نگاهی به سیر طی شده ادغام ارتش در سپاه و تبعات آن برای پرسنل ارتش
اختصاصی ایران بریفینگ/ سیدجواد متولی: اخبار عملیاتی شدن طرح ثامن الائمه در مجموعه ارتش این روزها در محافل نظامی ایران مورد بحث قرار می گیرد.کارشناسان نظامی از آن بعنوان جایگزین و بدیلی برای ماجرای جنجالی ادغام ارتش و سپاه یاد می کنند که از نیمه دوم دهه شصت و با اتمام دوران جنگ هر چند وقت یکبار خبری میشد و در نهایت با تکذیبیه ای مسکوت می ماند.گزارش حاضر ضمن بررسی موقعیت نظامیان ایران در ارتش و سپاه، به طرح ثامن می پردازد.
پیشینه اهمیت ارتش در کشورهای جهان
قوای نظامی و انتظامی و نیروهای امنیتی در همه کشورهای جهان از مهم ترین ارکان های حفظ تمامیت ارضی و استقلال و دفاع از میهن معرفی شده و همواره ضمن بازتوانی و تجهیز آن بر ضرورت لزوم آن توسط حاکمیت تاکید می شود. اما نکته روشن و مشخص در جهان امروز یکپارچگی و اتحاد نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی در این کشورهاست. اتفاقی که در جریان وقوع انقلاب 1357 در ایران دستخوش تغییراتی گردید که در بدو امر با تصویر ذهنی انقلابیون رخ داد. باور اینکه نیروهای ارتش ایران به محمد رضا شاه پهلوی وفادار بوده و امیران ارشد آن حکم سرکوب تظاهرات و اجتماعات را داده و اجرا نموده اند؛ تا بدانجا شدت گرفت که نیروهای انقلاب با فرمان آیت الله خمینی و تعیین حاکم شرع در دادگاههای انقلاب، بسیاری از مقامات عالی رتبه ارتش ایران را به جوخه های اعدام سپردند. اخبار این فجایع و تصمیمات تند و کورکورانه انقلابی در همان روزهای اول پیروزی انقلاب اخبار منتشر شد.
تاسیس سپاه و اعتراضات فرماندهان ارتش
در سالهای آغازین انقلاب از این دست اتفاقات بسیار افتاد.چنانکه جمعی از نیروهای انقلابی با پیشنهاد مجموعه واحدی بنام «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» به دیدار آیت الله خمینی شتافتند تا با اعلام نظر مساعد وی،این نهاد نظامی را تاسیس و در مقابل تهدید احتمالی کودتای ارتشیان و حمله نظامی رژیم بعث عراق به ایران بایستند. اتفاقی که با نظر مساعد رهبری جمهوری اسلامی و تشکیل لشکرهای سبزپوشان سپاهی به وقوع پیوست. در آن سالهای شور و هیجان انقلابی «تاسیس سپاه» به دلیل همزمان شدن با شروع جنگ تحمیلی اگر چه با مخالفتی مواجه نشد ولی در واقعیت منتقدانی هم داشت که صدای شان شنیده نشد.
سپاه پاسداران با جمع آوری و استخدام نیروهای داوطلبی شکل گرفت که هیچ آموزش آکادمیک نظامی و تشکیلاتی ندیده بودند و تنها کار کردن با سلاح دستی کلاشینکف را یاد می گرفتند. جو بی اعتمادی به مجموعه ارتش باعث شد تا علیرغم وجود نیروهای تعلیم دیده و با تجربه در مجموعه فرماندهان باقیمانده از اعدامها و تصفیه شدگان ارتش در جریان جنگ تحمیلی ایران و عراق کمتر به استدلالها و نظرات کارشناسی ایشان در جبهه های نبرد توجه شده و علی رغم هشدارهای درست ایشان برخی اقدامات نابخردانه صورت پذیرد و در عملیاتهای مختلفی جمع زیادی از نیروهای ایران کشته یا مجروح شوند. اما در نقطه مقابل هرجا که به توصیه و اقدام عملیاتی ارتش توجه شد،افتخاری نظیر باز پس گیری خرمشهر و شکست محاصره آبادان صورت گفت. اگرچه در تبلیغات جنگ کمتر نامی از ارتش برده میشد اما فرماندهان و نیروهای ارتشی با از خود گذشتگی بسیاری ثابت کردند که هرجا سخن از پاسداری وطن و امنیت آن است،در صف اول ایستاده اند. در اینجا لازم است به نامه انتقادی سرتیپ قاسمعلی ظهیرنژاد به شورای نگهبان در اعتراض به تداخل وظایف و مداخله عوامل متعدد در تاریخ 29 آذرماه 1360 اشاره شود که در بندهای 2-3 و 4 آن بدون اشاره مستقیم به سپاه چنین نوشته اند:« برابر مقررات ماده 8 قانون استخدام ارتش جمهوري اسلامي ايران، نيروهاي مسلح به مجموعه ارتش، ژاندارمري كل كشور، شهرباني كل كشور اطلاق ميشود.
بر طبق مقررات ماده 121 قانون مزبور، افسران و كارمندان ژاندارمري تابع مقررات اين قانون خواهند بود. در اجراي «قانون شمول قانون، استخدام نيروهاي مسلح به افسران و درجه داران و افراد شهرباني مصوب 1/4/1344» افسران و درجهداران و افراد شهرباني مانند افسران و درجهداران وافراد ژاندارمري، از لحاظ كليه مقررات استخدامي تابع قانون استخدام نيروهاي مسلح خواهند بود.» پس از ارسال این نامه شورای نگهبان با همان شیوه ای که در بالا بدان اشاره شد به وی ضمن مخالفت با نظر وی پاسخ مکتوبی می دهد. نامه و پاسخ آن به عنوان دومین تفسیر از اصل 110 قانون اساسی در اینجا قابل دسترسی است. مسایل ارتش پساز انقلاب البته سابقه دیگری هم در امر استخدام نیرو داشته که در تاریخ های هشتم و بیستم دی ماه و پانزدهم بهمن 1359 غلامرضا صفائی سرپرست اداره سياسی- ايدئولوژيك ارتش جمهوری اسلامی ايران – که بعدها به عقیدتی سیاسی ارتش تغییر نام داد – برای آن از شورای نگهبان طی سه مرحله استعلام کرده است. این استعلامها حاکی از حساسیت شدید انقلابیون به ارتش است. ذکر این نکته که در اصول 143 الی 149 قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش از آنکه در اصل 150 وظایف سپاه را یادآور شوند، از ارتش به عنوان « پاسدار استقلال و تماميت ارضی و نظام جمهوری اسلامی» یاد شده است.
ادغام نیروهای انتظامی
در سال های پس از اتمام جنگ تحمیلی حکومت دریافت که اشتباهات فاحشی در ایجاد نهادهای موازی داشته و رفتار انقلابی نمی تواند توجیه کننده موازی کاریها باشد. در نتیجه در اولین اقدام دیرهنگام خود در جریان بازنگری قانون اساسی ادغام نیروهای انتظامی [ ژاندارمری، شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی ] را تصویب نمود. اما در سالهای پس از انقلاب تا به امروز از توجه به ارتش در مقابل توجه به سپاه به شدت غفلت شد. تا جایی که امکانات نظامی و تسلیحاتی و تسهیلات رفاهی پرسنل ارتش نسبت به سپاه نیز بی توجهی و بی مهری فراوان بوده است. دلخوری فرماندهان و امرای ارتش تا جایی بوده که به گوش آیت الله خمینی رسیده و در پیامی خطاب به «ارتشیان آزرده از این بی مهری ها» می نویسد: «ملت موظف است از شما پشتیبانی کند.ما و اسلام پشتیبان شما هستیم شما دلخوش باشید آزرده نشوید از بعضی اخلالگران، که حرفهای بیجا میزنند.ما شما را از خود میدانیم و خود را از شما میدانیم.»
با درگذشت آیت الله خمینی و جانشینی سید علی خامنه ای كه نه از كاريزمای او و نه توان رهبری بهره ای داشت، با تكيه بر قطب سپاه پاسداران که پس از انقلاب تاسيس شده بود تلاش کرد تا برای خود نیروی نظامی وفاداری بسازد که پایه های مشروعیت خود را بر مسلح کردن جدی آن و نیروهای بیعت کرده با خود بسازد. همین اتفاق باعث شد تا خامنه ای هر بار در فرمانی بر حوزه نفوذ سپاه افزود. در سالهای گذشته و پس از ادغام موفق شهربانی،ژاندارمری و کمیته انقلاب اسلامی در مجموعه واحدی بنام «نیروی انتظامی» بارها به دلایل گوناگونی زمزمه ادغام ارتش و سپاه نیز شنیده شده است که از آن جمله می توان به خاطرات هاشمی در سال 1367 اشاره کرد.زمزمه ادغام و انحلال ارتش همواره وجود داشته ولی، هر بار انتشار تکذیبه ای در رسانه ها از طرف فرماندهان ارتشی این ادغام منتفی اعلام شده است. این در حالی است که پشت صحنه کسی از رضایت باطنی خامنه ای از این مساله نمی گوید.او که در روزهای نخستین شروع دوران رهبری خود از تلاش هاشمی رفسنجانی و دیگران برای ادغام سپاه در ارتش که در آستانه ی اجرا شدن بوده مخالفت می کند. اما امرای ارتشی در سالهای بعد به اسم چابک سازی در ارتش پرده از طرحی بر میدارند که قرار است در مجموعه ارتش با نام «ثامن» اجرا شده و طرحی جایگزین برای ادغام محسوب می شود. در فاصله سال 1368 تا 1390 مجموعه اقدامات زیر در ارتش باعث شد تا زمینه اجرا شدن این تصمیمات فراهم بشود.در واقع «طرح ثامن» سالهاست كليد خورده و در بستر ارتش به شکل زیر هدایت شده است :
یکم: مدت هاست كه حكومت با عدم پرداخت حقوق و مزاياي كافي به پرسنل سازماني ارتش از يكسو و از سوي ديگر در نظر گرفتن مزاياي فوق العاده براي نيروهای سپاه دست به تضعيف روانی و تخريب سازمان يافته ارتش زده است.
دوم: پيش از اين ارتش به عنوان نيروی واجد سلاح های سنگين و توان دفاعی اصلی كشور و سپاه برابر اصول قانون اساسی دارای سلاح های سبك و سازمانی شبه نظامی شناخته می شد اما درحال حاضر اين معادله برعكس شده و بودجه نظامي و سلاح و موشك در اختيار سپاه قرار داده شده است.
سوم: حكومت با انتصاب فرماندهان كاملا مطيع و نفوذ عناصر سپاهی در موقعيت های حساس سازمان، بدنه ارتش را در راه پيگيری خواسته های اقتصادی خود خلع سلاح كرده است و اين موضوع در حدي اثر گذاشته كه فرماندهان كنونی ارتش به شدت بين پرسنل منفور و بدون جاذبه شده اند و انتقاد از چاپلوسی و ترسویی اين افراد امری همگانی شده است.
معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در تاریخ یکم خرداد ۱۳۹۰ از اجرای «طرح جامع ثامن الائمه» در ارتش خبر داد.امیرعلی آراسته در مراسم تودیع و معارفه فرمانده لشکر تاکتیکی قرارگاه شمال غرب نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفته بود: «در راستای اجرایی کردن رهنمودهای مقام معظم رهبری و با هدف چابک سازی نیروی زمینی ارتش جامع ثامن الائمه در ارتش اجرا می شود. این طرح که برای اولین بار از استان کردستان آغاز می شود لشکرهای نیروی زمینی به تیپ های مستقل تغییر وضعیت می دهند که اولین یگان اجرا کننده این مهم به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر تیپ دو سقز خواهد بود که پس از این به تیپ 511 پیاده سرلشکر شهید ابراهیم ثابت تغییر نام داده و مستقل می شود.همچنین همزمان با این مهم لشکر 28 پیاده کردستان نیز به لشکر تاکتیتی شمال غرب نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران تغییر می کند که این مهم همزمان با مراسم تودیع و معارفه و از امروز اجرایی می شود.»
سناریوی سپاه برای در دست گرفتن فرماندهی ارتش
یگان نیروی زمینی ارتش که متشکل از 350 هزار نفر پرسنل فعال و همین اندازه پرسنل ذخیره است بزرگترین یگان نظامی ایران بوده که به طبع فرمانده لشگر هر منطقه فرمانده نظامی آن مناطق هم بود.با توجه به اجرایی شدن این طرح و نظر به پراکندگی یگانهای ارتش در مناطق ارشد نظامی عملاً به سپاه پاسداران واگذار گردید که در پی آن در سپاه پاسداران یکه تاز میدان و سیاست گذار اصلی شد.به دنبال اين زمينه سازی گسترده كه نشان از برنامه بلندمدت سپاه برای نابودی ارتش دارد از سال 1390 بخش پاياني اين سناريو به روش زیر به اجرا درآمده است:
یکم: عدم ترفيع درجه از سرهنگ به بالا برای ارتش و پخش گسترده نشان و رتبه سرداری در سپاه.
دوم: عدم افزايش دستمزد پرسنل ارتش و تحقير ايشان و ايجاد ذهنيت منفی از ارتش در اذهان مردم با اين هدف كه ارتش علاوه بر از دست دادن جاذبه برای ورود نيروهای جوان دچار ريزش و افت روحيه خدمتی. این موضوع در ماههای گذشته با انتشار سخنرانی حسن عباسی پیگیری می شد که با واکنش ارتشیان و اعلام شکایت از وی در دادگاه نظامی فعلا مسکوت مانده است.
سوم: عدم پذيرش پرسنل جديد وجوان و كاهش شديد ورودی ارتش و همچنين افزايش عجيب جذب نيرو در سپاه
چهارم: بازنشسته كردن زودهنگام پرسنل جنگ ديده ارتش و حتا بازنشستگی با بيست سال سنوات خدمتی برای تخليه ارتش از نيروهای باتجربه و قديمی که احتمال اعتراض ایشان به این فرایند ادغام به شدت بالاست.
پنجم: حذف لشكرها و مستقل شدن تيپ های ارتش و درعين حال تبديل لشكرهای سپاه پاسداران به سپاه استانی. از آنجا که يك ارتش از مجموع چند سپاه، یک سپاه از مجموع چند لشكر، یک لشكر از مجموع چند تيپ و به همين ترتيب هنگ و گردان و گروهان و دسته و جوخه و نفر است، مستقل شدن تيپ ها مهمترين بخش اين پروژه را شكل مي دهد چرا كه تيپ های كوچك و تضعيف شده به راحتی قابل ادغام در سپاه استانی جديدالتاسيس از مجموعه سپاه پاسداران خواهند بود.
از نكات تاسف آور مربوط به حذف لشكرها آواره شدن بسياری از پرسنل ارتش است كه در منازل سازمانی ساكن هستند و به خاطر حقوق پايين هيچ گاه از توان خانه دار شدن برخوردار نشده اند.این در حالي كه سپاه با سوء استفاده از اموال بیت المال و سپرده های سرمایه گذاری مردم در موسسات مالی و اعتباری تابعه خود و بانک انصار توانسته است تا برای دون پايين ترين پرسنل خود نیز زمين همراه وام طولانی مدت و بدون بهره برای ساخت وساز واگذار كند.
سپاه كه در عرصه نظامي خود را قابل قياس با ارتش نمي ديد برای افزودن بر اقتدارش پای خود را در عرصه های فرهنگ و اقتصاد و سياست باز کرد و به زور اسلحه و شنود و تهدید تجار و بازرگانان بخش خصوصی توانست ظرف دو دهه با نابود كردن اقتصاد ملی و بخش خصوصی، بر امور كلان مملكت مسلط گردد؛ در صدد است تا با این طرح راه حل جایگزین ادغام ارتش را در گرفتن فرماندهی ارتش بردارد. در سالهای پس از كودتای انتخاباتی 1388 يكی از كابوس های جدی كودتاگران پيوستن ارتش به صف ملت و ريخته شدن ترس ارتشيان از مقاومت در برابر حكومت بوده و باتوجه به احساس قدرت بی مانندی كه در اثر گوش بفرمانی مفرط فرماندهان تحميلی ارتش به حاكميت دست داده، كودتاچيان درصدد انحلال و ادغام ارتش در سپاه برآمده اند.گروهي كه پس از انقلاب با حذف گسترده مخالفان و منتقدان، قدرت را در دست گرفتند هيچ گاه ارتش را از جنس خود ندانستند.ایشان با بيم و هراس از آن، تلاش برای ايجاد قطب نظامی ديگری با عنوان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را آغاز كردند. ولی در دهه اول تشکیل جمهوری اسلامی موفق به رساندن آسيب بنيادی به ارتش نشدند ولی امروز این مسیر را به شدت هموار می بینند.
سایر منابع مرتبط:
انقلابی گری و مخالفت با اعتدال، پروژه جدید سپاه برای مقابله با دولت
راه اندازی قرارگاه های پیشرفت و آبادانی سپاه در استان ها
واکنش سپاه به ابلاغ رهبر: القا نشود در گذشته سپاه در انتخابات دخالت داشت
نماینده ولی فقیه در سپاه: فعالیت سیاسی جزء ذات سپاه است
کربلای ۴: رمزگشایی از ناگفته ها
سپاه پاسداران؛ تحریف واقعیت یا عامل موثر در جنگ هشت ساله