دانا دبیر
صالح که دکترای علوم سیاسی دارد و اینک روی پدیده «فیسبوک» در مصر کار میکند میگوید: «همه مصر ناگهان عزادار شد. .ما به عمد عزا را در جامعه تسری دادیم. ما فریاد زدیم که با مرگ خالد سعید خنده ممنوع است. ما گفتیم این عزا و این غم باید عامل حرکت
باشد.شنیدهام که زنی فعال و دختر یکی از سیاستمداران ایرانی را کشتهاند این فرصت را از دست ندهید. تلاش کنید نام « هاله سحابی» در تمام کشورتان تکرار شود. عکساش را بارها و بارها منتشر کنید. نوزادان دختری که متولد میشوند را هاله بنامید.»
یکسال پیش در چنین روزی خالد سعید، جوان مصری وقتی در کافی نت در حال کار بود با حمله نیروهای امنیتی مصری مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بر اثر ضربات وارده بر پیکرش جان باخت. برای جوانان مصری قابل قبول نبود که کسی چنین مورد تفتیش و شکنجه قرار بگیرد. جریانهای اجتماعی دست به عمل زدند. قرار شد همگی سیاه بپوشند و با سکوت دست به تجمع زدند. گروهی جمع شدند و برای « خالد سعید» فاتحه خواندند. گروههایی حول نام او شکل گرفت. « کلنا خالد سعید» گروهی بود که در فیسبوک دست به اطلاع رسانی درباره فجایعی زد که علیه این جوان و دیگر مصریها توسط دولت مبارک رخ داده بود. این شبکه اجتماعی توانست در شهرها و مناطق دیگر مصر نیروگیری کند وارتباطات گسترده شد. حسین میگوید: «خالد سعید برای ما الهام بخش یک انقلاب شد. بسیاری درسالهای اخیر توسط رژیم مبارک کشته شده بودند اما خالد سعید جرقهای شد برای حرکت. درست در روزهایی که یاس و نا امیدی بر جامعه مصر سیطره پیدا کردهبود او را کشتند. اشتباهشان این بود.»
صالح که دکترای علوم سیاسی دارد و اینک روی پدیده فیس بوک در مصر کار میکند میگوید:« همه مصر ناگهان عزادار شد. .ما به عمد عزا را در جامعه تسری دادیم. ما فریاد زدیم که با مرگ خالد سعید خنده ممنوع است. ما گفتیم این عزا و این غم باید عامل حرکت باشد. شنیدهام که زنی فعال و دختر یکی از سیاستمداران ایرانی را کشتهاند . با بررسی صفحات فیس بوک ایرانیها فهمیدم این اندوه کوچک نیست و مردم ایران به شدت ناراحت و خشمگیناند. این فرصت را از دست ندهید. تلاش کنید نام « هاله سحابی» در تمام کشورتان تکرار شود. عکسش را بارها و بارها منتشر کنید. برای همسایههایی که با حکومت همراه هستند نامه بنویسید و عکس هاله را برایشان بفرستید. نوزادان دختری که متولد میشوندهاله بنامید.»
هدی که بعد از مرگ خال سعید به حرکتهای اجتماعی پیوستهاست درباره مرگ خالد سعید و شباهت آن به مرگ هاله سحابی میگوید: «هر دو بیگناه بودند. هر دو تریبونی نداشتند که فریاد بزنند. هر دو در زمانی جان دادند که مردم تقریبا نا امید شده بودند. من اصلا سیاسی نبودم و دختری بودم سرگرم زندگی عادی. اما مرگ خالد مرا بهم ریخت. یک هفته سوال میکردم گناهش چه بود؟ دولتی که باید حافظ جان مردم باشد در روز روشن آدم میکشد. ببینید هاله سحابی بیگناه جان داد. شما تنها باید سعی کنید اجازه ندهید خون بیگناه او بی حاصل بماند. اطلاعرسانی کنید، تلاش کنید نامش زنده بماند و حول نام او مبارزه کنید.»
«صفحهای در فیسبوک طراحی شدهاست با عنوان ما همه هاله سحابی هستیم . فکر میکنم باید تلاش کنیم خارج از هر مرام مسلکی که هستیم این بار سازمانیافته و بهدور از بغض و کینه پیش برویم. از مصریها یاد بگیریم. با سوریها گفتگو. کنیم. همسایهمان ترکیه در حین مبارزه است. از او بپرسیم چه باید کرد.» اینها را مهشید میگوید که امروز عضو صفحه ما «ماهمه هاله سحابی هستیم» شدهاست. او معتقد است اگرچه تا بحال حاکمیت ظلم بسیار بر مردم روا داشتهاست اما مرگ سحابی و نحوه کشتن او تاثیر عجیبی بر ایرانیان گذاشته و میتوان آغازی باشد برای حرکت و ساختن خصوصا اینکه این روزها جناح حاکمیت با مشکلات و درگیریهای بسیاری درون خود دست و پنجه نرم میکند.