406
سارا پردیس
شاید فرق اساسی این باشد که دولتمردان این کشورها هرگز از پایه و بن منکر وجود معترضان و بحران در کشورشان نشدند. آنها بحران را در کشور انکار نکردند و آن را “جنگ نرم “و “فتنه “و هزار اصطلاح من در آوردی دیگر ننامیدند
در مصر و تونس و اردن و الجزایر و یمن مردم اعتراض کردند و گاه سرکوب شدند و از دولت کتک هم خوردند اما همه اینها با اعتراض مردم در ایران به ویژه اعتراض ها در کوران مبارزات جنبش سبز متفاوت است .شاید یک فرق اساسی این باشد که دولتمردان این کشورها هرگز از پایه و بن منکر وجود معترضان و بحران در کشورشان نشدند. آنها بحران را در کشور انکار نکردند و آن را “جنگ نرم “و “فتنه “و هزار اصطلاح من در آوردی دیگر ننامیدند .
دولتمردان در این کشورها اعلام کردند که صدای معترضان و مردم را شنیده اند و با مردم سخن گفتند. دولتمردان مصری از دهها کانال تلویزیونی اعلام کردند که خواسته های به حق جوانان را شنیده اند و به آنها پاسخ خواهند داد .آنها معترضان را فتنه گر، اراذل و اوباش، بزغاله و گوساله و خس و خاشاک خطاب نکردند . این معترضان اگر هم سرکوب شدند ، کتک خوردند و کشته شدند شدند معترض بودند. معترضانی به سیاستهای حکومت و نه منافق و مزدور بیگانه و اراذل و اوباش .آنها خطاب به این معترضان تاکید کردند که بیکاری و فساد را در کشور ریشه کن و به بی عدالتی ها پایان خواهند داد .آنها تا حد زیادی خواستهای معترضان را مشروع و قابل قبول دانستند اما از آنها خواستند به اعتراض پایان دهند .کاری که بسیاری از دولتمردان در همه دنیا در زمان اعتراض های مردمی انجام می دهند .چون می دانند که در نهایت مردم هستند که دولتها را عزل یا انتخاب می کنند .
بحرانی که هرگز پذیرفته نشد
اما در کشور ما چه گذشت ؟هنوز دو روزی بییشتر از آغاز اعتراضات مردمی در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران نمی گذشت که رییس دولت دهم در میدان ولی عصر تهران در حالی سخنرانی کرد که درست چند قدم آن طرف تر، نیروهای لباس شخصی وبسیج و… مردم را کتک می زدند تا مبادا برنامه حکومتی با ورود مرم معترض خدشه ای ببیند . اما آن روز هر که در میدان ولی عصر بود می توانست صدای مردم معترض را بشنود .در همان سخنرانی محمود احمدی نژاد اعلام کرد که معترضان جز مشتی خس و خاشاک نیستند .لقبی که در ماه های آینده فقط عنوان ظاهری اش تغییر می کرد و معنای یکسانی برای معترضان به حکومت داشت .این خس و خاشاکها، گاه بزغاله و گوساله می شدند و گاه فتنه گر و زمانی دیگر اغتشاشگر و در نهایت باز هم فتنه گر .
این نوع سخنان مردم معترض را که با شعار رای من کجاست؟ به خیابانها آمده بودند، خشمگین تر کرد و فردا در اعتراض بزرگ ۲۵ خرداد ماه از میدان امام حسین تا آزادی میلیونها نفر فریاد زدند که خس و خاشاک نیستند و مردمی معترضند .
آن روزها در ایران تنها معترضان مسخره شدند و تمام یاران و دوستان دولت در صدا و سیمای به اصطلاح ملی گردهم آمدند و برای مردم قسم خوردند که انتخاباتی سالم داشته اند و تمام این حرکات خواست دشمن و اغتشاش است . آن روزها البته به ندرت، برخی از مسوولان دولتی در تلویزیون حاضر شدند و گفتند که مردمی که روز ۲۵ خرداد در میدان آزادی حاضر شده اند مردم بوده اند و نه اغتشاشگران . محمد باقر قالیباف ، شهردار تهران یکی از این افراد بود. هر چند بعد از این ماجرا هم بارها این جمعیت بزرگ از معترضان اغتشاشگر و فتنه گر خوانده شدند .
معترضان به رسمیت شناخته نشدند
اما در مصر و تونس و … چه گذشت ؟دولتمردان در این کشورها در روزهای نخست اعتراض مردم هر یک به نحوی سعی کردند به معترضان پاسخ دهند آنها به مردم معترض گفتند که صدای اعتراض شان را شنیده اند، آنها گفتند که فقر و نابرابری را باور دارند و به آن پایان می دهند .
معترضان مصری در میدان تحریر مصر اغتشاشگر نامیده نشدند و اگر هم سرکوب شدند، کتک خوردند و کشته شدند لااقل معترض نامیده شدند. معترضانی به سیاستهای حکومت و نه منافق و مزدور بیگانه و اراذل و اوباش .
جمعیتی که در روز خشم مصر به خیابان های قاهره ریختند سه میلیون نفر نبودند و کمتر ازاین ها برآورد شدند اما هنوز ۲۴ ساعت نگذشته بود که مبارک رییس جهور مصر گفت صدای اعتراض مردم را شنیدم و برای اصلاحات تلاش خواهم کرد.او همچنین گفت که دیگر در انتخابات شرکت نخواهد کرد . او همچنین گفت که از اعمال خشونت علیه معترضان غمگین است و گفت از اینکه می بیند “مصری با مصری” می جنگد ناراحت است. حرفی که هیچ یک از دولتمردان ایرانی هرگزبه زبان نیاوردند . عمر سلیمان، معاون رئیس جمهوری مصر، نیز در نطقی که از تلویزیون دولتی مصر پخش شد گفت که معترضان درخواست هایی “مشروع” و “قابل قبول” دارند اما زمان آن فرا رسیده که به اعتراضات خود پایان دهند.
همچنین احمد شفیق، نخست وزیر مصر از بروز درگیری بین هواداران و مخالفان دولت در میدان تحریر که منجر به کشته شدن دست کم پنج نفر شد، عذر خواهی کرد.
نهادهای مستقل مصری هنوز وجود دارند تا جایی که دادستان این کشور هم اعلام کرد که تعدادی از وزرا و مسئولان سابق دولتی و حکومتی را ممنوع الخروج کرده که این ممنوعیت از جمله شامل کسانی می شود که در حوادث اخیر مصر در اعمال خشونت علیه مردم معترض نقش داشته اند.ارتش همچنان سعی می کند از مردم معترض حمایت کند و مانع اعمال خشونت بر ضد آنها شود.
بعد از ۱۲ روز که از شروع اعتراض ها در مصر می گذرد، هنوز هم بسیاری از شبکه های خبری دنیا در میدان تحریر حاضر هستند و لحظه به لحظه حوادث مصر را پوشش می دهند و کسی هم هنوز دستور اخراج شان را از کشور صادر نکرده است .
در تونس بن علی کشور را ترک کرد، در اردن ملک عبدالله کل کابینه را عوض کرد، در یمن رئیس جمهوری از انتخابات کنار کشید و گفت قدرت را به پسرش هم واگذار نمی کند او همچنین از مردم درخواست کرد که به اعتراضات خود پایان دهند .
در الجزایر اعلام شد وضعیت فوقالعاده بعد از ۱۹ سال خاتمه مییابد (وضعیت فوق العاده برای سرکوب مخالفان دولت در الجزایر استفاده می شده است ) عبدالعزیز بوتفلیقه، رئیس جمهوری الجزایر همچنین به مردم اجازه داد در سایر نقاط کشور به غیر از پایتخت دست به تجمع بزنند.با اینکه دامنه اعتراض ها هنوز به سوریه نرسیده بشار اسد رییس جمهور این کشور گفت: به دنبال اجرای اصلاحات سیاسی در این کشوراست .
اما در ایران چه شد ؟ در ایران معترضان به انتخابات فتنه گر نامیده شدند و فتنه گر. آنها هرگز اجازه نیافتند راهپیمایی را با مجوز در خیابانهای شهر برگزار کنند و اگر خود به خیابابان آمدند توسط چرخهای نیروی انتظامی له شدند و یا از پلها به پایین پرتاب شدند یا دستگیر و زندانی شدند. صدها خبرنگار و فعال مدنی بعد از انتخابات به زندان رفتند اما حتی دولت وجود آنها را هم منکر شد و در مجامع بین المللی مدعی شد که افرادی که در زندانند نه روزنامه نگار و فعال مدنی که مشتی اغتشاشگرند . یعنی دولت حتی وجود زندانیان سیاسی و خبرنگاران زندانی را نیز منکر شد آن طورکه وجود معترضان را .
هنوز هم بعد از گذشت یک سال و نیم از اعتراضات مردمی در ایران وجود معترضان و بحران در کشور انکار می شود .از نظر اقتدارگرایان همه چیز در ایران خوب و مرتب است و جنگ نرم دشمن علیه مردم بزرگ ایران به پایان رسیده است.فتنه گران ۸۸ اعدام و زندانی می شوند و سرکوب هنوز هم بهترین راه حل موجود برای اداره کشور است .
اما معترضان مصری در میدن تحریر حضور دارند و فریاد اعتراض شان را به گوش دنیا می رسانند .آنها معترضان به حکومت هستند،اما همچنان دولتمردان ایرانی وجود هرگونه بحران و اعتراض را در این کشور انکار می کنند.