ایران بریفینگ /اَلن فراشون – لوموند / ترجمهی علی شبان / یادداشت مترجم: ایجاد شده توسطِ جمهوری اسلامی در۱۹۸۲؛ حزب الله لبنان نقشِ کلیدی در زندگی سیاسی آن کشور ایفاء میکند. این جنبشِ مستقر شده در میان ِ شیعیان ِ لبنان، که یک سوم جمعیت آن کشور را در بر میگیرند، توانسته در برابر سنیها و مسیحیان که دو سوم دیگر مردم ِ آن کشورند، با کمک ِ شبه نظامیان ِ جنگ دیده، و با تکیه بر جمهوری اسلامی، قویتر و پرنفوذ تر از ارتشِ ملی لبنان خود را به خوبی در سرنوشت سیاسی و نظامیِ آن کشور تحمیل کند. و ایران به این وسیله توانسته است برتریاش در منطقه را به دولتهای دیگر نشان دهد. تحت ِ این عنوان، حزب الله و شبه نظامیانش که جمهوری اسلامی تأمین کنندهی قوه مالی آنهاست، توانستند حفظ ِ وضعیت موجود را به دولت ِ لبنان بقبولانند. اَلن فراشون «۱»
در تابستان ۲۰۲۰، ژان اِیو لودریان، وزیر امور خارجه ِ فرانسه در سفری به لبنان و پس از پایان گفتمانهایش دربارهِ وضع اسفناکِ اقتصاد لبنان و گردباد ویرانگرِ فقر وُ نداری ِ آن کشور، وعدهی کمک رسانی دولتِ فرانسه را به حاضران ِ در جلسه داد. حین ِ گذر از راهروی سالنِ سخنرانی، یک روزنامه نگارِ محلی، خطابِ به او پرسید: «آقای وزیر، شما دربارهی تسلط ِ حزب الله در لبنان چه فکر میکنید؟» سؤال در هوا معلق ماند. دریافتکنندهی پرسش- رئیسِ دیپلُماسی فرانسه- پشتِ یک در به همراهِ همتای لبنانیش، ناصیف یوسف پنهان شد و از پاسخ گوئی جا خالی داد. این صحنه که در ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۰ رُخ داد گویای حال و هوای سیاسی ِ غالب بر لبنان در چنین دوره ِ پریشانی و آشفتگی ست.
بی نظمی در سقوطِ پولِ ملی و لغزشِ تمامِ قشرهای جامعه به فقر، تنشهای سیاسی در اطرافِ جنبشِ شیعی ِ طرفدارِ ایران را دوباره شعله ور کرده است. از نگاه ِ بخشی از مردمِ لبنان- عمدتا سنی و مسیحی- حزب الله، یک حزبِ دولتی و یک شبه نظامی ِ بیش از حد مسلح، منشاء مصیبتهای وارده به این کشور است. انچه این حزب را نزدِ مردم به زیر سئوال میبرد، عضویت آن در «محورِ مقاومت» به رهبری تهران است. گذشته از نقش محوری در ائتلافِ حاکم، حزب الله فرماندهی ِ یک ارتش را بر عهده دارد که در مرز ِ با اسرائیل مستقر شده و در سوریه در کنارِ نیروهای طرفدار اسد میجنگد و شورشیانِ حوثی در یمن را آموزش میدهد. دُروتی شِآ Dorothy Shea سفیرِ آمریکا در این کشور رسما در ژوئن ۲۰۲۰، حزب الله را مانع ِ هر گونه راه حلِ اقتصادی دانسته که میلیاردها دلاری را که حیف و میل نموده میتوانست به چرخهی اقتصاد آن کشور کمک کند.
سر انجام پس از ماهها تردید که مبادا در دام بیفتد، حسن نصرالله، دبیرِ کلِ حزب الله، از «صندوق بینالمللی پول» FMI تقاضای وام میکند. و دولتهای اروپائی وام را به شرط ِ انجام یک ممیزی در بخش ِ بانکی آن کشور میپذیرند. و ظاهراً «سید» – لقبی که به او داده شده است – با این شرط موافقت میکند. یک کارشناس ِ خارجی در امور این کشور میگوید: «تأمین ِ مالی حزب الله به گونه ِ دیگری صورت میگیرد: رئیس ِ مجلس لبنان، نبیه بِری Nabih Brri از متحدانِ این حزب، با هر گونه حسابرسی از این جریان ِ شبه نظامی جلوگیری کرده است.» و این در حالی است که حسن نصرالله به جلوگیری از هرگونه قاچاق در مرزهای سوریه چراغ سبز نشان داده به شرطی که کسی به خط ِ سیر ِ رسیدن تأمین ِ تدارکات نظامی او از این رهرو کاری نداشته باشند.
عربستان سعودی و متحدان منطقهای او که رقیبِ سر سخت ِ ایران هستند، به این آسانی از صحنه بیرون نمیروند و تهدیدهای حسن نصرالله نمینواند بر آنها کار ساز باشد. نا امید از توانائی دولتِ لبنان در مقابل ِ خرابکاریهای این جنبشِ دست نشانده ِ جمهوری اسلامی ایران، دولتهای خلیج، ازیارانِ تاریخی کشور ِ سِدر، ناچار به فاصله گیری با آن شدند. نخست وزیر لبنان، حسن دیاب که جانشینِ سعد حریری شده بود، در ۲۰۱۹با فشار اعتراضاتِ خیابانی در لبنان مجبور به تَرکِ این پُست گردید زیرا در شبه جزیرهی عربی، او را خود فروخته به جریانهای تند روی شیعه میشناسند.
فراخوان ِ بِشارا رائی Béchara rai، اُسقُف ِ مارونی در ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۰، مبنی بر تبدیل لبنان به کشوری بیطرف و به دور از محورهای منطقهای و به شکلِ یک همهپرسی، با استقبال روبرو شد. هدف از آن، برقراریِ مجدد ارتباط با متحدان عربِ آن کشور بود. ولی این طرح، علیرغم ِ استقبال از آن، بویژه از سوی سنیها، تاکنون نتوانست در لبنانی که حزب الله در آن صاحب نفوذ است، جامه عمل به خود بپوشاند. به این بهانه که این فُرمول موجب ایجادِ تفرقه در کشور میشود. هرچند که جریانِ سیاسی ِ «آزاد ِ میهنی» CPL که رئیس جمهور لبنان، میشل اَعُون را حمایت میکند، از این همهپرسی پشتیبانی کرد و با مخالفان آن – حزب الله – اختلافِ نظر دارد، ولی سامی کلیب روزنامهنگار لبنانی در اینباره حرف دیگری میزند: «جبران باسیل، رئیس CPL که دامادِ میشل اعُون رئیس جمهور لبنان است، اگر بخواهد جانشینِ پدرِ همسرش به عنوانِ رئیس جمهور بشود، نمیتواند از پس ِ حزب الله بر آید.»
و گذشته از این، اگر بانکهای لبنان در وضع اسفناکی به لحاظ نقدینگی به سر میبرند، حزب الله توانسته است تاکنون به کار مندان و شبه نظامیانش همچنان دلار پرداخت کند. ولید جرارا walid Cherara روزنامهنگار ِ نزدیک به این حزب اطمینان میدهد: «حزب الله در انتظار ِ رویاروئی با یک فاجعهی طولانی است که لبنان سقوط کند، تا بتواند زمام ِ امور را به دست بگیرد.» نباید فراموش کرد که مسألهی لبنان، دیگر برای کشورهای قدرت مند منطقهای – عربستان سعودی، ترکیه و مصر- و قدرت مندان بینالمللی – آیالات متحده آمریکا، فرانسه، انگلیس و روسیه – از اهمیت چشم گیری بر خوردار نیست. ایران، از طریق ِ پشتیبانی تملم عیار از حزب الله، با کمکهای مالی، نظامی و امکاناتِ لُجستیکی، این جنبش ِ اسلامی را به دولتی در سایه بدل کرده است. و آنچه که تعجب برانگیز است، هر یک از جریانهای سیاسی، ویرانی و بی سر وُ سامانی لبنان را به گردن ِ آن دیگری میاندازند و یا با پرخاش، کشورهای خارجی به ویژه آمریکا را مقصر میدانند که لبنان را به دلیل ِ حضورِ حزب الله، تنبیه میکنند. لبنانیها در وضعیت کنونی، ترجیح میدهند با همین شرایط بسازند و به روزمره گی زندگی را ادامه دهند. روحیه ِ همبستگی در آنها، با وجود ِ پراکنده بودنشان، خواهی نخواهی به آنها اجازه میدهد تا آنجا که بتوانند، جلوی فاجعه بار تر شدن ِ زیستشان را بگیرند. ع. ش
****
و در اینجا مقالهِ تحلیلی اَلن فراشون، مدیر سرویسِ بین الملل ِ روزنامه لوموند و سر مقاله نویسِ امور خاورمیانه را میخوانیم:
بازیگر کلیدی در زندگی سیاسی لبنان، حزب ِ تندرو و اصولگرای شیعه است که توسط ایران ساخته شده و حمایت میشود. حزب اللهی لبنان در ردهی نخست ِ اتهام ِ دست داشتن در انفجار ِ ۴ اوت ۲۰۲۰ (اشاره به دو انفجارِ انبارِ نیتراتِ آلومینیوم در بندر بیروت است. مترجم) و تجزیه این کشور است. آنچه را که اَلن فراشون، سرمقاله نویس و سردبیر ِ امور بینالمللِ لوموند در ۴ نوامبر ۲۰۲۱ در این روزنامه منتشر کرده است.
آیا فرو پاشی یک کشور، سر وُ صدا بر انگیز است؟ نه، نه چندان. هر روز بیش از روز ِ پیش لبنان در ناتوانی سیاسی و فقر اقتصادی فرو میرود و این غرق شدنِ بی هیا هو همچنان به راه ِ خود ادامه میدهد. حتی در دوران جنگ (۱۹۷۵-۱۹۹۰)، لبنان به این حد از بی سر وُ سامانی نرسیده بود. «ما در حالِ فروپاشی هستیم» این را یک دوست قدیمیام در بیروت به من میگفت.
افکار عمومی لبنان، همهی رهبران آن کشور را مقصر میداند و همچنان آنها را فاسد و فاقد ِ صلاحیت میشمارد. و در عین حال، روش ِ فرقه گرائی نهادی در جامعه و در بازیهای سیاسی که تنها به دنبال جلب ِ مشتریهای بیشتری ست را محکوم میکند. و فاجعه در لبنان با چهار میلیون وُ نیم جمعیت، با پیچیدگیهای متغیر در منطقه، با مصیبتی دو چندان وسیع روبرو شده است.
انفجار در بندر بیروت، ۲۲۰ کشته و ۵۵۰۰ زخمی در وضعیت وخیم، به جا گذاشت. این کشتار ِجمعی در کشوری به وقوع پیوست که به بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن سرعتی بی سابقه بخشید. با فرا رسیدن ِ سریالهای سیاه این چُنینی، کشوری که طبقهی متوسط آن دستش به دهانش میرسید و نیز با تعدادی از سرمایه داران ثروتمند میتوانست گلیمش را از آب بیرون بکشد، امروزه در فقر وُ نداری غرق شده است.
طی دو سال گذشته – بنا به بیلان ِ صندوقِ بینالمللی پول- تولید ناخالص داخلی این کشور، ۴۰ درصد اُفت داشته و ارزش ِ واحدِ پول آن، ۸۰ درصد کسری نشان میدهد. بیکاری، کمبود ِ مواد اولیه و غذائی و رکود وُ ورشکستگی در امور بهداشت وُ آموزش و پرورش، و نا امیدی در میان ِ نیروی جوان، لبنان را به کشوری که نخبگانش در وضعیتِ موجود به ایستائی و بی حرکتی دچار شدهاند، بدل کرده است. و آنها هر گونه اصلاحاتی را که شاید بتواند گشایشی برای باز شدن ِ درهای کمک رسانی دولتهای بینالمللی باشد، بی ثمر میدانند. یک حزب، تنها یک حزب است که به طرز بارزی موجبِ این انسداد مرگبار میباشد: حزب الله لبنان.
در حالتِ دفاعی
ایجاد شده توسطِ جمهوری اسلامی در۱۹۸۲؛ حزب الله لبنان نقشِ کلیدی در زندگی سیاسی آن کشور ایفاء میکند. این جنبشِ مستقر شده در میان ِ شیعیان ِ لبنان، که یک سوم جمعیت آن کشور را در بر میگیرند، توانسته در برابر سنیها و مسیحیان که دو سوم دیگرمردم آن کشورند، با کمک ِ شبه نظامیان ِ جنگ دیده، و با تکیه بر جمهوری اسلامی، قویتر و پرنفوذ تر از ارتشِ ملی لبنان خود را به خوبی در سرنوشت سیاسی و نظامیِ تحمیل کند. و ایران به این وسیله توانسته است برتریاش در منطقه را به دولتهای دیگر نشان دهد. تحت ِ این عنوان، حزب الله و شبه نظامیانش که جمهوری اسلامی تأمین کنندهی قوه مالی آنهاست، توانستند حفظ ِ وضعیت موجود را به دولت ِ لبنان بقبولانند.
موفقیت ِ حزب الله در زمینهی تصاحب قدرت در فعالیتهای بندری در لبنان، این حزب را در ردهی نخست ِ مظنونهای انفجار ِ ۴ اوت ۲۰۲۰ قرار داده است. تهدیدکننده وُ قدرت مند، با ارتش ِ ویژه خود، سعی بر این دارد تا در کنار دیگر حزبها، تلاش برای پیدا کردنِ عاملین ِ این انفجار را خنثی کند. ولی مانعی بر سر راه آنهاست: طارق بیتار، قاضی کار کشته و سمجی که دست از واکاوی این پرونده بر نمیدارد و تنها در برابر ِ آنها قد علم کرده است. وی با شجاعت ِ کم نظیری آماده است بهای هرخطری را بپردازد. حزب الله در موقعیت دفاعی به سر میبرد و همزمان، اربابش- رژیم تهران- زیر تحریمهای کمرشکن، قادر به تغذیه او نیست و به مشتریان منطقهای کمک کمتری میرساند. و شمارِ بسیاری از شیعیان ِ شجاع، رفتار ِ تسلط طلبانهاش را به باد انتقاد گرفتهاند.
و گذشته از همهی اینها، اوضاع وُ احوال ِ منطقه نیز به نفع ِ حزب الله نیست، همانگونه که در عراق و یا در سوریه شاهد آن هستیم. این حزبِ دست نشاندهی ایران، کار دیگرش این است که در جهت خوش خدمتی به تهران، به مقابله با عربستانِ سعودی بپردازد و در این راستا، سرنوشتِ او را زور آزمائی بین ِ این دو دولت تعین میکند که هر یک از آنها تلاش دارند تا رهبری قدرت مند منطقه را از آن خود کنند. و سعودیها با سرزنش لبنان که در برابر قدرت مند شدنِ این حزب منفعل است، به بایکوت لبنان مبادرت ورزیدند. جبههی ایران و سعودیها فراز و نشیبهای زیادی دارد. در عراق، شبه نظامیان ِ شیعه ِ هوادار ایران- الفتاح- شکست ِ سختی در انتخاباتِ پارلمان آن کشور در۱۰اکتبر متحمل شدهاند. دولت ِ عراق سعی دارد که خود را از تحمل ِ تحت ِ قیمومیت ِ بودن ِ برادرِ بزرگ ِ شیعه اش-ایران- برهاند.
عملکرد ِ دیپلماتیک روسها
در سوریه، رژیم بشر الاسد که توسط ایران و حزب الله از یک سو و روسها از سوی دیگر پشتیبانی میشود؛ یک سوم کشورش توسطِ ترکیه آشغال شده است. وافزون بر این، حزب الله لبنان و ایران که در سوریه حضور فعال داشتند، با دل خوری، سیاست ِ «متحد» و «دوست» خود – روسیه- را تحمل میکنند. خیلی ساده است: با چراغ سبز ِ ضمنی مسکو، اسرائیل توانست با خیالِ راحت مواضع ِ رژیم ایران در سوریه را بمباران کند، هنگامی که آنها زیادی به مرزِ اسرائیل نزدیک میشدند. این توافق نا نوشته ِ اسرائیل- روسیه میتواند با نفتالی بِنِت، نخست وزیر تازه اسرائیل ادامه پیدا کند.
عملکرد ِ تحسین بر انگیز ِ روسیه این است که ولادیمیر پوتین یار وُ همراه ِ ایران در سوریه است و جمهوری اسلامی هر روزه ندای مبارزه با «ذات ِ صیهونیسم» سر میدهد. ولی ولادیمیر پوتین، با دیدار ِ پنج ساعته خود در ۲۲ اکتبر در سوشی Sotchi، از «پیوندهای بینظیر و رابطهی اطمینان بخش» دو کشور یاد میکند. و رئیس ِ حزب ِ راستِ افراطی ِ اسرائیل، «روسیه را دوست واقعی مردمِ یهود» مینامد. و دعوت پوتین را برای سپری کردن یک تعطیلی آخرِ هفته در سنت پترز بورگ میپذیرد…
این هنوز پایان کار نیست. برای ابراز ِ ضدیت با جمهوری اسلامی، کشورهای عربی با احتیاط تماس با بشر الاسد – دشمن دیروزی- را از سر گرفتهاند. و سر انجام، سرویسهای سعودی گفتگوهای اولیه را با همتاهای ایرانی خود بر قرار میکنند. باید گمان برد که سرنوشت ِ حزب الله، دور از جنوبِ بیروت و دشت ِ بقاع – قلمرو حزب الله – رقم خواهد خورد. جنبش ِ اسلامی حمایت شده توسط ِ ایران، به پیروزی ِ ایجاد ِ جمهوری اسلامی در سرزمین عربی- لبنان، سوریه و عراق شرط بندی میکند. ولی ایران بی تردید ابزار و وسیلهی رسیدن به این آرزوی جاه طلبانه را نخواهد داشت.
—-
پانویسها:
[۱]Alain Frachon، روزنامهنگار و نویسندهی ۷۱ ساله فرانسوی، در سالِ ۱۹۸۵ به روزنامه لوموند راه یافت و در سالهای ۱۹۸۷-۱۹۹۱خبرنگار ِ لوموند در اورشلیم بود و سپس در سالهای ۱۹۹۱-۱۹۹۴ به عنوان ِ فرستاده ویژهی این روزنامه به واشنگتن رفت. از دیگرپُستهای مهم او در این نشریه، میتوان از مدیریت ِ سرویس بین الملل و سرمقاله نویس ِ امور خاورمیانه نام برد. او فرستاده ویژهی آژانس ِ فرانس پرس در تهران بود.
https://www.lemonde.fr/idees/article/2021/11/04/un-parti-un-seul-est-plus-particulierement-accuse-du-blocage-mortifere-du-liban-le-hezbollah_6100867_3232.html
http://elnetwork.fr/liban-hezbollah-maintient-predominance-crise-benjamin-barthe-monde