امیر فرشاد ابراهیمی / بخش فارسی ایران بریفینگApril 05, 2019

انفجار مین در مناطق مرزی غرب و جنوب کشور باگذشت بیش از ۳ دهه از پایان جنگ ایران و عراق همچنان کشته میگیرد، سالانه صدها نفر در این مناطق کشته و یا مجروح میشوند.
بهعنوانمثال فقط در سال گذشته در استانهای مرزی کردستان، دستکم ۵۰ حادثه انفجار مین رویداده که به کشته شدن ۱۷ نفر و مجروح شدن ۳۶ نفر منجر شده است، ورای اینکه هنوز مشخص نیست این مینها مخصوصاً در مناطق کردستان متعلق به زمان جنگ هستند و یا اخیراً برای مبارزه با رفتوآمد گروههای مخالف حکومت در مناطق غربی کشور جای گذاری شدهاند.
مسئولان جمهوری اسلامی بارها ادعا کردهاند که بسیاری از اراضی استانهای مرزی در استان کردستان را بهصورت کامل پاکسازی کردهاند اما وقوع این انفجارها کذب بودن اظهارات آنها را ثابت میکند
جمهوری اسلامی ایران و همچنین دولت عراق و ترکیه علیرغم تمامی کنوانسیونهای بینالمللی همچنان به کاشت مین در مرزهای خود، بهعنوان یک سازوکار دفاعی مینگرد و هرگز تولید و جاسازی این سلاح کشنده را که براثر آمارهای موجود بیشترین قربانیانش غیرنظامیها بودهاند متوقف نکرده است.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی؛ در بهمن ۱۳۸۵ در واکنش به انتقادات سازمانهای جهانی منع بهکارگیری مینهای زمینی، طی نامهای وجود مین در مرزهای ایران را ضروری اعلام کرده.
در بخشی از بیانیه وزارت امور خارجه آمده است: «مرزهای ایران گسترده هستند و گذرگاهی برای عبور قاچاقچیان و تروریستها است؛ بنابراین نهادهای دفاعی ایران استفاده از مینهای زمینی را بهعنوان یک سازوکار دفاعی پذیرفتهاند».

«مرکز مینزدایی کشور» وابسته به «وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح» با توجه به فشارهای نهادهای بینالمللی در استان کرمانشاه در بهمنماه سال ۹۱ پاکسازی تمام اراضی غرب کشور را اعلام کرد و حتی اقدام به برگزاری جشن پاکسازی گرفته و سردار قربانعلی سجادی بهعنوان یکی از فرماندهان آن مرکز تمامی این استان را «منطقه پاک» اعلام کرد.
درست یک ماه بعدازاین جشن ۲ کودک و یک چوپان در ایلام به روی مین رفته و هر دو کودک جان باختند و دو پای چوپان نیز قطع گردیده.
مرکز مینزدایی که ریاست آن برعهده «سردار امیر احمدی» است، در همه حوادث رخداده هیچ توضیحی در این موارد نداده و مسئولیت این حوادث را در سکوت و بیخبری و عدم رسیدگی به حادثه بعدی پیوند داده است؛ و تنها نظارهگر کشته و مصدوم شدن افراد مدنی براثر انفجار مین است.
در حادثه اخیر سیل در مناطق غربی ایران نیز اولین نکتهای که خودنمایی کرد سر برآوردن مینهای بجا مانده از جنگ در میان گلولای بود، بارش بارانهای سیلآسا در استان ایلام موجب نمایان شدن «مین» و «خمپاره» های زمان جنگ شد، ادواتی که سیل موجب نمایان کردن آنان شده است، شامل «مین» ضدتانک، «خمپاره» های انواع «مهمات m۹» و «آرپیجی ۷» باقیمانده از میدانها مین و تلههای انفجاری است که بارندگی و سیل موجب عیان شدن آنان گردیده است.

اما این روزها چند مناسبت وجود دارد که اتفاقاً همه آنها شبیه هستند، کشته شدن کاوه گلستان عکاس ایرانی در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ در سلیمانیه عراق در حادثه انفجار مین بجا مانده از جنگ ایران و عراق، کشته شدن سید مرتضی آوینی در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ در فکه براثر مین بجا مانده از جنگ ایران و عراق و همچنین ۱۶ فروردین روز جهانی آگهی رسانی از خطرات مین.
البته از میان این نامها اگرچه هر دو نام و هر دو کسوت و فعالیت یکی بود اما تنها سید مرتضی آوینی در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی از او بهعنوان «شهید» یاد میشود.
مینهای جنگ ایران و عراق قاتلی خاموش
عیسی بازیار، کارشناس حوزهٔ پاکسازی میدانها مین و فعال مدنی اهل ایلام میگوید: کشور ایران ازلحاظ وسعت، دومین کشور آلوده به مین پس از مصر در دنیا است. آمار بسیار بالای تلفات غیرنظامی ناشی از انفجار مینهای زمینی در ایران و عدم رسیدگی مناسب به این مصدومان و نبود یک سازوکار مناسب برای آگاهیرسانی از خطرات آن در مناطق مین زده، باعث نگرانی سازمانهای مدافع حقوق بشر و فعالان حقوق بشر شده است؛ بهطوریکه از سال ۱۳۶۷ تا پایان ۱۳۹۱، بیش از ۵۰۰۰ هزار نفر در بخش غیرنظامی، قربانی انفجار مین شدهاند. نزدیک به ۲۰ درصد از این قربانیان، کشته و ۸۰ درصد دیگر مصدوم و نقص عضو شدهاند. این خطرات جانی و مالی، کماکان برای ساکنین نزدیک به میدانها مین در ۵ استان آلوده کشور (آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان) وجود دارد.
بازیار افزود: بیش از ۴ میلیون هکتار از اراضی مرزی که به گفته مسئولان حدود ۸۰ درصد آن پاکسازیشده است، آلوده به مین است. همچنان در این مناطق شاهد انفجار مین و قربانی شدن افراد مدنی هستیم و همین موضوع لزوم پاکسازی سریع و اصولی مناطق آلوده و همچنین استفاده از روشهای بهروز و کارآمد بسیار میتواند تأثیرگذار باشد.
مینهای جنگ ۸ ساله کابوس کودکان مرزنشین ایران
محمدامین، کودک ۱۲ سالهای از عشایر بختیاری در منطقه غرب کرخه، در اثر برخورد با مین باقیمانده از ۸ سال جنگ یکپایش را از دست میدهد و جراحت زیادی در ناحیه چشم و شکم براثر ترکشهای همان مین در بدنش وارد میشود و بعد از رسیدن به بیمارستانی درشوش براثر شدت جراحات جانش را از دست میدهد. محمدامین غالبی حاجیوند نه اولین مورد ازایندست قربانیان کودک انفجار مین است و نه آخرین مورد، در بهار سال ۹۷ کودک دیگری در حاشیه جاده اصلی مریوان به سنندج براثر انفجار مین هردو دست و یکچشمش را از دست داد و سال گذشته ۴۹ تن از شهروندان مناطق مرزی قربانی انفجار مین و مهمات عملنکرده شدهاند که در میان آنها ۸ کودک دیده میشود
جمهوری اسلامی در ایران سالهاست که این مناطق را پاکشده اعلام میکند ولی در همین مناطق که نهاد ملی مین ایران (مرکز مینزدایی) آنها را عاری از مین و مواد منفجره اعلام میکند هرروزه شاهد قربانی شدن افراد و بخصوص کودکان هستیم
روز جهانی آگهی رسانی از مخاطرات مینها
روز ۴ آوریل، هرسال از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز آگاهیرسانی از خطرات مین نامگذاری شده است. برای اطلاعرسانی از خطرات مین برای مردم ساکن در مناطق مین زده و آلوده به UXO (گلولههای عملنکرده).
در این روز در همه نقاط آلوده به مین در جهان از طرف نهادهای دولتی و بینالمللی نمایشگاهها و کارگاههای آموزشی برگزار میشود. در این فرصت تأثیرگذار از مصدومان مین و افراد شاغل در امر پاکسازی میدانها مین دعوت به عمل میآید تا در امر اطلاعرسانی از خطرات مین و همچنین بالا بردن ضریب آموزشی جامعه اقدام کنند.
بنیاد شهید ایران به کشته شدگان مین نگاه تبعیض آمیز دارد
عثمان مزین، وکیل پایهیک دادگستری با انتشار ویدیویی در شبکههای اجتماعی برخی از ایرادات وارد بر قانون ناظر بر قربانیان مین و رویه کمیسیونهای ماده ۲ فرمانداری در رسیدگی به حقوق آنان را تشریح کرد.
این وکیل کُرد میگوید: طبق قانون وقتی کسی در اثر انفجار مین جانش را از دست میدهد یا مجروح و مصدوم میشود، باید پرونده این فرد در کمیسیون فرمانداریها کمیسیون موسوم به ماده ۲ مطرح شود.
مزین درباره روند رسیدگی به پرونده قربانیان مین عنوان کرده است: بنیاد شهید و امور ایثارگران مدارک پرونده را گردآوری و پرونده را در اختیار کمیسیون قرار میدهد، اما مشکلی که الان قربانیان مین مناطق کُردنشین دارند این هست که بسیاری از پروندهها بعضاً ده سال، بیست سال یا بیشتر از بیست سال در کمیسیونها باشد و وضعیت فرد قربانی یا بازمانده بلاتکلیف باقی بماند و دلایل مختلفی برای این مسئله وجود دارد.
عثمان مزین میافزاید: خود بنیاد شهید که طرف دعواست در این کمیسیون حضور دارد، بالطبع بنیاد شهید و امور ایثارگران موافق نیست افراد بهعنوان شهید یا جانباز شناخته شوند و بار مالی برای آن ایجاد کنند و در قالب جلسات، بنیاد شهید و امور ایثارگران مخالف شهید یا جانباز تلقی شدن فرد است.
این وکیل پایهیک دادگستری به روند درمانی قربانیان مین اشاره و اظهار داشته است: نکته دیگر که وجود دارد و مورد اعتراض قربانیان مین است که در مصدومین تصادفات از امکانات درمانی رایگان برای معالجه برخورد دارند اما قربانیان مین از این امکانات قانونی برخورد دار نیستند و از بدو تا ختم درمان باید هزینهها را خودشان تقبل کنند مشکل دیگری که وجود دارد این هست که خود فرد مصدوم یا وکیل وی این حق برایش تعریفنشده است که بتواند در این کمیسیون شرکت نماید و از حقوق قانونی خودش دفاع بکند و ماوقعه را تشریح و تبیین نماید و نظر اعضا را بهسوی موضوع جلب کند.
عثمان مزین تأکید کرده است: غالباً این کمیسیونها از ابلاغ رأی خودداری میکنند و رأی را در اختیار فرد قربانی قرار نمیدهند که فرد مصدوم نسبت به رأی صادره اعتراض کند و در دیوان عدالت اداری بهعنوان عالیترین مرجع قضایی اداری کشور نسبت به آن تصمیم اعتراض کند.
این وکیل کُرد ضمن حمایت از خواستههای قربانیان مین اعلام کرده است: وقتی ما با قربانیان مین مواجه میشویم افرادی هستند که نه قانون از آنان حمایت میکند و نه توان کارکرد و امید به زندگی دارند و معمولاً سرپرست خانوار هم هستند صرفنظر از اینکه این افراد را جانباز یا شهید تلقی بکنیم باید با توجه به اینکه این مین یک سلاح دفاعی است و نیروهای داخلی برای حفظ و حراست از مرزها از آن استفاده کردند، باید این افراد را موردحمایت قرار دهند و این افراد که قربانی هستند اصرار ندارند که حتماً بهعنوان شهید یا جانباز شناسایی شوند بلکه مستمری و حداقل حقوق ماهانه که بتوانند آینده آبرومندی را برای خودشان تأمین کنند، برای آنان کفایت میکند.
بر اساس آمارهای موجود تاکنون ۸۵۲ نفر پس از پایان جنگ ایران و عراق یعنی از سال ۱۳۶۷ در مناطق مرزی ایران و عراق براثر انفجار مین کشتهشدهاند از این میان تنها ۱۱۲ نفر آنها نظامی و یا بسیجیانی بودهاند که در مناطق مرزی حضورداشتهاند و ۵۴۰ نفر آنها کودکان و افراد زیر ۱۸ سال و ۸۰ نفر نیز از میان زنان بودهاند که اغلب قربانیان در استانهای ارومیه، سنندج، کرمانشاه، ایلام، خوزستان و سیستان و بلوچستان دچار حادثه مین شدهاند.