
ایران بریفینگ / از میان همه تهدیدات لفظی و اتهام زنی های دو روز گذشته مقامات آمریکا علیه ایران در پی حملات پهپادی و موشکی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، آن هم درست در زمانی که فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در عراق و مشغول دیدار با فرماندهان شبه نظامیان زیر نظرش حشدالشعبی بوده حالا به نظر میرسد که ایالات متحده در سکوت در حال تدوین سناریویی است، که نتیجه نهایی آن میتواند حتی به فشارهای بی سابقه سیاسی و یا نظامی به حشد الشعبی عراق ختم شود.
میتوان به سادگی سرنخ هایی از این سناریو را در اقدامات مقامات آمریکایی پیدا کرد. نه از چند روز گذشته، بلکه از چند ماه قبل.
ماجرا از آنجایی آغاز شد که در نخستین ساعات بعد از حمله مقامات آمریکایی در بالاترین سطوح ایران را عامل پشت پرده این حملات اعلام کردند. بعد از آن برخی از رسانه های عراقی مدعی شدند که این حملات پهپادی از خاک کشور عراق صورت گرفته است که بلافاصله مقامات عراقی این ادعا را رد کردند.
گزارش های مشکوکی نیز از دیده شدن یک پهپاد در آسمان کویت به تدریج پازل مقامات آمریکایی را تکمیل کرد تا بعد از همه اینها یک مقام آگاه ناشناس امریکایی بیان کرد: دو گزینه وجود دارد، و ما نظر خودمان را در مورد این که کدام یک از این دو نقطه آغاز حمله بوده است، داریم.
آمریکایی ها و سپس سعودی ها مستندا میگویند این حملات نه از سمت جنوب – جایی که طبیعتا حوثی ها و انصارالله مستقر هستند – بلکه از سمت غرب و شمال غرب عربستان – یعنی از مسیر کویت و عراق – صورت گرفته است.
میتوان به خوبی دریافت که نوک پیکان این اتهامات ابتدا سپاه پاسداران و ایران و سپس شبه نظامیانش در عراق و به ویژه حشد الشعبی را هدف گرفته است. برای پی بردن به این موضوع باید کمی به عقب برگشت.
در تاریخ ۴ سپتامبر ۲۰۱۹ (۱۴ شهریور) گروه حشدالشعبی در بخشنامه ای اعلام کرد که واحد «نیروی هوایی» تشکیل میدهد. بر اساس این بخشنامه که آن را ابومهدی المهندس، معاون این گروه صادر کرده، تشکیل نیروی هوایی در راستای دستورالعملهای پنج سال پیش، «وظایف محوله» و «شرایط مربوط به منافع ملی» صورت گرفته است.
این بخش نامه بعد از آن صادر شد که دو بار حمله هوایی علیه پایگاه های حشد الشعبی در عراق صورت گرفت که هر دو حمله منتسب به اسرائیل است. حمله هوایی علیه انبار راکت حشد الشعبی در آمرلی، واقع در استان صلاحالدین، که ۲۸ تیر روی داد نخستین حمله از این نوع بود.
پس از حمله آمرلی، به ترتیب انبار تسلیحاتی حشد الشعبی در پادگان «ابو منتظر محمداوی» (کمپ پیشین اشرف) در روز ۸ مرداد، انبار راکتهای پادگان «الصقر» در جنوب بغداد در شامگاه ۲۱ مرداد، و سرانجام پادگان نیروی هوایی «البلد» در استان صلاحالدین در ۶۵ کیلومتری شمال بغداد، شامگاه سهشنبه ۲۹ مرداد منفجر شدند.
به شکلی جالب توجه موضوع قدرت پهپادی ایران نیز اکنون مدتی است که مورد توجه رسانه های غربی و اغلب آمریکایی قرار گرفته است.
نشریه هیل که ارگانی نزدیک به کاخ سفید نیز تلقی میشود در همین خصوص ابراز کرده بود که ایالات متحده باید فکری به حال این مساله کرده و جلوی پیشرفت پهپادی ایران را بگیرد.
این دو مساله را باید گذاشت در کنار سخنان قاسم سلیمانی در مراسم چهلمین روز سردار شعبان نصیری که طی آن در بخشی از این سخنان بیان کرد: مهندس ابومهدی فرمانده حشدالشعبی توانست کلید درب انبارهای تسلیحات جمهوری اسلامی را در خدمت خودش بگیرد، زیرا جمهوری اسلامی ایران مانند دیگران نبود که پول ملت عراق را بگیرد و در موقع اضطرار به آنها سلاح ندهد، در همین نیروی هوایی سپاه تنها اسکادران جنگندههای سوخو به محض درخواست عراق در خدمت این کشور قرار گرفت و هزاران تن سلاح از طرف جمهوری اسلامی در خدمت آنها داده شد.
قاسم سلیمانی بیان کرد که وزارت دفاع ایران به صورت سه شیفت برای عراق سلاح تولید و به آنجا ارسال کرده و همچنین خاطر نشان کرد که امروز ساختارهای حشدالشعبی قدرتمندتر از هر ساختار ارتشی در منطقه است. اکنون میتوان به خوبی دریافت که چرا بعد از انجام حملات به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، انگشت اتهام به سمت ایران چرخیده است.
به صرافت میتوان دریافت که این تهدیدات میتواند به شکلی جدی گروه حشد الشعبی عراق را هدف گرفته باشد. گروهی که از سوی ناسیونالیسم های عراقی نیز تحت فشار سیاسی قرار دارد و توان نظامی رو به افزایش آن، دغدغه بزرگی برای آمریکا و متحدان مهم منطقه ای این کشور یعنی عربستان سعودی و اسرائیل است.