ایران بریفینگ / سرتیپ پاسدار عزلتی مقدم، معاون ارشد پیشین سیاسی سپاه توضیح میدهد که چه شرایطی در کشور حاکم شده که برخی مدام از فرارسیدن زمان اداره جامعه توسط یک سپاهی سخن میگویند؟
او که خود از فرماندهان نسل اولی سپاه پاسداران است معتقد است بزرگترین ضربه به «جمهوریت» جمهوری اسلامی دخالت نظامیان در عرصه سیاست کشور است و مثال میآورد که: «حسین الله کرم در ۳۰ سال گذشته همواره در سیاست دخالت کرده و کسی هم جلودار او نبوده است»
زمزمه حضور نظامیان در پاستور در سالهای اخیر همواره مطرح بوده و با یکدست شدن ترکیب مجلس یازدهم و حضور پررنگتر فعالین این عرصه با چراغ سبز حاکمیت در مجلس یازدهم برای حضور در رأس دولت سیزدهم قوت گرفته است.
محمد عزلتی مقدم، معاون ارشد سابق سپاه پاسداران و از فرماندهان جنگ ایران و عراق است که با اشاره به این مسئله در گفتگویی با یک نشریه داخل کشور، عنوان داشت: درباره انتخابات ۱۴۰۰ و اینکه یک نظامی در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرد، باید در وهله نخست، خود موضوع را بررسی کرده و ببینیم که آن را چه شخص یا اشخاصی و با چه هدفی طرح کردهاند.
این موضوع را ازنظر من، خود سپاهیها و سرداران سپاه مطرح کردند و رسانههای وابسته به این نهاد، آن را با پروپاگاندای رسانهای منعکس کردهاند.
ما در کشورمان، دو نهاد نظامی داریم. دراینبین، ارتش با دیسیپلین و نظمی که از پیش از انقلاب داشته و در حال حاضر نیز، اساس و شاکله آن را همان نظم تشکیل داده در مسائل سیاسی که ازنظر قانون، منع شده، دخالت نمیکند.
اما سپاه و پاسدارها به دلیل ماهیت انقلابی و اولیهای که داشته و مسئولینشان از میان چهرههای سیاسی بودند که بعد از انقلاب پاسدار شدند و در موارد متعددی هم وارد عرصه سیاسی میشوند. سپاه از همان ابتدا نیز بهگونهای تربیتشده که دخالتهای گاهوبیگاهی بهصورت مجاز یا غیرمجاز در عرصه سیاست داشته است.
پاسدارها به همین دلیل، این تمایل را برای حضور در جایگاه ریاست جمهوری از خود بروز میدهند؛ بنابراین در حال حاضر پاسدارهایی که یا در سپاه بودند و یا حتی الآن در تشکیلات آن حضور ندارند به انواع مختلف برای این مسئله ابراز تمایل میکنند.
حسین الله کرم در ۳۰ سال گذشته همواره در سیاست دخالت کرده و کسی جلودار او نبوده است
سپاهیها، وقتیکه هنوز لباس بر تن داشته و همچنان در این نهاد نظامی حضور دارند از دخالت در سیاست و انتخابات منع شدهاند؛ اما متأسفانه برخی از پاسدارها بهمانند حسین الله کرم از حدود ۳۰ سال پیش به اینسو در سیاست دخالت میکرده و کسی هم جلودار او نبوده است. حتی وقتی هم بنا داشتند با او برخورد کنند، این امکان وجود نداشت و این شخص، همواره از حمایتهایی برخوردار بود.
یکی از آقایانی هم که مطرح کرد که برای انتخابات ۱۴۰۰ باید یک رئیسجمهور نظامی بر سرکار بیاید، همین حسین الله کرم است؛ بنابراین، باید دید که اهداف این گروه از فرماندهان و مسئولین سپاه که چه بهصورت حزبی وارد این نهاد شده و چه در سپاه تحت تعلیم افراد حزبی قرار گرفتند، برای طرح اینگونه مسائل چیست. چراکه این افراد درزمانی که لباس هم بر تن داشته و کماکان نیز دارند از پشتوانه سپاه برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده میکنند.
چه شرایطی در کشور حاکم شده که برخی مدام از فرارسیدن زمان اداره جامعه توسط یک سپاهی سخن میگویند؟
در دنیا، ارتشها در شرایطی که کشور دچار بحران میشود، وارد عرصه شده و کشور را تا برقراری امنیت اداره میکنند تا بعدازآن نیز زمام امور را مجدداً به سیاسیون باز پس دهند. نمونه آن در حال حاضر در مصر بوده و سابق بر آن نیز در کشورهایی نظیر ترکیه، پاکستان و برخی دیگر از کشورها وجود داشته است.
الآن در ایران باید دید که چه شرایطی حاکم شده که نظامیان، مدام مطرح میکنند که زمان آن فرارسیده تا یک نظامی و بهطور مشخص، یک سپاهی کشور را اداره کند؟ خب! جستهگریخته شنیدهایم که سپاه در بسیاری از امور، نظیر امور اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، رسانهای و سایر امور ورود کرده و دخالت مستقیم دارد.
مسئلهای که از سوی فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح بهصورت قانون و به شکل مکتوب ممنوع شده ولی درعینحال، شاهد نادیده گرفته شدن آن هستیم و کشور به دست این افراد اداره میشود.
برخی از فرماندهان سپاه در زمان جنگ به دلیل رفتار این نهاد در ۳۰ سال اخیر، نظرات فعلی آن را قبول ندارند
سپاه، یک شاکلهای درگذشته داشته و افراد مختلفی وارد این نهاد شدند که پس از جنگ، بسیاری از این فرماندهان از این نهاد نظامی خارجشده و اتفاقاً افراد توانمندی هستند که در سطح جامعه حضور دارند. اکثر این افراد هم نظرات فعلی نهاد سپاه را به دلیل رفتاری که سپاه بعد از جنگ و بخصوص در ۳۰ سال اخیر داشته، قبول ندارند.
عزیز جعفری و سعیدی، تحت عنوان حفاظت از دستاوردهای انقلاب در سیاست دخالت میکردند
یک دورهای را شاهد بودیم که عزیز جعفری بهعنوان فرمانده کل و علی سعیدی بهعنوان نماینده ولیفقیه در سپاه حضورداشته و هردوی این افراد، دخالتهای آشکاری در سیاست با عنوان حفاظت از دستاوردهای انقلاب داشتند. هیچ امری نبود که این دو بزرگوار در آن دخالت نکنند و وقتی هم سؤال میشد که این دخالت، خلاف قانون بوده و اشتباه است، عنوان میکردند که ما، نگران به خطر افتادن دستاوردهای انقلاب هستیم.
احمدینژاد با حمایتهای بیدریغ سپاه بر سرکار آمد و هست و نیست مملکت را به باد داد
بههرحال، همین آقایان بودند که احمدینژاد را بر سرکار آوردند و همین شخص، هست و نیست این کشور را به باد داد. همین حالا هم که کشور در بسیاری از موارد درگیر مشکلات و تحریم و امثال آن شده به دلیل حضور احمدینژاد و حمایتهای بیدریغ سپاه از او بوده است. این مسئله، نشانگر آن است که ما نباید به کار اشتباهی که درگذشته صورت گرفته، تن بدهیم.
حال که عنوان میکنند که خود سپاهیها شخصاً وارد عرصه شده و امور را در دست بگیرند. ببینید! نوعی تربیت در نهادهای نظامی و سپاه بهمانند همه ارتشهای دنیا وجود دارد که به دلیل این نوع تربیت، تقریباً تکبعدی عمل کرده و نمیتوانند، اداره جامعه را به شکل آرام صورت داده و ضمن تحقق اهداف آن، رفاه را تسهیل کنند.
برخی در سپاه، همهچیز را بادید یک توطئه نگاه میکنند
نوع تخصص این افراد، نظامی بوده و نوع آموزشهای آنها بهصورت بخصوصی است. ما در دوره شاه هم شاهد آن بودیم که ارتشیها، همواره نگران خطر حمله نظامی ارتش شوروی سابق به کشور بوده و هر حرکتی در داخل را نیز ناشی از توطئه شرق میدانستند.
با حرفهایی که الآن از فرماندهان سپاه میشنویم، عکس این تفکر در سپاه وجود داشته و این افراد، همهچیز را بادید یک توطئه نگریسته و همه نگرانیشان از این بابت است که غرب و در رأس آن، آمریکا علیه ما توطئه میکند. اگرچه، توطئه همیشه بوده و خواهد بود. بر این اساس، توطئه آمریکا و شوروی سابق علیه کشور همواره وجود داشته و حتماً از ملاحظات امنیتی درست است.
برخی از برادران سپاهی، آیتالله هاشمی را به دلیل فکر کردن به پایان جنگ، خائن میدانند
اما اینکه، ما هیچ ملاحظهای نداشته و نگاهمان تنها به امر دشمنی بیگانه باشد، خب! این نگاه در جامعه چندان کارایی نخواهد داشت. کما اینکه، ایکاش، ما در زمان جنگ هم نگاه بهتری داشتیم و با نگاهی بازتر، میتوانستیم، هم جنگ را اداره کرده و هم اجازه فکر کردن سیاسیون به پایان جنگ را میدادیم.
درحالیکه الآن هم برخی از برادران سپاهی، مرحوم آیتالله هاشمی را که به پایان جنگ فکر میکردند را خائن میدانند. اگرچه شمخانی هم در پایان جنگ به ایشان گفته بود که وقت آن رسیده که جنگ را تمام کنیم. البته، الآن هم امثال شمخانی یا در سپاه نیستند و یا اگر باشند، میدانی برای حضور در عرصه فعالیت ندارند.
با واگذاری اداره جامعه به یک سپاهی به فضای هرچه بیشتر امنیتی در جامعه کمک خواهیم کرد
اگر اداره جامعه را به سپاهی و نظامی واگذار کنیم، هرچه بیشتر به فضای امنیتی جامعه کمک کرده و زمینهای را فراهم میکنیم که جامعه از علوم و دانش برای اداره خود محرومتر شود. الآن درست است که ما مشکلاتی در جامعه داریم، اما این مشکلات به دست یک نظامی که به این شکل تربیتشده و فشار و زور را محور پیشبرد امور جامعه میداند، حلنشده و چنین فردی، نمیتواند کشور را به اهداف خود برساند.
اگر تصور کنیم که حتماً یک سپاهی میتواند جامعه را اداره کرده و مشکلات فعلی را حلوفصل کند، این تصور در عمل با شکست روبرو خواهد شد. چراکه ما در جامعه نیازمند آزادیهای مختلف هستیم تا بتوانیم به مدد آزادی فردی، اجتماعی، رسانهای و تحمل انتقاد و مخالف از بحرانهای مختلف با سلامت عبور کنیم.
سپاهیهایی که برخلاف قانون در سیاست دخالت میکنند، بیتقوایی خود را نشان میدهند
روحیهای که ما نظامیها داریم، مغایر با این وضعیت بوده و بنابراین، خودمان نباید با دست خود، شرایط را سختتر کنیم. آن رویهای که درگذشته، متکی بر برخورداری از روحیه تقوا، دوری از دنیا و خدمت بیشائبه در سپاه داشتیم، الآن شاهد آن نیستیم. الآن در بسیاری از افرادی که خلاف قانون در سیاست دخالت میکنند، بیتقوایی خود را نشان میدهند. حال اگر چنین فردی به مقام ریاست جمهوری برسد، تصور نکنید که بر اساس تقوا و ملاکهای ارزشی کشور را اداره خواهد کرد.
خوشبختانه، جامعه به دلیل بسط فضای مجازی و اطلاعرسانی سینهبهسینه نسبت به مسائل آگاهی دارد. کما اینکه در انتخابات گذشته نیز دیدیم که افرادی که سپاهی بوده و لباس نظامی بر تن داشتند، مورد اقبال و مشارکت مردم در انتخابات قرار نگرفتند.