دو روز بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ که مصادف بود با سالگرد قتل عام زائران ایرانی در عربستان آیت الله خمینی پیامی صادر نمودند که به پذیرش قطعنامه اشاره می کنند : «در این روزها ممکن است بسیارى از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند.هر چند این مسئله به خودى خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست» و در پایان پیام هم اشاره می کنند که:«من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى دیدم، ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلا خوددارى مى کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور،که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم،با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم، و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانم.»
اکنون ربع قرن از پایان جنگ تحمیلی می گذرد اما همچنان از بخشهای مهم جنگ حرفی زده نمی شود و هنوز با مباحثی که از مدیریت جنگ و یا علل ادامه و تمام شدن آن مربوط است با احتیاط و مرموزانه برخورد می شود و همواره در مطالب و یا مصاحبه هایی که در این مورد می باشد ما عبارتهای «راز» و یا «ناگفته» و همچنین «افشاگری» را می بینیم ، اکنون جنگ ایران و عراق و نحوه مدیریت و فرماندهی آن تبدیل شده است به یک ابزار و زورآزمایی سیاسی و یا محلی برای تسویه حساب جناحهای سیاسی رایج در ایران ! و باز ما همواره در تمامی این بحث و جدل ها این فرماندهان و فاتحان را می بینیم و کمتر از ۳۰۰ هزار شهید ایرانی خبری نمی بینیم که از جان و مال خود گذشتند و خود را فدای وطن نمودند در حالیکه هیچ کدامشان نه از معادلات سیاسی سردرمی آوردند و نه برایشان اهمیت داشت و تنها و تنها به حفظ کیان این مرز و بوم می اندیشیدند.
وقتی تاریخ اصیل جنگ را عامدانه افشا نمی نمایند و از بیان حقیقت جنگ ایران و عراق سرباز می زنند گاه و بیگاه همراه با حوادث سیاسی روز ایران برشی جعلی آمیخته با دروغهایی کاملا واضح تحویل جامعه داده می شود، اینجاست که گمان برده می شود که همه این کتمان حقیقت و پرده پوشی ها برای بازگویی تاریخی جعلی و مطابق خواسته سیاسی امروز آیت الله های سیاسی حاکم بر ایران هست.
اردوی راهیان نور به سپاه واگذار شد
با توافق وزارت آموزش و پرورش و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در هیئت وزیران «آییننامه چگونگی اجرای برنامه درسی و محتوای دروس نظری و عملی آمادگی دفاعی (اردوهای راهیان نور)» تصویب شد.
بخشی که نیاز به حضور دانشآموزان در محیط های نظامی دارد، توسط سپاه و با مسئولیت سپاه در اردوگاهها و مراکز آموزش نظامی مناسب (مکانهای هدف راهیان نور) برگزار خواهد شد.
اعزام کاروان های بازدید از مناطق جنگی مربوط به امروز نیست. در سال ۱۳۶۱ هم پس از اولین پیروزی های ایران در جنگ با عراق، ستاد تبلیغات جنگ نسبت به اعزام جمعی از خانواده شهدا به مناطق جنگی اقدام نمود. قصد آن سفرها بیشتر گرامیداشت خاطره شهدا اعلام شده بود. گرامیداشتی تبلیغاتی مبتنی بر حضور حمایتی خانواده های شهدا در پشت جبهه بود. این اتفاق بیشتر از آنکه به کار تسکین آلام خانواده جان باختگان بیاید، داغ ایشان را تازه می کرد. هیچ کس ازسازمان دهندگان این کاروانها هم نپرسید که آیا به تاثیرات روحی و روانی بلند مدت آن بر خانواده جان باختگان فکر کرده اند یا خیر؟ البته در برخی از معدود سفرهای این چنینی هم به منظور تقویت روحیه رزمندگان،جمعی از سیاستمداران، مدیران ارشد نظام و نمایندگان مجلس و همچنین برخی از نویسندگان، هنرمندان همسو با حاکمیت و بازاریانی که به موتله نزدیک بوده اند از دیگر مسافران بازدید کننده از مناطق جنگی به شمار می آیند.
بیشتر بدانید :
همزمان با تعطیلات نوزوزی مجددا آغاز شد / اردوهای «راهیان نور» دلگیر، غمگین و کمتاثیر است
راهیان نور،کاسبان عاطفه
در دهه هفتاد با پایان جنگ و ورود به دوران صلح، سازمان های فرهنگی سپاه، ارتش و نیروهای مسلح به سراغ این طرح قدیمی ستاد تبلیغات جنگ رفته و به قصد ادامه دادن این طرح وارد میدان شدند و به رونق یافتن مجدد این تورهای بازدید کمک کردند. آنها در ایامی خاص نظیر عید نوروز، ایام محرم و مشابه آن کاروان هایی را برای بازدید از مناطق جنگی سامان می دادند. محل هایی نظیر یادمانهای فعلی در شلمچه، اروند کنار و فتح المبین مورد بازدید این کاروان ها قرار می گرفت. این روند تا سال ۱۳۷۶ ادامه پیدا کرد؛کاروان های «بازدید از مناطق جنگی» امروزه دیگر با نام «راهیان نور» شناخته می شوند.
برای اطلاعات بیشتر می توانید صفحه تلگرامی ما را عضو شوید
در سال ۱۳۷۶ وقتی دولت اصلاحات به پیروزی خیره کننده ای دست پیدا کرد. سران حکومت به شدت نگران تزلزل جایگاه خویش شدند. آنها تلاش کردند تا با یکسری برنامه ریزی تبلیغاتی برای حامیان خویش ضمن تجدید روحیه در ایشان، بیعت مجددی را سازماندهی کنند. در اولین اقدامها به سراغ موضوع جنگ رفتند و کوشش کردند تا با استفاده از این حربه تبلیغاتی، به تهییج هواداران و حامیان خود بپردازند. آنها به سراغ فضای دانشگاه رفتند و از همین جا بسیج دانشجویی هم وارد برنامه اجرای اردوهای راهیان نور شد و اعزام کاروان های دانشجویی را آغاز کرد. پس از آن بسیج محلات هم در فعالیت مشابهی شروع به اعزام کاروان نمودند.
در این اردوها معمولا فردی از سپاه پاسداران به عنوان راوی حضور دارد و تمامی آنچه را که فرماندهان سپاه در نظر دارند از حوادث آن سالها بیان می کنند ، راویان کاروانهای راهیان نور بیشتر از آنکه به حوادث جنگ ایران و عراق بپردازند و به بیان آنچه که آغاز گر و دلایل خاتمه جنگ است بپردازند بیشتر به تهییج افکار عمومی می پردازند و از قبل این روایات به یارگیری برای جناح وفادار به حکومت بپردازنند در بسیاری از موارد دیده شده راویان پس از خاتمه این اردوها با تشکیل گروههای اجتماعی در فضای مجازی ارتباط و تغذیه اطلاعاتی خود را با شرکت کنندگان ادامه می دهند و …