ایران بریفینگ – سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا به اکنون نگاهی ابزاری به مسئله هویتی و به اصطلاح قومیتی در ایران داشته و در این راستا علاوه بر این که در پستهای مدیریتی و کلان کشوری اعم از لشکری و کشوری، وزارتخانهها و ارگانهای کلیدی حاضر نبوده است تا مشارکت عمومی تمامی اقوام موجود در جغرافیای ایران را ایجاب بکند، همزمان نیز در اکثر مواقع از آنان به عنوان سپر بلای خود استفاده ابزاری نموده است. حال آن که به رغم تصریح اصول ١٢ و ١٥ قانون اساسی مبنی بر لزوم برخورداری اقوام و اقلیتها از یکسری حقوق ، اما این حقوق همواره جزو نوشتارهایی بودهاند که در بایگانی ماندهاند و از سوی حکومت نادیده گرفته شده و در کنار آن به صورت مداوم اقوام و اقلیتهای موجود در جغرافیای ایران مورد تعرض حکومت قرار گرفته اند و این دقیقا همان موضوعی است که جمهوری اسلامی همواره سعی در نفی آن دارد.
سردار مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح که یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران است، طی گفت و گویی با خبرگزاری فارس در این خصوص گفته است: “اقوام و طوائف ایرانی با هر نوع آیین و فرهنگی، همواره آزادانه در راه عزت و سربلندی کشور همت کرده و با برخورداری از حقوق شهروندی برابر، برای حضور و نقش آفرینی در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی، دفاعی و اجتماعی نیز با هیچ مانعی رو به رو نبودهاند.”
جزایری بدون اشاره به دستگیری فعالان عرصه آزادی استفاده از زبان مادری، فعالان اجتماعی که خواهان احقاق حقوق شهروندی برابر هستند، فعالین محیط زیست مناطق محل سکونت اقوام ایرانی و نیز بدون اشاره به بازداشت و سرکوب فعالین دینی مذهبی از قبیل بهائیان، اهل تسنن، مسیحیان که علاوه بر بازداشت و مورد تعرض قرار گرفتن همواره محل کسب و کار و مشاغل آنان نیز مورد تهاجم و تهدید قرار گرفته است، با انکار واقعیت وضعیت اقوام و اقلیت ها در ایران، به رضایتمندی آنها از میزان توجه نظام جمهوری اسلامی به حقوق و آزادی های مشروع این اقشار اشاره کرده و در بخشی از سخنانش بدون توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی، اشتغال و امنیت که در استانها و شهرستانهای مختلف توسط سپاه پاسداران دامن زده شده است، به مهاجرت اقوام و اقلیتها پرداخت و آن را امری عادی تلقی کرد. این در حالی است که اصلیترین دلیل مهاجرت به شهرهای بزرگ و بالاخص پایتخت ایران و نیز درخواست پناهندگی اقوام و اقلیتهای مذهبی و دینی در خارج از کشور ایران این است که این اقشار همواره از سوی حکومت مرکزی و نهادهای امنیتی ایران مورد دستگیری، شکنجه، اعدام، تجاوز، ارعاب، تهدید و آزار قرار گرفته و با آنان به مثابه شهروندان درجه ٢ و ٣ رفتار میشود.

صورت مداوم اقوام و اقلیتهای موجود در جغرافیای ایران مورد تعرض حکومت قرار گرفته اند و این دقیقا همان موضوعی است که جمهوری اسلامی همواره سعی در نفی آن دارد.
حکومت جمهوری اسلامی همواره با نادیده گرفتن و انکار بی عدالتی، محرومیت و اعمال فشارهای همه جانبه بر روی اقوام و اقلیتها در تلاش است تا پرده بر روی مشکلات و مصائب بکشد. اما گزارشهای مربوط به وضعیت حقوق بشر حاکی از آن است که به جز طبقهای خاص و وابستگان حکومتی در ایران، مابقی مردم که بیشترین آمار موجود متوجه شهرستانها و اقوام و اقلیتهای ایران میباشد طی سالیان متمادی در معرض تبعیض و رنج بوده و از ابتداییترین حقوق اجتماعی و شهروندی محروم بوده و هستند.
در قانون اساسی ایران، مسیحیان ارمنی، مسیحیان آشوری و کلدانی، یهودیان (کلیمیها) و زرتشتیان به عنوان چهار اقلیت دینی رسمی شناخته شدهاند که حقوق اجتماعی، سیاسی و عمومی آنها به ظاهر در نظر گرفته شده است، اما گزارشهای موجود حاکی از نقض گسترده حقوق کلیمیان، بهاییان، مسیحیان، سنیها، زرتشتیان و حتی دراویشی دارد که در مسائل عرفان و دینی فعالیت داشته و هیچ گونه تخطی و فعالیت ضد حکومتی از تجمع و فعالیتهای آنان مشاهده نشده است تا بدین شکل مورد تهاجم و قلع و قمع قرار گیرند.