
ایران بریفینگ / هم اسرائیل و هم آمریکا بارها فرصت داشتند که قاسم سلیمانی را حذف کنند اما نکردند، مشهور ترین این خودداری ها برمی گردد به لحظات ترور عماد مغنیه فرد بلند پایه حزب الله لبنان ، عملیاتی دراز مدت که اسرائیل به گفته مقامات امنیتی اش ماهها درگیر برنامه ریزی برای آن بود:
عصر روز ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ (دقیقا ۱۲ سال پیش) موساد سیگنالهای موبایل مغنیه را در دمشق ردگیری کرد که به سوی آپارتمان کفر سوسه حرکت میکرد… در دمشق ماموران موساد یک خودرو شاسی بلند حامل موادمنفجره را در “محدوده قتل” پارک کردند… تصاویر خیابان منتهی به آپارتمان مغنیه بروی تلویزیونی بزرگ در تلآویو و در اتاق فوق سری عملیات به طور زنده پخش میشد… اما مغنیه که به محل رسید تنها نبود. قاسم سلیمانی و محمود سلیمان، از فرماندهان ارشد ارتش سوریه و نزدیک به بشار اسد همراه او بودند… جلسهای غیرمعمول و رده بالا میان سه فرمانده از لبنان، ایران و سوریه بود… محمود سلیمان همان کسی بود که برنامه هستهای و شیمیایی سوریه را هدایت میکرد. تاسیسات هستهای که او در نزدیکی دمشق ساخته بود، یک سال قبلتر توسط اسرائیل مورد حمله هوایی قرار گرفته و تخریب شده بود…”.
حالا اسراییل سورپرایز شده بود ! فقط باید یک دکمه را فشار میداد و بعد هر سه فرمانده از صحنه روزگار محو میشدند… این یک فرصت استثنایی بود که قطعا هرگز دیگر اتفاق نخواهد افتاد.
ایهود اولمرت در هواپیما برای سفر به برلین بود اما تلفن ماهوارهای همراهش بود. کافی بود موساد با او تماس بگیرد و درباره کشتن هر سه نفر درخواست مجوز کند… اما فرصت بسیار کوتاه بود… دستور ترور هم فقط برای مغنیه صادر شده بود… همه فقط دعا میکردند که بعد از جلسه مغنیه تنها از ساختمان خارج شود… یک ساعتی گذشت… در تصاویر زنده ویدیویی دیده شد که قاسم سلیمانی و محمود سلیمان از آپارتمان بیرون آمدند و چند دقیقه بعد مغنیه بیرون آمد و… دکمه انفجار در تل آویو زده شد و مغنیه در صفحه تلویزیون تکهتکه شد. او در دم کشته شد.”
مشخص است که اسرائیل علاقه ای به سرشاخ شدن با نیروی قدس آن هم در چنین سطحی نبوده، حتی سالها بعد که اسرائیل سردار نیروی قدس سپاه، محمدعلی اللهدادی، را در قنیطره در جولان به همراه جهاد مغنیه، فرزند عماد مغنیه، مسئول ارشد عملیاتی حزبالله و شماری از همراهان آنها را کشت، از طریق مجاری غیر رسمی به حزب الله و ایران پیام دادند که هدفشان جهاد مغنیه بوده و تصمیمی برای کشتن الله دادی نداشتند.
اما ترامپ ثابت کرده فردی است غیر قابل پیش بینی او سلیمانی را به آتش کشید و حتی تهدید کرد جانشین او را هم خواهد کشت!
نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران تهدید کرد که اگر اسماعیل قاآنی که در نیروی برونمرزی سپاه پاسداران جانشین قاسم سلیمانی شده همان راه او را «در کشتن آمریکاییها» ادامه دهد، او هم به سرنوشت قاسم سلیمانی دچار خواهد شد.
برایان هوک این مطلب را روز پنجشنبه، سوم بهمن، در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس و در مصاحبه با روزنامه عربی الشرقالاوسط بیان کرد.
این هشدار در حالی بیان میشود که اسماعیل قاآنی، فرمانده جدید نیروی قدس سپاه، روز سیام دی در جریان آئین معارفه خود درباره قاسم سلیمانی گفت که «راهش همچنان استمرار خواهد داشت».
اما اسماعیل قاآنی کیست ؟
فرمانده جدید نیروی قدس سرتیپ اسماعیل قاآنی است که به جای سرلشکر سلیمانی نشسته است. قاآنی در نیروی قدس فرد جدید و تازهکاری نیست. او نه تنها از ابتدای تأسیس نیروی قدس در سه دهه پیش در این نیرو حضور داشته، بلکه در ۱۲ سال گذشته و از سال ۱۳۸۶ جانشین فرمانده نیروی قدس بوده است. دستیار نزدیک قاسم سلیمانی بود و در دوره فرماندهی قاسم سلیمانی علاوه بر اینکه جانشین فرمانده نیروی قدس بود، در عمل مسئول پرونده افغانستان نیز به شمار میرفت.
او خود اهل خراسان، مرکز اصلی فعالیت نیروهای افغانستانی وابسته به ایران مانند تیپ فاطمیون، است. سابقه همکاری فرمانده جدید نیروی قدس با گروههای نیابتی ایران در افغانستان مانند تیپ فاطمیون به دوران جنگ ایران و عراق برمیگردد.
اسماعیل قاآنی در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا (بعدتر لشکر ۲۱) و لشکر پنج نصر بود که دو یگان نظامی اصلی خراسانیها در جنگ بودند. عمده افغانهایی نیز که در جنگ ایران و عرا ق در کنار نیروهای ایرانی میجنگیدند در یکی از این دو یگان فعال بودند.
افغانهایی که تجربه حضور در تیپ امام رضا و لشکر پنج نصر را داشتند و بعدها هم در جنگهای داخلی افغانستان زیر نظر سپاه پاسداران شرکت کرده بودند، بعدها در دوره فرماندهی قاسم سلیمانی و جانشینی اسماعیل قاآنی اقدام به تشکیل تیپ فاطمیون کردند که یکی از یگانهای اصلی تحت امر نیروی قدس در جنگ داخلی سوریه در حمایت از حکومت بشار اسد بود.
در جنگ سوریه، تیپ فاطمیون به حدی مورد توجه قاسم سلیمانی و اسماعیل قاآنی قرار گرفت که بهتدریج از تیپ به یک لشکر تقویتشده تبدیل شد (اصطلاحی نظامی برای لشکرهایی که بیش از یک لشکر معمولی نیرو دارند).
قاآنی نه در نیروی قدس که در تمام نیروهای سپاه پاسداران دست برقضا ضعیف ترین جانشین ها بود او بیشتر سخنران است اما سواد عملی و نظامی علیرغم حضور سالها در میدانهای مستقیم نبرد ندارد.
در روزهای پیش تپق های پی در پی او برای خواندن وصیتنامه سلیمانی خبرساز شد، همین بی لیاقتی ها بود که بسیاری بر این باورند گزینه اصلی غلامعلی رشید بود برای فرماندهی نیروی قدس اما در لحظات آخر خامنه ای منصرف می شود و قاآنی را منصوب می کند ، انتصابی که قطعا یک دوره بیشتر دوام نخواهد داشت چرا که مشخص است انتخاب او انتخابی عجولانه بوده.
اما بر جای اسماعیل قاآنی چه کسی نشسته است ؟
جانشین اسماعیل قاآنی کیست؟
سرتیپ پاسدار سید محمد حسینزاده حجازی به عنوان جانشین اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه منصوب شده است.
محمد حجازی، متولد سال ۱۳۳۵ در اصفهان و فارغالتحصیل دوره کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از دانشگاه تهران و مدرک دکترای دانشکده عالی دفاع ملی در رشته مدیریت استراتژیک است. وی هم چنین عضو علمی دانشگاه امام حسین است.
فرمانده نیروی مقاومت بسیج در سال ۷۶ و جانشینی فرمانده کل سپاه در سال ۸۷ از مهمتریم مسئولیتهایی که او بر عهده داشته است. او همچنین برای دورهای معاون آماد و پشتیبانی تحقیقات صنعتی ستاد کل نیروهای مسلح ایران بوده است.
حجازی جانشینی است بسیار قدرمند تر از فرمانده اش و اگر چه سابقه بلندی همچون قاآنی در نیروی قدس ندارد اما سابقه کاری مهمی که با مسئولیت جدید آقای حجازی مرتبط است، به فعالیتهای او در نیروی قدس در لبنان باز میگردد.
شهریور ۹۸، جاناتان کانریکس، سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که محمد حجازی فرماندهی نیروی قدس سپاه در لبنان را برعهده دارد و مسئول برنامه تولید موشک در این کشور است.
آقای حجازی همچنین در سال ۸۸ در جریان اعتراضهای پس از انتخابات ریاست جمهوری، مسئولیت قرارگاه ثارالله تهران را بر عهده داشت که نهاد اصلی در سرکوب اعتراضها در پایتخت به شمار میرفت.
نقش او در سرکوب معترضان و نقض حقوق بشر منجر به قرار گرفتن نامش در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا از مهرماه ۹۰ شده است.
فقدان جبران ناپذیر سلیمانی در نیروی قدس
اگرچه کمتر از چند ساعت برای قاسم سلیمانی جایگزین انتخاب شد و خامنه ای برنامه را همان برنامه سابق دانست اما نیروی قدس چالشهای جبران ناپذیری پیش رو دارد چرا که بخش مهمی از هویت نیروی قدس در ذهن طرفداران و مخالفان جمهوری اسلامی مدیون شخص قاسم سلیمانی بود و به او گره خورده بود. بدون سلیمانی سخت است که نیروی قدس نفوذ گذشته خود در سطوح بالای تصمیمگیری سپاه را حفظ کند.
اسماعیل قاآنی هنوز از اعتبار شخصی و کاری سلیمانی نزد آیتالله خامنهای برخوردار نیست و ایجاد رابطه ویژه او با شخص رهبر احتمالاً به زمان نیاز دارد.
از طرف دیگر، با وجود آنکه قاآنی در ۱۲ سال گذشته با رهبران و فرماندهان گروههای نیابتی ایران در منطقه ارتباط داشته و کار کرده، ولی ایجاد رابطهای مانند رابطه قاسم سلیمانی با آنها نیز نیاز به زمان دارد.
به احتمال بسیار در آینده نزدیک او تلاش خواهد کرد، با سفرهای کشور به کشور، خود را مانند قاسم سلیمانی یک فرمانده فعال میدانی و نه یک رئیسِ دفترنشین معرفی کند و ارتباط شخصیاش را با رهبران و فرماندهان گروههای نیابتی تقویت کند.
از طرف دیگر، همانطور که در دوره فرماندهی قاسم سلیمانی در گوشه و کنار خبرهای رسانهها دیده میشد، باید به احتمال بسیار در انتظار سفرهای مخفی و علنی رهبران و کادر اصلی هر یک از این گروههای نیابتی به ایران و دیدارهایشان با فرمانده جدید نیروی قدس بود.
مهمترین چالش رویاروی قاآنی و نیروی قدس اما اثبات این نکته است که نیروی قدس بدون سلیمانی هم قادر است، در کنار توان موشکی، یکی از دو ستون قدرت نظامی، امنیتی و حتی دیپلماتیک ایران در خاورمیانه باشد و سایهاش بر وزارت خارجه را در سیاست خاورمیانهای ایران همچنان تداوم ببخشد.
مهمترین امیدواری نیروی قدس و فرمانده جدید آن برای روبهرو شدن با این چالشها امید به کسب اعتماد و حمایت ویژه آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، است اما حتی با ادامه حمایت خاص علی خامنهای از نیروی قدس، چالش مهمتر فعالتر شدن آمریکا در هدف قرار دادن نیروی قدس، فرماندهان آن و فرماندهان گروههای نیابتی وابسته به آن است؛ یک چالش مهم و فوری که میتواند به طور جدی به شبکه فرماندهی نیروی قدس و گروههای نیابتی آن آسیب وارد کند.
اکنون در نیروی قدس بدون قاسم سلیمانی وزنه های اصلی این افراد هستند :
- سرتیپ اسماعیل قاآنی، فرمانده جدید نیروی قدس
- سرتیپ ایرج مسجدی، سفیر ایران در بغداد و مسئول پرونده عراق
- سرتیپ احمد صبوری، معاون هماهنگکننده و از نامزدهای احتمالی برای جانشینی فرمانده نیروی قدس
- علی شیرازی، نماینده ولی فقیه در نیروی قدس
- حسن داناییفر، سفیر سابق ایران در عراق (۱۳۸۹ تا ۱۳۹۵)
- حسن کاظمی قمی، سفیر سابق ایران در عراق (۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹)
- محمد جلالمآب، مسئول ستاد بازسازی عتبات عالیات
- حسن پلارک، مشاور و دستیار ویژه فرمانده و عضو شورای فرماندهی نیروی قدس
ایران بریفینگ به زودی درباره آنها خواهد نوشت.