داريوش رضايينژاد دانشجوي برق مقطع کارشناسي ارشد دانشگاه خواجه نصير تهران، روز اول مرداد در مقابل منزل مسکونياش در تهران مورد حمله دو موتورسوار مسلح قرار گرفت
و ترور شد. منابع خبري ابتدا وي را “دانشمند هستهاي” و همكار وزارت دفاع معرفي کردند. اما روز بعد اخبار متفاوت و متناقضي درباره فعاليتهاي مقتول منتشر شد. در نهايت اعلام شد که وي دانشجوي مقطع کارشناسي ارشد دانشگاه خواجه نصير بوده و در پروژههاي تحقيقاتي اين دانشگاه همکاري ميکرده است.
به دنبال ترور “داريوش رضايينژاد” و معرفي او به عنوان دانشمند هستهاي، مقامات نظام موضعگيريهاي ضدونقيضي داشتند. از جمله: وزير اطلاعات اعلام کرد که او با پروژههاي هستهاي ارتباطي نداشته و ترور رضايينژاد را يك ترور كور ناميد كه هنوز به نتيجهاي نرسيده است.
در حاليكه علي لاريجاني، بدون اينكه موضوع ربطي به وي داشته باشد، در جلسه علني روز يکشنبه ترور اين دانشجو را «يک پروژه آمريکايي- صهيونيستي» خواند.
مرتضي تمدن، استاندار تهران، نيز گفتههاي لاريجاني را تكرار كرده و اين ترور را «پروژه آمريکايي – اسرائيلي در برخورد با نخبگان و افراد انديشمند» و هدف آن را ايجاد «دلسردي ملت ايران در مسيري که در پيش گرفته» خواند.
محمدرضا نقدی، رئيس سازمان بسيج نيز، روز دوشنبه درباره ترور داريوش رضايینژاد گفته بود «طراح اصلی اين جنايت فجيع، رژيم حاکم بر آمريکاست».
جهاد دانشگاهي با انتشار بيانيهاي در محكوميت ترور داريوش رضايينژاد، اين ترور را به طور غيرمستقيم به عوامل خارجي نسبت داد و آن را «حاكي از استيصال و فرومايگي استكبار جهاني و صهيونيسم بينالمللي» دانست. در اين بيانيه که متن کامل آن را “ايسنا” منتشر کرده، همچنين آمده است: «در سالهاي اخير ميزان هراس دشمنان از جهاد علمي جوانان ايران اسلامي كه موجبات استقلال همهجانبه، عزت ملي و الگوپذيري ساير كشورهاي اسلامي و آزاديخواه را فراهم ميكند به اوج خود رسيده است».
اكنون سوال اينست كه اين همصدايي كليشهاي مقامات مملكتي براي قتل يك دانشجوي كارشناسي ارشد براي چيست؟
مگر براي هر قتلي كه روزانه در ايران صورت ميگيرد مقامات حاكم موضع ميگيرند؟
پس بايد به دنبال اصل موضوع گشت و آن اينكه با حرفهاي ضدونقيض آنهم از زبان سران نظام براي پوشاندن چه چيزي است؟؟؟!
وزير دفاع برگزيدة خامنهاي چرا در پي بياهميت جلوه دادن اين ترور است؟ آيا ترور كور بوده؟ يا وزيردفاع تلاش ميكند كه آنرا كور و بياهميت جلوه دهد؟ اگر مقتول يك دانشجوي ساده بود و ربطي به پروژة هستهيي نداشته پس چرا اينهمه موضعگيري بدنبال داشته است؟
پس چرا در مراسم تشييع جنازه اين دانشجوي بقتل رسيده شعار «انرژي هستهيي ـ حق مسلم ماست» داده شد؟
اگر وي هيچ ارتباطي به اتم نداشته و موجب غضب باندهاي حكومتي نبوده است پس اين شعار در مراسم خاكسپاري وي چه معنايي ميتوانست داشته باشد؟ و هزار چراي ديگر…
ولي خبرگزاري فارس، وابسته به سپاه پاسداران داريوش رضايي نژاد را دانشجوي پيشين دانشگاه مالكاشتر، وابسته به وزارت دفاع معرفي كرد. دانشگاهي كه ارتباط آن با پروژههاي موشكي و هستهاي بود.
سايت گاردين به نقل از خبرگزاري فارس روز سوم مرداد اعلام كرد كه داريوش رضايينژاد محقق کليدهاي قطع و وصل الکتريکي «سلاحهاي هستهاي» بوده است. بنظر خبرگزاري فارس، چنين فعاليتي با توجه به کاربرد کليدهاي فوق در فعال کردن چاشنيهاي سلاح هستهاي و موشکي سبب قرار گرفتن رضايي در ليست ترور دستگاههاي اطلاعاتي غرب شده است. خبرگزاري فارس ترور دانشمندان را پيشبيني كرده و نوشت: «با توجه به عبور ايران از نقطه غيرقابل بازگشت در فناوري غني سازي٬ تمام دانشمندان دفاعي ايران را نوک پيکان حملات تروريستي، در بر خواهد گرفت.»
ولي واقعيت اينست كه طي ۱۸ ماه گذشته، چهار تن از دانشمندان اتمي و فيزيك که مرتبط با برنامه هستهاي معرفي شده بودند، در تهران ترور شدهاند. از ميان آنها مسعود عيلمحمدی استاد فيزيك در 22ديماه88 بدليل مخالفت با نظام توسط انفجار يك موتورسيكلت در مقابل خانهاش ترور شد و جان باخت و مجيد شهرياری نيز در ترور ديگري جان باختند اما فريدون عباسیدوانی که اکنون رئيس سازمان انرژی اتمی است از سوءقصد جان سالم به در برد.
خبرگزاري فرانسه روز سوم مرداد گفت: چندين دانشمند هستهيي ايراني در سالهاي اخير مفقود شده و يا مورد حمله تروريستي قرار گرفتهاند.
علاوه بر آن روز 26تيرماه شاهد به قتل رسيدن قوي ترين وزنهبرادر كه روحالله دادشي نام داشت، بوديم. او سال پيش در مصاحبهيي خودش را حامي احمدينژاد معرفي كرده و كمربند قهرمانيش را به او هديه كرده بود. ولي ديديم كه نيروي انتظامي عجولانه بدون هيچگونه تحقيق، روز بعد از قتل، سه نوجوان نحيف را عامل قتل دادشي معرفي كردند كه حتي قد آنها به كمر داداشي هم نميرسيدو پرونده را بستند.
بله واقعيت اينست كه ديكتاتوري مذهبي تلاش ميكند كه ارتباط اين قتلها را بدلايل سياسي انكار كنند.
نظام ولايت ميكوشد كه ماكزيمم استفاده را از علمِ نخبگان كرده و بعد از اينكه از مرحلة نياز به آن فرد عبور كردند، اطلاعات وي را با حذف فيزيكي پاك كنند. اين ترفندكثيف حذف فيزيكي و ترور مخالفان توسط ديكتاتوري ديني را بايد افشا كرد.