وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از وزارتخانه هایی است که انتخاب وزیر آن، حتما باید با موافقت «رهبر» انجام گیرد. زیرا سانسور وسائل ارتباط جمعی (کتاب و نشریات و خبرگزاری ها و فیلم و…) با این وزارت خانه است. وسائل ارتباط جمعی دو کار را باید بکنند: مردم را از حقایق و حقوق خویش آگاه نکنند. دو جریان آزاد اطلاعات و اندیشه ها را برقرار نکنند. و در همان حال تبلیغ کنند که همه جای دنیا گرفتار بحران اقتصادی و بی ثباتی است جز ایران که مردمش بهترین زندگی ها را دارند.
• در آغاز، در حکومت بازرگان، میناچی وزیر این وزارتخانه شد. بعد، در حکومت رجائی و حکومتهای بعد از کودتای خرداد 60، دوزدوزانی و مهاجرانی و مسجد جامعی، وزیران اصلاح طلب بودند. اما مابقی وزرای این وزارتخانه کاملا مطیع خمینی و خامنه ای و مقامات سپاه بوده اند:
• از وزرای معروف این وزارتخانه، یکی معادیخواه دایی کرباسچی بود که با وجود شغل دادستانی به این مقام رسید اما مسئله اخلاقی ای که برای او به وجود آمد مجبورش کردند به کناره گیری. در حال حاضر، او مسئولیت بنیاد تاریخ ایران را بر عهده دارد.
• یکی دیگر از این وزرا سید مصطفی میر سلیم بود که تخصص دانشگاهی اش مهندسی موتور های دیزلی بود. او سوابقی چون مسئول دفتر بازرسی بیت رهبری قبل از ناطق نوری و عضو و دبیر سابق هیات موتلفه اسلامی، عضومجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک و عضو هیئت مدیره شرکت دیزل سنگین ایران و رئیس ستاد بازرسی انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و معاون سیاسی اجتماعی وزارت کشور و سرپرست شهربانی جمهوری اسلامی ایران و سرپرست بنیاد امور جنگزدگان و قائممقام وزیر کشور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری و مشاور عالی رئیس جمهور از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸و… دارد. به دلیل حضور او در راس هیات موتلفه به عنوان وزیر این وزارتخانه انتخاب گشت و تا نابودی نسبی انتشارات و نشریات پیش رفت.
در دوران مسئولیت وی برخی نیروهای حزب زحمتکشان در این وزارتخانه صاحب منصب بودند مانند ابراهیم اسرافیلیان که حلقه واسط میان حسن آیت و مظفر بقایی و مجتبی هاشمی ثمره و احمدی نژاد بود. اسرافیلیان این سوابق را دارد: عضو گروه 99 نفره در مجلس و از طراحان انقلاب فرهنگی بقصد تعطیل دانشگاه و محروم کردن بنی صدر از پایگاه مردمی خود (بنابر نوار حسن آیت) و مدیر مسئول نشریه جیغ و داد که احمدی نژاد سردبیر آن بود و رییس هاشمی ثمره در جریان انقلاب فرهنگی و معاون وزیر ارشاد و رییس دانشگاه علم و صنعت و رییس دانشگاه تربیت معلم. او از دوستان و یاران حسن آیت و مرتبط با حزب زحمتکشان به رهبری بقائی بود. طرح ولایت فقیه، با صوابدید انگلستان، توسط این باند پیش کشیده شد زیرا ایران نمی باید دموکراسی می یافت.
• در دورانی که به نظر استبدادیان سانسور هنوز کافی نبود، فردی سپاهی به نام علی لاریجانی را در راس آن وزارتخانه قراردادند. او، با استفاده از افراد سپاه، کادرهای وزارت ارشاد را جانشین کرد. در دوره وزارت او، سانسور بر کتاب و نشریه و فیلم و… تشدید شد. او از حمایت «مراجع تقلید» دولتی برخوردار بود.
• بعد از لاریجانی، وزارت به مهاجرانی و مسجد جامعی رسید. از نظر «مقام معظم» رهبری و مراجع دولتی، دوره وزارت این دو، دوره «فساد و انحطاط این وزارتخانه» بود. کار به استیضاح وزیر کشید. چماقداران خامنه ای مهاجرانی را کتک نیز زدند.
• بعد از دوره اصلاحات، صفار هرندی سرداری دیگر از سپاه که از سوی سپاه مامور سردبیری کیهان بود، وزارت بر این وزارت خانه را یافت. یکبار دیگر، او افراد سپاه را به این وزارتخانه آورد و به آنها مقام بخشید. در بدو ورود به وزارتخانه، او نامه امضا شده وزرا را برای انداختن در چاه جمکران از دست محمود احمدی نژاد گرفت و به قم برد! کار احمدی نژاد با این وزیر پاسدار نیز به جائی نرسید. وزارت را به پاسداری دیگر به نام سید محمد حسینی دادند. او سردار سپاه و رئیس دانشگاه پیام نور وقائم مقام وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در حکومت نهم و معاون پشتیبانی، حقوقی و امور مجلس وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس هیئت مدیره انتشارات علمی و فرهنگی و مشاور پارلمانی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و مشاور پارلمانی رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره انتشارات سروش و معاون سازمان صدا و سیما و رئیس حوزه ریاست در زمان ریاست علی لاریجانی و«نماینده» مجلس (دوره پنجم) و… بوده است. برادر وی از سرمایه داران و وابستگان به مافیای اقتصادی است به نام سید حمید حسینی با سوابقی چون رئیس هیات مدیره گروه بین المللی مذاکرات و مدیر عامل شرکت پالایشگاه نفت سروش، مدیر عامل شرکت مرآت نمایندگی انحصاری “سوپرا”، صادر کننده فرآورده هاي نفتي و رئيس هيات مديره اتحاديه صادر کنندگان فرآورده هاي نفتي. برادر دیگر او، سید محمود از در روزنامه سلام بود و اصلاح طلب می باشد.
حسینی در طول سه سال گذشته نشان داد دست کمی از دیگر سرداران ندارد. چرا که دراکثر معاونت هاو بخش های مختلف نام برخی سرداران سپاه به چشم میخورد. آنهم از نوع سرداربهمن دری که کار را به جایی رساند که خود وزیر ارشاد عذر او را به دلیل سانسور بسیار سخت و ابلهانه نشریه ها، خواست. فعلا سرداری دیگر به نام علی اسماعیلی سرپرست این معاونت شده است.
بدین ترتیب، در وزارت ارشاد نیز افرادی در راس مقامهای کلیدی قرار گرفته اند که از سپاه و یا وابسته به بیت خامنه ای هستند. در حقیقت، در رأس سازمان سانسور، شخص خامنه ایست.
منبع: انقلاب اسلامی