“متاسفانه در سالهای اخیر هر چه زمان گذشته عمل غیرقانونی محروم کردن دانشجویان از تحصیل، ابعاد جدیدتری پیدا کرده و گستره بزرگتری از دانشجویان رو در بر میگیرد.”
علی قلیزاده دانشجوی ستارهداری که سه سال است برای بازگشت به دانشگاه تلاش میکند، با بیان این مطلب به جرس میگوید: در سالهای اخیر روند صدور احکام کمیته انضباطی شیب صعودی داشته و به عنوان مثال اگر در سالهای 85 و 86 فقط برای بعضی از فعالین شناخته شده دانشگاه حکم تعلیق از تحصیل صادر میشد، امروز برای فعالین عضو شوراهای صنفی، کانونهای فرهنگی، انجمنهای علمی و حتی دانشجویان عادی، به بهانههای واهی چنین احکامی صادر میشود. بسیاری از دانشجویان مانند دانشجویان بهایی تنها به دلایل عقیدتی از تحصیل محروم میشوند و بسیاری تنها به دلیل فعالیتها و وابستگیهای حزبی و سیاسی بستگانشان از ورود به دانشگاه محروم شده اند. در موارد زیادی صدور مکرر احکام تعلیق از تحصیل برای یک دانشجو آن قدر تکرار میشود که عملا با تمام شدن سنوات تحصیلی باعث اخراج وی از دانشگاه میشود. از طرف دیگه روند کاملا غیرقانونی ستاره دار کردن دانشجویان کنکور کارشناسی ارشد و آزمون دکترا به صورت مداوم در این سالها ادامه داشته است.
او که از فعالان شورای دفاع از حق تحصیل است، اعتقاد دارد: به نظر میرسد که از معدود نقاط مشترک دو جریان حاکم همین مساله محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل باشد؛ دولتی که این روند را ادامه میدهد و مجلسی که همچنان در قبال تضییع حقوق اولیه دانشجویان سکوت کرده است.
این فعال دانشجویی که محروم کردن دانشجویان از تحصیل و ستارهدار کردن آنها را نه تنها عملی “خلاف همه موازین انسانی و حقوق بشری و حتی شرعی” میداند بلکه معتقد است این کار “بر خلاف نص صریح اصول متعدد قانون اساسی هم هست.”
قلیزاده در این باره توضیح میدهد: این رفتار از آنجا که نقض کننده اصول متعدد قانون اساسی و محدود کننده حقوق مدنی و قوانین داخلی و تعهدات بین المللی کشور است ، عملا به معنی تعطیل کردن قانون اساسی و هرگونه اجرای قانون در کشورست. محروم کردن دانشجویان از تحصیل از انجا که نفس قانون را به سخره گرفته ، به نوعی عقبگرد حاکمیت به قبل از انقلاب مشروطه است. حق تحصیل در همه اصول حقوقی سراسر دنیا یکی از حقوق ابتدایی هر انسان شمرده میشود و این نکته به صراحت در قانون اساسی ایران هم ذکر شده و حتی دولت ملزم شده که برای همه ملت شرایط یکسان و برابر برای تحصیل در مقاطع عالی فراهم کند.
این عضو شورای حق تحصیل در پاسخ به این که چرا دولت همواره وجود دانشجویان محروم از تحصیل را انکار میکند، میگوید: این اقدام به قدری رسوا است که حتی معاون گزینش سازمان سنجش، یعنی مسئول اجرای ستارهدار کردن دانشجویان نیز به خود من گفت که ” آقای قلی زاده هم شما میدانید و هم ما میدانیم که این عمل غیرقانونی است و برای همین غیرقانونی بودن هم هست که آقایان در مناظرهها و مصاحبههایشان وجود شما را تکذیب میکنند”. یعنی اینکه حتی افرادی که مسئول اجرای این اقدامات هستند هم بر غیرانسانی بودن و غیرقانونی بودن این عمل اذعان دارند.
او در ادامه توضیح میدهد: بسیاری از نمایندگان اصولگرا مجلس مانند آقایان احمد توکلی، حسن غفوریفرد، علی مطهری، ابوترابی و … به خود من گفتند که این کار غیرقانونی است و آنها هم مخالف آن هستند اما توان مقابله و اعتراض به آن را ندارند. به عنوان مثال احمد توکلی که در سال 88 این موضوع را به دقت دنبال میکرد، در مراجعهای که به وی کرده بودیم گفت “زورمان به این دولت نمیرسئ و نمیتوانیم جلوی اقداماتش ا بگیریم.”
همچنین صادق شجاعی عضو دیگر شورای دفاع از حق تحصیل دربارهی پیگیریهایی که این دانشجویان برای بازگشت به کلاسهای درسشان انجام دادهاند میگوید: متاسفانه نه تنها وجود دانشجویان محروم از تحصیل در تریبونهای رسمی انکار میشود که به شکلهای مختلف نیز امکان پیگیری حقوقی از دانشجویان سلب شده است. به ویژه که در دو سال اخیر هیچگونه کارنامهی آزمونی به دانشجویان ستارهدار ارائه نمیشود و آنها تنها با اعلام “نقص در پرونده” مواجه میشوند. پروندهای که هیچگاه معلوم نمیشود کجا است و چه نقصی دارد.
این فعال دانشجویی که تعلیقهای پیاپی به اخراج او از دانشگاه انجامید، ادامه میدهد: از سوی دیگر کمیتههای انضباطی به صورت غیرقانونی و در موارد بسیاری حتی بدون برگزاری جلسهی رسیدگی و یا حق طبیعی درخواست تجدیدنظر دانشجویان را از تحصیل محروم میکنند. نهادهایی مثل مجلس و دیوان عدالت اداری نیز از رسیدگی به شکایت دانشجویان سر باز میزنند.
شجاعی دلیل محروم کردن دانشجویان را از یک سو تلاش برای آرام نگه داشتن فضای دانشگاه و جلوگیری از بیان اعتراضهای به حق دانشجویان میداند و از دیگر سو معتقد است: احتمالا حاکمیت در بلند مدت هم در نظر دارد تا با جلوگیری از ادامه تحصیل نیروهای منتقد و غیرهمسو با خودش از پیشرفت آنان جلوگیری کند.
قلیزاده نیز در این باره میگوید: به نظر میرسد که تصمیمگیران دستگاههایی که نقش مستقیم در محروم کردن دانشجویان دارند، تصور میکنند این بهترین ابزار برای کنترل کردن نهاد دانشگاه و مرعوب کردن عموم دانشجویان است و به همین خاطر این روند را بدون وقفه ادامه میدهند.
وی این شیوه را در بلندمدت بیاثر میداند و ادامه میدهد: در 7 سال اخیر ستارهدار کردن و صدور احکام تعلیق از تحصیل نتوانسته برای صاحبان قدرت در خاموش کردن صدای دانشگاه موثر باشد. هر چند که شاید به صورت مقطعی و در کوتاه مدت کارآراییهایی داشته و به درونی شدن و چراغ خاموش شدن فعالیتهای دانشجویی منجر شده باشد؛ اما ادامهدار نبوده و از آن جایی که باعث مخفی شدن فعالیتهای دانشجویی شده، نهاد دانشگاه را برای حاکمان غیرقابل پیشبینی کرده است.
به غیر از دانشجویانی که به واسطهی احکام تعلیق یا ستارهدار شدن از تحصیل بازماندهاند، عدهای از دانشجویان نیز به دلایل واهی و اتهامات کذب به زندان افتاده و بر اثر احکام غیرمنصفانهی دستگاه قضایی محکوم شدهاند تا به جای حضور در دانشگاه و کلاسهای درسشان سالهای جوانی خود را در سلولهای زندان بگذرانند و بیشک این یکی از اشکال آشکار محرومیت از تحصیل است.
وی در ادامه با اشاره به نام مجید دری، یکی از دانشجویانی که هم به دفعات حکم محرومیت از تحصیل دریافت کرد و هم در نهایت محکوم به تحمل ۶ سال حبس در تبعید شد، میگوید: در مواردی مثل مورد مجید دری، ظلم مضاعف رفته بر دانشگاه و دانشجویان به وضوح آشکار است. مجید را به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز دانشجوییاش از تحصیل محروم کردند و آنگاه که او تلاش کرد تا حق از دست رفتهاش را باز یابد، با چنین حکم ناعادلانهای باعث شدند تا بخشی از بهترین سالهای جوانیاش را به جای تحصیل علم، در شرایط طاقتفرسای زندان بهبهان بگذراند. با این حال میبینیم که مجید در زندان هم باز نایستاده و در همین روز گذشته با نامهای به مناسبت ۱۶ آذر دانشگاه را به ایستادگی در برابر استبداد فرا خواند.
علی قلیزاده نیز در پایان از ضیا نبوی، یکی دیگر از دانشجویان ستارهدار یاد میکند و او را “پهلوان نسل ما” میخواند: ضیا نبوی بدون شک سمبل دانشجویان محروم از تحصیل است که هم اکنون به دلیل فعالیتهای مدنی و حقخواهی و مطالبه حق تحصیل از حاکمان در بدترین شرایط و با حکمی سنگین در زندان کارون اهواز به سر میبرد. ضیا محرومیت از تحصیل را آن طور که حاکمان میخواستند عامل توقف خودش ندانست و با پیگیری مدنی و نهادمند حق تحصیل، از این محرومیت پلی ساخت برای مطالبهگری و گسترش ادبیات مطالبهمحور و مدنی در بین فعالان دانشجویی.