مهتاب آباء/بخش فارسی ایران بریفینگ
با آزادی نابهنگام نزارزکا ، شهیندخت مولاوردی، مشاور رئیس جمهور ایران در امور حقوق بشر در واکنش به آزاد شدن وی موضع تندی علیه قوه قضائیه ، سپاه پاسداران و اصولگرایان گرفت .
وی کسی است که ذکا را برای همایشی که مشترکا با وزارت صمت برگزارشده بود به ایران دعوت کرد و از همین روی ، هجمه ها و تخریب های شدیدی توسط اصولگرایان علیه مولاوردی به راه افتاده بود.
نزار زکا کیست؟
نزار احمد زکا، مدیر منطقهای آژانس توسعه فراملی آمریکا در حوزه غرب آسیا و شمال آفریقاست. وی سابقه همکاری رسمی با وزارت خارجه آمریکا را از ابتدای سال ۲۰۰۵ در کارنامه خود دارد. هرچند زکا یک نظامی محسوب نمیشود اما فارغالتحصیل آکادمی نظامی ریورساید آمریکاست و در شورای فارغ التحصیلان این آکادمی نظامی عضویت داشت.
زکا در لبنان هم از فعالان سیاسی و چهره مشهوری محسوب میشود .
او شهریور سال ۹۴ به دعوت دولت ایران برای شرکت در «دومین همایش بینالمللی نقشآفرینی زنان در توسعه پایدار» به ایران سفر می کند .
وی در سال ۹۳ هم به دعوت وزارت ارتباطات سفری به ایران داشت اما سفر دومش به بازداشت و محاکمه ختم شد، زکا آبان ماه ۹۴ بازداشت شد و در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برای اتهامات امنیتی که متوجه وی بود، محاکمه شد.
با گذشت چند ماه از بازداشت وی برای اولین بار سردار سیاری جانشین وقت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در سخنانی در اسفندماه ۹۵، نزار زکا را جاسوسی که با یک واسطه به اوباما وصل بود معرفی کرد و گفت: این فرد بعد از دستگیری اعتراف کرده است که ماموریت ویژه او پیگیری انحراف هدفمند در حوزه زنان و خانواده بوده است.
سرانجام پس از برگزاری جلسات محاکمه نزار زکا ۲۶ مهرماه ۹۵ عباس دولتآبادی دادستان وقت تهران در نشستی در خصوص نتیجه رسیدگی به پرونده نزار زکا گفت: وی به اتهام جاسوسی و همکاری با دولت امریکا به ده سال حبس محکوم شده است.
زکا دور روز پیش آزاد شد و به بیروت رفت . آزادی زکا که نام او در فهرست زندانیانی قرار داشت که واشینگتن درخواست آزادی آنها را دارد- در بحبوحه تنش ها بین ایران و آمریکا- می تواند سیگنالی از تمایل تهران برای کاهش فشارها باشد. حتی اگر چنین نباشد نیز جمهوری اسلامی هیچگاه تنها برای نشان دادن حسن نیت، یک متهم به جاسوسی را از زندان آزاد نکرده و تحولات روزهای آینده برخی زوایای پنهان تر این آزادی غافلگیر کننده را نمایان خواهد کرد.
زکا بلافاصله پس از آزادی در گفتگو با رسانه ها خبر آزادی مشروط خود را رد کرد و گفت : «پذیرفتن هر گونه شرطی [از سوی ایرانیها] برای آزادی را رد کردم، زیرا که من یک شهروند بیگناه بودم و به دعوت رسمی معاون رئیسجمهوری ایران به این کشور رفتم و در آنجا ربوده شدم.»
زکا در طول مصاحبه بارها تاکید کرد که دولت لبنان و شخص رئیسجمهوری این کشور روند آزادسازی او را انجام دادهاند. خبرگزاری فارس ادعا کرده بود که آزادی زکا، نتیجه درخواست سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان از آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران بوده است. زکا با تاکید بر اینکه « آزادی یک شهروند لبنانی، یک موضوع لبنانی و عربی مرتبط با حق و آزادی است و هیچ کس حق سوء استفاده از این موضوع برای اهداف [دیگر] ندارد»، در این باره گفت: « آزادسازی من کار دولت لبنان و ژنرال میشل عون، رئیسجمهوری این کشور است. اینکه رئیسجمهوری برای به نتیجه رساندن تلاشهایش برای آزادی یک شهروند لبنانی از چه کسی کمک گرفته است، من اطلاعی ندارم.»
او تاکید کرد که هیچ فرد مسئولی از سوی حزبالله برای تبریک با او تماس نگرفته است.
زکا در توصیف زندان اوین تهران که نزدیک به چهار سال در آن حضور داشت، گفت: « زندان اوین یکی از مخوفترین زندانهای جهان است که به هیچ وجه نمیتوان آن را توصیف کرد و من سه سال و هشت ماه و بیست و پنج روز در این زندان ماندم… ایرانیها در یک سال اول زندان، همه انواع شکنجه را بر علیه من به کار بردند ولی از آن به بعد شکنجهها محدود به شکنجه روحی بود… تنها یک بار در سال اجازه داشتم با سفیر لبنان در تهران دیدار کنم. ایران هیچکدام از قوانین و اعراف بینالمللی مربوط به زندانیان را رعایت نکرد.»
این شهروند لبنانی آمریکایی از وجود زندانیان خارجی بسیاری در زندان اوین خبر داده و گفت: «زندان اوین مملو از زندانیان خارجی بیگناهی از همه کشورها از جمله عراق، آمریکا، سوئد، انگلیس و اتریش است و ما باید همه دست به دست هم دهیم تا آنها را آزاد کنیم… در یک سال اول زندان، در جایی نگهداری میشدم که امکان ارتباط با کسی را نداشتم ولی پس از آن به جایی به نام «بازداشتگاه عمومی» منتقل شدم و در آنجا توانستم با دیگر زندانیان خارجی گفتگو کنم. در اتاقی که من در آنجا نگهداری میشدم، سه زندانی خارجی دیگر از جمله یک آمریکایی حضور داشتند.»
زکا این سه هم اتاقی را زیو وانگ تبعه آمریکا، شهاب منظوری تبعه بریتانیا و یک شهروند اتریشی معرفی کرد.
نزار زکا که به دعوت معاون رئیسجمهوری ایران به این کشور رفته بود، درباره دلایل بازداشتش گفت: «من مهمان دولت جمهوری اسلام ایران بودم ولی سپاه پاسداران برای اهداف داخلی، میکوشید ثابت کند که من جاسوس هستم. اینها موضوعات داخلی ایران بود ولی آنها مرا وارد این موضوع کردند.»
زکا همچنین گفت که تا زمانی که درون هواپیما ننشسته بوده و هواپیما به آسمان پرواز نکرده و تا زمانی که او اطمینان حاصل نکرده بوده که هیچ فرد ایرانی درون هواپیما وجود ندارد، باور نمیکرده که آزاد شده است.
او احتمال سفر دوباره به ایران را به طور کامل رد کرد و گفت حاضر نیست از آسمان ایران نیز بگذرد. او در این باره گفت: «مقامات ایرانی از من پرسیدند اگر بار دیگر به ایران دعوت شوم آیا به این کشور خواهم رفت؟ من در پاسخ به آنها گفتم از لحظهای که از ایران خارج میشوم، قبل از آنکه سوار هر هواپیمایی به مقصد هر کشوری شوم، ابتدا اطمینان حاصل خواهم کرد که از آسمان ایران نگذرد. من دیگر به ایران نمیروم و نمیخواهم این کشور را [دوباره] ببینم. آنچه در ۳ سال گذشته بر سر من آمد را نمیتوان برای هیچ انسان دیگری آرزو کرد.»
اکنون شهیندخت مولاوردی فردی که به نمایندگی از دولت ایران دکا را دعوت نموده بود در واکنش به آزادی ذکا نوشته است : پروندههای سنگین جاسوسی یکی پس از دیگری ختم به خیر میشود! اما ما ماندیم و تهمتها.اندوهها در من شعله ور است…
اینک ماییم و حجم انبوه تهمتها و بویژه اتهام بی اساس و واهی «وصل به خارج!» که برخی مثل آب خوردن به این و آن میبندند و از هستی ساقطشان میکنند، دریغ از کوچکترین تعهدی به ارایه مستندات، هر گونه الزام به پاسخگویی و قایل شدن کمترین فرصت و حق دفاع برای متهم؛ و بدینسان در تمام این سالها همین اتهام میشود ترجیع بند همه تخریبها و هجمهها علیه مولاوردی!؛ متهم از همه جا بی خبری که به عنوان رییس شورای سیاستگذاری یک همایش بین المللی که مشترکا با وزارت صنعت، معدن و تجارت برگزار شد، تنها عنصر مادی جرم انتسابی اش طبق روال معمول و متعارف همه این همایشها، امضای دعوتنامه فردی بوده که در پاسخ به فراخوان منتشره مقالهاش با عنوان «نقش ICT در توانمندسازی زنان» از سوی دبیرخانه پذیرفته شده است، بی آنکه حتی جملهای فیمابین در طول همایش رد و بدل شده باشد و بی آنکه نقشی در اعطای ویزای او برای ورود به کشور داشته باشد یا علم غیب داشته یا دستش را بو کرده باشد که کسی که در پیشانیش جاسوس بودنش حک نشده!، ناگهان جاسوس از آب در بیاید؟
آیا انتظار این بوده معاونت امور زنان که در امور و ماموریتهای محوله و روزمره خود به زحمت صورتش را با سیلی سرخ نگاه میدارد، از واحد ضد جاسوسی یا عملیات برون مرزی برخوردار باشد و آیا اساسا ماموریتی برای این نهاد یا سایر دستگاههای اجرایی در این خصوص مقرر هست؟
اگر جواب مثبت است، پس تکلیف حجم گسترده نیروهایی که وظیفه ذاتی شان همین است و برای آن حقوق و مقرری قابل توجهی هم دریافت میکنند چه میشود؟!
مولاوردی از دستگاه های امنیتی ایران پرسیده است : اگر از قبل عالم به جاسوس بودن این بقول رسانههای اصولگرا و صدا و سیما «شاه مهره» و «گنج» و «سر پل نفوذ آمریکا به ساختارهای سیاسی و اجرایی ایران» که ماموریتی ویژه برای «اشغال سایبری ایران» داشت، بودند چرا از همان بدو ورود اقدام به بازداشت وی نکردند و گذاشتند چنین مهرهای یک هفته تمام در کشور بگردد و بچرخد و … اگر چنین است که وانمود میشود آیا بانی خیر شدن برای به تور انداختن این سوژه با اهمیت سزاوار تشویق و پاداش است یا تنبیه و مجازات و شماتت؟ و مجموعه دبیرخانه همایش برای این شکار مهم باید یک تشکر از دست اندرکاران طلبکار باشند! و شاید هم به زعم خودشان اینگونه تور اطلاعاتی شان را پهن کرده اند تا در ضیافت شامی که به افتخار مهمانان خارجی همایش که چندین وزیر و مقام را هم در برمی گرفت و طبق پروتکل عکسهای متعددی نیز در آن گرفته میشود، ایشان با ایستادن در کنار من و با گوشی خود مبادرت به گرفتن عکس مشترک نماید و بعد از بازداشتش و دسترسی به محتوای گوشی وی همین عکس در سطح وسیعی با کپشن «مولاوردی در کنار جاسوس آمریکایی!» منتشر شود و بلافاصله بعد از بازداشت وی در شهریور ۹۴در مسیر فرودگاه به امید یافتن سرنخ یا مدرکی برای اثبات «وصل بودنم به خارج»، اقدام به هک کردن پست الکترونیکی و تمام شبکههای اجتماعی که عضوشان هستم بنمایند؟
براستی تکلیف پروندههایی که بواسطه شکایت از ادعاهای روزنامه کیهان و کریمی قدوسی در این رابطه مفتوح است چه میشود و دهها سوال بی پاسخ دیگر…
حال آنکه این نخستین باری نبود که نزار زکا به ایران سفر میکرد؛ وی متخصص سرشناس فناوری اطلاعات و شهروند لبنانی – آمریکایی و پای ثابت کنفرانسها و رویدادهای رسانهای و ارتباطات از امریکا تا ایران و جهان عرب بود و در واشنگتن دی سی به عنوان دبیر کل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات عرب فعالیت داشت و عهده دار ریاست شورای سیاستگذاری «اتحادیه جهانی فناوری اطلاعات» (ویتسا) است. از سال ۱۳۸۹ که زکا در شانزدهمین نمایشگاه بینالمللی الکامپ شرکت کرد تاکنون با مجامع علمی ایران در ارتباط بود و شهریورسال ۱۳۹۳ همکاری فعالی با همایش «هفته فناوری اطلاعات و ارتباطات پارسیزبانان» داشت. اسفند ۱۳۹۳ هم عضو هیئت داوری «جایزه چالش نوآورانه» بود که در حوزه فناوری اطلاعات برگزار شد، حال چرا در این ماجرا تمرکز اصلی و نوک پیکان حملات صرفا به سمت مولاوردی است، سوال بی پاسخ دیگری است!
و بالاخره اینک ماییم و چشم انتظاری و امید به فردایی که طومار این پرونده سازیها در این مملکت روزی پیچیده شود… افسوس که آن روز دور است و دیر!