادیان، به ویژه با یهودیان، و به مخالفت با جنبش حزبالله لبنان، که قبلاً یکی از اعضای آن بود، شناخته شده است.
دکتر هشام الغنام، محقق عربستانی و مدیر برنامهی مرکز تحقیقات خلیج فارس کمبریج (GRC)، به امواج.میدیا گفت: “[برنامهی] تابعیت عربستان، به افرادی که کمکهای شایانی به پادشاهی عربستان و همچنین جهان عرب و جهان اسلام کردهاند، پاداش داده است.” غنام توضیح داد که این کمکها در زمینههای مذهبی، حقوقی، پزشکی، علمی، فرهنگی، ورزشی و فنی بوده است و افزود: “پروژهی اقتصاد پس از نفت عربستان مبتنی بر اقتصاد ایدهها و خدمات خواهد بود. بنابراین، اعطای تابعیت به افراد واجد شرایط یک حرکت منطقی در این زمینه است.”
راشد سید، تحلیلگر سیاسی لبنانی، ضمن تکرار این نظرات، تأکید کرد که حسینی و دیگرانی که در تاریخ ۲۰ آبان/ ۱۱ نوامبر شهروندی عربستان را دریافت کردند، روشنفکرانی هستند که گفتگو را ترویج کرده و گاهی مواضع منحصر به فردی را در جوامع خود اتخاذ کردهاند. سید گفت: “عربستان نشان داد که علاوه بر داشتن اماکن زیارتی مانند مکه، محلی برای پیشرفت فکری است.” و اشاره کرد که این امر در راستای هدف چشمانداز ۲۰۳۰ ولیعهد محمد بن سلمان آل سعود برای جذب و حفظ “ذهن خلاق استثنایی” و سرمایهگذاری روی آن است.
اما مثل همیشه، به نظر میرسد ماجرا چیزی فراتر از یک پاداش ساده به یک صاحبنظر برجسته باشد. در واقع، اینکه چرا عربستان، حسینی را برای اعطای شهروندی برگزیده است، مسائل بسیاری را به ویژه در بافت قطبیسازی فرقهای منطقهای، آشکار میکند.
گذشتهای پیچیده
حسینی پس از دریافت تابعیت عربستان، در ۲۴ آبان/ ۱۵ نوامبر در توییتی نوشت: “به خداوند متعال عهد میکنم که برای خدمت به کشور بزرگم، پادشاهی عربستان سعودی، مجدانه، صادقانه و وفادارانه تلاش کنم… قول میدهم تا آخرین نفسم وفادار باشم” این روحانی لبنانی در مصاحبهای با رسانههای عربی که در همان روز منتشر شد، اظهار داشت: “حقیقت درخشان غیر قابل انکار، این است که درهای پادشاهی عربستان به روی همگان باز است و این کشور بر آنچه به نفع کشور و مردمش است متمرکز است و آن را با ابعاد… تعصب فرقهای، کاری نیست. آنچه توجهش بدان معطوف است، پیشرفت تمدن بشری است.”
حسینی که اصالتاً اهل شمسطار، شهرکی در ناحیهی بعلبک است، از یکی از هفت خانوادهی شیعهی لبنانی است که از نوادگان مستقیم حضرت محمد، پیامبر اسلام، محسوب میشوند.
یک روزنامه نگار لبنانی نزدیک به وی، به امواج.میدیا گفت: “حسینی فارغ التحصیل از قم است”، شهری که بزرگترین حوزهی علمیهی ایران در آن قرار دارد. این روزنامهنگار که نخواست نامش فاش شود، تأیید کرد که حسینی زمانی یکی از اعضای حزبالله بود و تصویری قدیمی را به اشتراک گذاشت، که نشان میداد در زمان پیوستنش به این گروه، مورد استقبال شخص حسن نصرالله، دبیرکل این جنش، قرار گرفته است. یک منبع آگاه دیگر که خواست نامش فاش نشود، به امواج مدیا اظهار کرد که این مورد نشان میهد که حسینی چقدر به نصرالله نزدیک بوده است.
دلیل قطع ارتباط حسینی با حزبالله و رهبری آن در هالهای از ابهام قرار دارد. یکی از دانشگاهیان نزدیک به این جنبش لبنانی اشاره کرد که این رابطه به دلیل اختلافات مالی پایان یافته است. حسینی که به عنوان یکی از اعضای “مقاومت” لبنان علیه اسرائیل در روزهای اولیه آن در دههی۱۳۶۰/ ۱۹۸۰ شناخته میشود، مقاومت عربی-اسلامی را تشکیل داد. این گروه خود را به عنوان رقیب حزبالله معرفی کرد، اما با اینکه حسینی چندین پروژهی خیریه را در حاشیهی عمدتاً شیعهنشین ضاحیه در جنوب بیروت، و در شهر صور در جنوب لبنان راهاندازی کرد، نتوانست طرفداران زیادی را جذب کند. در این مناطق مذکور پایگاه حمایتی حزبالله متمرکز است.
رقابتهای سیاسی
دکتر فارس سعید، سیاستمدار لبنانی و هماهنگکنندهی دبیرخانهی ائتلاف ۱۴ مارس، به امواج.میدیا گفت: “پس از ترور رفیق الحریری، نخستوزیر سابق سنی [در سال ۱۳۸۳/ ۲۰۰۵]، حسینی در تظاهرات ضد سوری و ضد ایرانی شرکت کرد.” تظاهرات علیه تسلط خارجی بر لبنان بود و با ظهور ائتلاف ۱۴ مارس به اوج خود رسید. این جنبش به رهبری پسر حریری، سعد، افراد مستقل را از همهی اردوگاهها، به خود جذب کرد؛ از جمله کسانی مانند حسینی که دیگر بخشی از حزبالله نبودند. متحدان لبنانی سوریه تحت عنوان ائتلاف ۸ مارس سازماندهی شدند و در مخالفت با ائتلاف ۱۴ مارس عمل کردند و سالها بین این دو بلوک درگیری سیاسی در جریان بود.
به گفتهی یکی از منابع نزدیک به حزبالله، مخالفت حسینی با حزب قبلی خود به یک رویارویی شدید بدل شد. حزبالله او را به همکاری با اسرائیل متهم کرد و حسینی در سال ۱۳۹۰/ ۲۰۱۱ به ظن جاسوسی دستگیر شد.
یک منبع سیاسی دیگر که خواست نامش فاش نشود، توضیح داد که وقتی حسینی بازداشت شد، رقابت بین ائتلاف ۱۴ مارس مورد حمایت عربستان و ائتلاف ۸ مارس مورد حمایت حزبالله در اوج خود بود. در آن زمان، بیبیسی گزارش داد که چندین شخصیت برجستهی لبنانی به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شدهاند. سعید، یکی از مقامات ائتلاف ۱۴ مارس به امواج.میدیا گفت: “اتهامات همکاری با اسرائیل بهانهی خوبی است که حزبالله و سایر احزاب برای سرکوب مخالفان خود در لبنان از آن استفاده میکنند.”
دورهی محکومیت حسینی پس از توافق سیاسی در سال ۱۳۹۳/ ۲۰۱۴ بین ائتلاف ۸ مارس و ائتلاف ۱۴ مارس کوتاه شد. شیخ حسن مشیمش یکی دیگر از مخالفان حزبالله که او نیز به اتهام همکاری با اسرائیل بازداشت شده بود، از جمله افراد دیگری است که تحت این تبادل آزاد شدند. این مبادله علاوه بر این، آزادی صالح عزالدین، تاجر وابسته به حزبالله را تضمین کرد. عزالدین که به عنوان “برنارد میداف لبنانی” شناخته میشود، ظاهراً یک ترفند پانزی را طراحی کرده بود که برای مشتریانش میلیونها هزینه داشت و در نهایت منجر به ورشکستگی و دستگیری او شد.
در آن زمان، نصرالله از طریق شبکهی تلویزیونی المنار حزبالله ارتباط این حزب با منابع مالی مفقود مرتبط با عزالدین را رد کرد و افزود که پوشش رسانهای این پرونده “با هدف تخریب چهرهی بسیاری از اعضای اصلی حزب بوده است.” با این حال، حزبالله تأیید کرد که برخی از اعضای آن، از جمله حسین حاجی حسن سیاستمدار، در طرحهای عزالدین سرمایهگذاری کردهاند.
ساکتکردن مخالفان
حزبالله طی یک دههی گذشته موفق شده است اعضای دگراندیش مخالف را ساکت، و از صحنهی سیاسی لبنان حذف کند. از جملهی منتقدانی که مجبور به ترک کشور شدهاند، میتوان به حنین غدار، تحلیلگر انستیتوی واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک (WINEP) اشاره کرد. زیاد عیتانی بازیگر نیز هدف قرار گرفته است، هرچند که از اتهام جاسوسی برای اسرائیل تبرئه شد.
حسینی نیز پس از آزادی، لبنان را ترک کرد و عازم عربستان شد. اما انتقاد او از حزبالله تمام نشد. در سال ۱۳۹۷/ ۲۰۱۸، این روحانی از دولت لبنان خواست تا به دلیل نظراتی که به رهبر حزبالله نسبت داده میشود، تابعیت نصرالله را از وی بگیرد. گویا نصرالله گفته بوده که سیاست حاکم ایران در مورد ولایت فقیه -که به آیتالله علی خامنهای قدرت سیاسی بالایی میدهد- فراتر از قانون اساسی لبنان است. از نظر حسینی “این اظهارات به حکومت، قانون اساسی و قانون لبنان آسیب میزند.”
لازم به تکرار است که در چارچوب قطببندی فرقهای در منطقه، تصمیم عربستان مبنی بر اعطای شهروندی به حسینی آشکار کنندهی مسائل بسیاری است. تنش بین حزبالله، دولت لبنان و عربستان بر سر مسائل سیاسی و قاچاق مواد مخدر، منجر به وضعیتی شده است که در آن عربستان اخیراً روابط دیپلماتیک خود را با لبنان قطع کرده و هرگونه واردات را ممنوع اعلام کرده است.
باید در نظر داشت که لبنان از دیرباز محل رقابت و سازش میان ایران و عربستان بوده است. اما در طول سالهای گذشته و بهویژه پس از سفر سعد حریری به عربستان در آبان ۱۳۹۶/ نوامبر ۲۰۱۷، که در شرایطی مبهم از سمت خود استعفا داد، ریاض به طور فزایندهای از لبنان فاصله گرفته است. در همین زمان، همکاری کشورهای حاشیهی خلیج فارس با اسرائیل به ظاهر گسترش یافته است. این امر نیز در شرایطی رخ داده است که توافقنامهی آبراهام در سال ۱۳۹۹/ ۲۰۲۰ امضا شد و روابط میان اسرائیل و بحرین و امارات را عادیسازی کرد.
در شرایط کلیتر، باید در نظر داشت حسینی که به عنوان یکی از شخصیتهای مذهبی معتدل لبنان به شمار میآید، همواره به تعامل با یهودیان اصرار داشته است. به عنوان مثال، در یک پست فیسبوکی در ۱۱ تیر/ ۲ ژوئیه، او تلاشهای بینادیانی خاخام ارشد امارات ایلی عبادی را تصدیق کرد و متعهد شد که “دست در دست یکدیگر برای از سرگیری روابط یهودی-اسلامی با مدارا همکاری کنند.” حسینی به زبان عبری شکسته نیز نوشت: “ما از خاخامها، کشیشها و روحانیون مسلمان –اعم از سنی و شیعه– میخواهیم تا سنتها و متون مذهبی را که خواستار خشونت هستند، نادیده بگیرند، زیرا از سلاحهای هستهای خطرناکتر هستند.”
در حالی که اعطای تابعیت عربستانی به حسینی تأثیر چندانی بر شیعیان لبنان نخواهد داشت، این اقدام دارای اهمیتی نمادین است. همانطور که سعید از ائتلاف ۱۴ مارس به امواج.میدیا تأکید کرده است، “عربستان با اعطای تابعیت به حسینی، این پیام را میرساند که مقابلهای که در سطح منطقه رخ میدهد، ماهیت فرقهای ندارد و جامعهی شیعه را هدف قرار نمیدهد.”