خیلیها صادق زیباکلام را با عنوان استاد علوم سیاسی میشناسند تا یک مدیر اجرایی. اما این استاد دانشگاه در ابتدای انقلاب دستی بر آتش کارهای اجرایی داشت. استادی که با اظهار نظرهای جنجالی در هر حوزه ای چند زمانی به سوژه اصلی رسانههای کشور تبدیل میشود در ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب باناامن شدن شهرهای مرزی ایران به عنوان نماینده نخست وزیر به کردستان اعزام شد تا اوضاع آن شهر را بررسی کند و اطلاعات کاملی را در اختیار تهران بگذارد. او که در مهرماه سال۵۸ بهعنوان نماینده نخست وزیر به کردستان سفر کردهبود، توسط فرقه دموکرات کردستان از محل فرمانداری ربودهشد و وی را به نقطه نامعلومیبردند.
سرهنگ نجف زاده، جانشین وقت فرمانده ارتش در مهاباد در مورد وقوع این حادثهاعلام کرد: امروز«بیست و دوم مهر سال۵۸ »، هنگامی که فرماندار مهاباد در مراسم تشیع جنازه رئیس شهربانی مهاباد در پادگان شرکت کرده بود، دموکرات ها به محل فرمانداری رفته و زیباکلام نماینده نخست وزیر را با خود به منطقه نامعلومی بردند. رسم بود که دموکراتها و کومله ها هر کسی را که به گروگان می گرفتند یا سر بریده یا بی جان چند روز بعد در گوشه ای رها می کردند یا به واسطه گروگان شدن آنها باج می خواستند و یا طلب آزادی اعضای دربندشان را می کردند ، اما زیباکلام ، دو روز بعد از روبوده شدن سرانجام در ساعت۷ صبح، بیست و چهارم مهرماه آزاد شد. نماینده نخست وزیر نحوه روبوده شدن خود را اینگونه بیان میکند: چند مرد مسلح که سر و صورت خود را پوشانده بودند، به داخل فرمانداری آمدند و مرا بهدرون یک اتومیبل که خارج از فرمانداری بود هدایت کردند. بعد از گذشت سه ساعت، در محلی که تا کنون ندیده بودم، با گروهی از سران حزب دموکرات کردستان روبرو شدم و با آنها به مذاکره پرداختم. دکتر زیباکلام با ذکر اینکه من پیشنهاد ها آن ها راشنیدم و صد در صد امیدوارشدم که صلح و آرامش، فقط از راه مذاکرات سیاسی به کردستان باز خواهدگشت. زیبا کلام اعلام کرد که به تهران باز خواهد گشت تا شرایط منطقه را به دولت، ارتش و مقامات مسئول گزارش کند. خود او در مورد این ربایش مشکوک می گوید : «این اتفاق باعث شد که خلخالی و حسنی و خیلیهای دیگر، از جمله عزتالله سحابی و هاشم صباغیان، به من مشکوک شوند و و تصریحاً و تلویحاً بگویند زیباکلام به نفع دموکراتها کار میکند» و این تصویر ایجاد شد که زیباکلام جاسوس دموکراتها است و به این ترتیب مذاکرات با حزب دموکرات کردستان متوقف شد.
نحوه ربایش و آزادی وی شک و ظن بسیاری از جمله سپاه پاسداران و همچنین خلخالی که به عنوان حاکم شرع به کردستان اعزام شده بود را برانگیخت ، سپاه زیبا کلام را برای توضیح در مورد عواملی که وی را ربوده بودند و مکانی که برده بودند احضار می کند اما زیبا کلام از رفتن به سپاه سرباز می زند و چمران را واسطه می کند ، سپاه کوتاه می آید اما خلخالی اعلام می کند که مدارک بسیاری از جمله اعتراف چند عضو فرقه دموکرات را در دست دارد که ثابت می کند زیبا کلام جاسوس است و باید بازداشت و اعدام شود ! زیبا کلام که اوضاع را اینچنین می بیند با پاسپورت فرد دیگری (به گفته خود وی ) از کشور خارج می شود و به انگلیس می رود و مشغول به تحصیل می شود و تا اواسط سال ۱۳۶۹ در انگلیس می ماند و نهایت با نظر مساعد رئیس جمهور وقت هاشمی رفسنجانی به ایران بازمی گردد . اما این سئوال همچنان پابرجاست که چه اتفاقی افتاد که ایشون از دست تروریست ها نجات یافت چرا خلخالی به دنبالش بود؟ آن مدارکی که خلخالی معتقد بود دال بر جاسوس بودن وی است چه بود که حتی چمران و عزت الله سحابی و خیلی های دیگر را قانع کرده بود که وی جاسوس است ؟ و یک سئوال جدید دیگر ربایش آن سالها ، آیا ربطی به موضع این روزهای زیبا کلام دارد که معتقد است جدایی کردستان مشروع است و ایجاد کشور کردستان امری انکار ناپذیر ؟
بیش از دوماه از زلزله کرمانشاه و زمانی که صادق زیباکلام و سایر سلبریتیها برای کمک به مردم زلزلهزده شماره حساب ارائه داده و کمکهای مردمی دریافت کردند، می گذرد. در این رابطه زیباکلام در ابتدا بیان کرد که یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان از مردم در روزهای اول پول دریافت کرده است[۱] که این رقم به ۳.۴ میلیارد تومان نیز رسید و این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگویی بیان کرد که حساب را باز گذاشته و بر این مبلغ افزوده میشود.
پایگاه خبری تحلیلی مشرق در مطلبی که در ۲۵ آذرماه سال جاری با عنوان «زیباکلام پول مردم زلزلهزده را کجا خرج کرد؟» روی خروجی خود قرار داد از این استاد اصلاحطلب خواست نسبت به شفافسازی این پولها و کارهایی که در مناطق زلزله زده انجام داده برای افکارعمومی اقدام کند. این درحالی بود که وی از ابتدا نسبت به نحوه هزینه این پولها در مناطق زلزله زده سردرگم بود و برای همین منظور از مردم نسبت به این زمینه چارهچویی و نظرخواهی کرد.
در همان زمان زیباکلام بعد ازسفری که به کرمانشاه داشت با سایت دویچهوله فارسی گفتگو و بیان کرد که جلساتی با مردم محلی و سازمانهای مردم نهاد داشته که قرار است این پول را به دست آنان برساند. وی بیان داشته که این افراد بهتر میدانند که نیاز کجاست و پول را در کجا خرج کنند. اما با این شرایط از انتشار رسید و فاکتور هزینهکرد زیباکلام برای مردم زلزله زده کرمانشاه هیچ خبری نبود.
برای اطلاعات بیشتر می توانید صفحه تلگرامی ما را عضو شوید
درحالی استیصال زیباکلام درباره نحوه هزینه کمک های مردمی در مناطق زلزله زده مشهود بود که وی پیش از این یکی از منتقدان اصلی امدادرسانی بود اما بعد از اینکه به مناطق زلزله زده رفت و کار هلال احمر و نهادهای کمکرسانی در این مناطق را دید اعتراف کرد که اشتباه میکرده است. البته به نظر میرسد بخشی از بیاعتمادی که مردم نسبت به سازمان های امدادرسانی داشتند و باعث شد پولهای هنگفتی به حساب امثال زیباکلام واریز شود به سبب همین انتقادات بیپایه و اساس و سلب اعتماد عمومی به این نحو بوده باشد.
این وضعیت غیرشفاف درباره کمک های مردمی ادامه یافت تا اینکه اخیرا روزنامه شرق، اظهارات صادق زیباکلام در باره جمع آوری کمکهای مردمیاش را منتشر کرد.
در این رابطه، این استاد دانشگاه گفت:
«باید بگویم پولی که توسط بنده تهیه شده و تا به امروز سهمیلیارد و ۴٠٠ میلیون شده، از این پول بهجز ٣٠ میلیون تومان که همان ابتدای کار برای کمکهای فوری برداشت شد، مابقی سرجایش قرار دارد؛ یعنی حدود سهمیلیارد و ٣٧٠ میلیون تومان دستنخورده باقی مانده و ما تعمدا نه وارد کار کانکس و چادر شدیم و نه وارد کار دارو شدیم، به این علت که مهمتر از کانکس و چادر و شیرخشک و دارو و مناظر و مدارسی که از بین رفته، زلزله واقعی در کرمانشاه و کردستان، فقر است.»
وی افزود: «بنابراین خودم به اتفاق برخی از استادان دانشگاههای کردستان و کرمانشاه و به اضافه سازمانها و سمنهایی که در منطقه کردستان و کرمانشاه فعال هستند، به این جمعبندی رسیدیم که کاش حداقل ما بیاییم و یک کار بلندمدت انجام بدهیم.»
زیباکلام اضافه کرد: «به همین خاطر بود که با صاحبنظران دانشگاهی در دانشگاه کردستان و کرمانشاه و کسان دیگری که در کمکرسانی بودند و تجربه این حوزه را داشتند و میدانستند با فقر چگونه باید مبارزه کرد، تصمیم گرفتیم یک روستای نمونه به اسم دهکده امید ایجاد کنیم و یکی از روستاهایی را که با خاک یکسان شده را انتخاب کردیم و میخواهیم این روستا را بسازیم.منتها فقط نمیخواهیم خانه و آغل و کوچهها را دوباره بسازیم بلکه میخواهیم این روستا را برای اولین بار در ایران روستایی بر اساس توسعه پایدار بسازیم. یعنی میخواهیم در این روستا سیستم فاضلاب بسازیم تا فاضلاب روستا را بهجای تخلیه در رودخانه یا آلودهکردن خاک، تصفیه کرده و در کشاورزی استفاده کنیم و مواد مغذی آب را تبدیل به کمپوس بکنیم و بهعنوان کود خاک استفاده کنیم.»
زیباکلام درحالی پولهای کمکهای مردمی را نزد خود نگاه داشته که مردم زلزله زده کرمانشاه طی این مدت مشکلات فراوانی داشتهاند و این حجم از پول میتوانسته گرههای زیادی از مشکلات آنان باز کند اما همانطور که زیباکلام اعتراف کرده این پول در بانک در حال خاک خوردن است.
برای اطلاعات بیشتر می توانید صفحه تلگرامی ما را عضو شوید
متاسفانه تصمیم بعدی زیباکلام مبنی بر ساختن یک روستای نمونه با نام «دهکده امید» که یادآوری نام سیاسی دولت متبوع وی یعنی دولت تدبیر و امید است، بسیار بلندپروازانه و فاقد کارایی لازم و کمی ناعادلانه به نظر میآید.
به نظر میرسد در اوضاع حاد و بحرانی سرمای زمستان که مردم زلزله زده کرمانشاه بخصوص در شهرهایی مانند سرپل ذهاب گرفتارند، فکر ساختن یک روستای نمونه و متمایز چندان منطقی نیست و مردمی هم که این پولها را به حساب زیباکلام واریز کردهاند خواهان استفاده مردم زلزله زده از این پولها هستند و برای آنان خوشایندتر است که بیشتر مردم تا اینکه عده خاصی از این پولها بهرهمند شود. فضای ماههای ابتدایی پس از زلزله نیز برمیتابد که در ابتدا کارهای فوری برای بازگشت مردم زلزله زده به زندگی عادی انجام شود و سپس به فکر مسائل طول و دراز بود. این تفکر زیباکلام نشان میدهد که وی بعد از این مدت هنوز تصویری واقعی از زلزله کرمانشاه در ذهن ندارد.
به هر جهت موضوع جالب توجه بعد از این مدت در مورد پولهایی که این استاد دانشگاه به نام کمکهای مردمی برای زلزله زدگان جمع کرد این است که بایستی کار را به کاردان سپرد و در موارد خاصی مانند کمکرسانی نیز تنها نام و شهرت نمیتواند برای رسیدن به نتیجه مطلوب معتبر باشد.
[۱] http://donya-e-eqtesad.com/%D۸%A۸%D۸%AE%D۸%B۴-%D۸%B۳%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%AA-%D۸%AE%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۶-۶۲/۳۳۱۵۹۸۰