http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=68232
۲۰ مهر ۱۳۸۸
محسن رضایی در گفتوگو با روزنامه تهران امروز تفسير تازه و متفاوتي از اعتراضات انتخابات، ورود سپاه به حوزه اقتصاد، علت جنگ قدرت نسل اول و دوم و… ارایه کرده که به نظر خواندني و راهگشاست.
به گزارش «تابناک»، خلاصهای از این گفتوگو در زیر میآید:
نگاه متفاوت محسن رضایی به مسائل روز جامعه، گفتوگو با وی را سخت و البته آسان ميکند. پاسخهاي جالب او به همه پرسشها، گفتوگو را شورانگيز ميکند، اما در عين حال، عطش به پرسيدن از همه مسائل، فرصت چالش و پرسشگري عميق را ميستاند. آنچه در زیر ميخوانيد، ماحصل چنين فضايي است:
نکتهاي که شما در مناظره با آقاي احمدينژاد داشتيد، خيلي مورد توجه بود و همچنان مسأله امروز و فرداي فضاي سياسي کشور ماست، اينکه شما درباره حوزه سياست خارجي صريحا از او انتقاد کرديد و گفتيد که اگر تدابير رهبري نبود کشور به آستانه جنگ رسيده بود و چندين بار احتمال تجاوز دشمن به ايران بود. الان اين دغدغه هست که برخي از سياستهاي دولت دهم چه در داخل و چه در حوزه خارجي کشور را به لبه پرتگاه ميبرد، خب چهار سال پيش روي دولت است. اتفاقا اين بار با دوره یش تفاوتهاي زيادي دارد، چون معترضان، هم بيشتر و هم فعالتر شدهاند و شرايط قابل مقايسه با سال 84 نيست. فکر ميکنيد اگر دولت دهم انحرافي در سياستهاي خود داشت، مردم و گروههاي سياسي بايد منتظر اين باشند که رهبري جلوي دولت دهم را گرفته و از انحراف باز بدارد يا خير؛ شما براي بخشهاي ديگري در جامعه، چه در حوزه فردي و چه در حوزه نهادي، نقش قایل هستيد؟
پیش از اين هم گفتهام. نقش رهبري و آمادگي نيروهاي مسلح و افشاگريهايي که در داخل و خارج درباره آقاي بوش در رابطه با ايران صورت گرفت، عامل بازدارندهاي براي درگيري دوباره بين ايران و آمريکا بود، ولي من در مناظرات تنها آقاي احمدينژاد را نقد نكردم. در مناظره با آقاي ميرحسين موسوي هم ايشان و برنامه اقتصادي او را نقد كردم.
امروز هم به نظر ميرسد که آقاي احمدينژاد نسبت به دوره قبل سياست خارجي بهتري را در پيش بگيرد. از سخنرانيهايشان مشخص است که سياست خارجي ايشان در دوره آينده تفاوت خواهد کرد. به هر حال ايشان چهار سال تجربه دارد كه احتمالا به كار خواهد گرفت.
در حوزه مسائل داخلي چطور؟
در حوزه مسائل داخلي ما بايد به نوعي وحدت و برادري واقعي برسيم و اين امکانپذير نيست مگر آنکه محور وحدت، ولايتفقيه باشد و وحدت هم دوطرفه باشد؛ يعني همه به فکر رفتاري همکارانه باشند و کسي نخواهد ديگري را تحقير کند يا کسي احساس نکند که ميخواهند او را دچار احساس شکست کرده و گوشه ديوار بگذارند. يک وحدت دو طرفه پيرامون رهبري با درون مايه برادري پدید آيد. برادري يعني سوءظن و دشمني و تهمت وجود نداشته نباشد.
من در آخرين اطلاعيهاي که پس از انتخابات صادر کردم، به آقاي موسوي، کروبي و احمدينژاد تاکيد کردم هيچ راهي وجود ندارد، مگر اينکه کنار هم بنشينند. گفتم که ايران با مسائل حياتي مواجه است. مثل مسائل هستهاي، مذاکره با آمريکا، وضعيت ايران در منطقه، تحريمهاي اقتصادي و… و منطق در اين است که آقايان در کنار هم باشند. نظرات خود را هم صادقانه و برادرانه دنبال كنند.
امروز هم اعتقادم بر اين است که آقايان کنار هم بنشينند و با وجود عقايد متفاوتشان، کاری انجام ندهند که منجر به آسيب رساندن به منافع ملي ايران شود. الان ما مسائلي با 1+5 داريم. نبايد مسائل داخلي را در سياست خارجي دخيل کنيم، چون دود آن به چشم مردم خواهد رفت و اين مردم هستند که آسيب ميبينند و ايران ضعيف ميشود.
آنچه آقاي هاشمي گفتند، مربوط به آقاي هاشمي نبوده. تعدادي از اعضاي مجمع با ايشان اين کار را پيگيري كردند. من معتقدم ما بايد از هر اقدامي در راستای وحدت و برادري حمايت کنيم.
يك سوال را به دو نکته اختصاص ميدهم؛ نخست اينکه پس از گذشت نزدیک به چهار ماه از انتخابات هنوز هم بحثهاي پيراموني آن در جامعه، نخبگان و افکار عمومي وجود دارد. تعبير شما از اين مسأله چيست؟ آيا صرفا اعتراضات کور است؟ دوم اينکه شما کميسيون مستقل انتخابات را مطرح کرديد؛ چرا در روزهاي اخير شاهد حملات زيادي به اين طرح بوديم. انگيزه مخالفان اين طرح ر ا چه ميدانيد؟
دمکراسي ديني در ايران وارد مرحله جديدي از رشد خود شده است و آن پذيرش اعتراضات است. اگر بتوانيم اين دوره را به خوبي پشت سر بگذاريم، مردمسالاري ديني در ايران رشد چشمگیري خواهد کرد. دوران مشارکت صرف و همراهي صرف مردم با دولت به پايان رسيده است.
ما در حال وارد شدن به يك عصر اجتماعي شدن امور هستيم؛ يعني مردم همان گونه كه در انتخابات مشاركت دارند، ميخواهند نسبت به پاسخگو كردن دولت هم نقش فعال داشته باشند. ما بايد به اعتراضات از اين زاويه نگاه کنيم. نه اينکه فکر کنيم اين اعتراضات براي براندازي جمهوري اسلامي است و فعالان سياسي هم نبايد اعتراضات مردم را بر اين اساس ببينند. ديدگاه دوم باعث ميشود که فضاي کشور امنيتي و مردمسالاري ديني تضعيف شود، اما اگر ما بخواهيم بپذيريم که اعتراضات هم جزیي از مردمسالاري ديني است، نوعي امر به معروف و نهي از منکر حاکمان و دولت در کشور پدید ميآيد.
اين نشان ميدهد که مردمسالاري ديني در حال گسترش و افزايش است. چه خوب است که دوستان فعال سياسي ما هم به اين موضوع از اين زاويه نگاه کنند و اعتراضات را هدفمند ببينند و از خشونت عليه آن جلوگيري کنند. اجازه ندهند اعتراضات برخي از مردم به سمت براندازي هدايت شود؛ اين يک وظيفه فعالان سياسي است.
از سوی ديگر، ادبيات اعتراض بايد ادبيات مودبانهاي باشد. خواستهها و اهداف کاملا روشن و شفاف باشد. هدف اعتراضات بايد کاملا مشخص باشد و از تبديل کردن اعتراضات به سمت خشونت و رفتن به سمت براندازي بايد جلوگيري شود. اينجا همان جايي است که سازمانهاي جاسوسي دنيا دخالت ميکنند و اعتراضات بحق مردم را تبديل به حمايت از منافع خودشان میکنند. از سوی ديگر، نهادهاي حكومتي هم بايد تحمل خود را بالا ببرند. نبايد اعتراضات مردم را بهعنوان خشونت تلقي کنند. بايد خشونتطلبان را از معترضان تفکيک کنند و حتي گاهي خود به حمايت از معترضان همت کنند. البته بايد معترضان از راه قانون و مجوز قانوني عمل کنند.
ما در آينده بايد جايي را در تهران و شهرستانها تعيين کنيم که فضايي باشد که هر کسي اعتراض دارد به همراه مجوزش به آنجا برود. با هر تعدادي تجمع کرده و اعتراضشان را به طور قانونمند انجام دهند.
در مورد کميسيون ملي انتخابات يا نهاد ملي انتخابات، ميتواند کميسيون انتخابات يا شوراي ملي انتخابات باشد. اين مسأله در تمام دنيا تجربه شده و بيش از يک سال است که موضوع آن در ايران مطرح شده است. اين كار در چهارچوب قانون اساسي بايد صورت گيرد.
حسن چنين شورايي اين است که اعتماد مردم را بيشتر جذب کرده و مستقل از هر سه قوه خواهد بود و هيچ کدام از قواي سهگانه حق دخالت در امور آن را نخواهند داشت.
اما قانون آن قطعا در مجلس نوشته خواهد شد. سياستهاي کلان در مجمع، تهيه و تقديم رهبري ميشود و اگر ايشان سياستهايي را قبول كنند قانون آن در مجلس تهيه ميشود و تبديل به نهادي قانوني و مستقل از قواي سهگانه خواهد شد. حالا چرا اين اعتراضات انجام شد؟ شايد به اين دليل که عدهاي گمان ميکنند که اين نهاد ميخواهد نسبت به گذشته انتخابات اظهارنظر کند. به هر حال، اين اعتراضات وارد نيست و اگر معترضان تامل بيشتري کنند، متوجه خواهند شد که بهوجود آمدن چنين نهادي بهنفع نظام و مردم است.
به تازگی در رابطه با طرح كميسيون ملي انتخابات كه پيشنهاد شما بوده برخي حمايت كردند و برخي هم موضعگيري تند داشتند؟
كساني كه موضعگيري تند كردند مصاحبههاي مرا نخوانده بودند، شتابزده عمل كردند. شايد هم مقاصدي داشتند.
آيا شما قصد پاسخ دادن به آنها را نداريد؟
امروزه شرايط كشور به گونهای است كه بايد روي شعلههاي سياسي آب پاشيد و آن را خنثي كرد، اگر امروز كسي به من فحش بدهد صورت او را ميبوسم تنها با برادري ميشود از شرايط فعلي گذر كرد. البته من نصيحت ميكنم كه فعالان سياسي به ویژه نهادهاي حكومتي از اصطلاحات چارواداري كه لاتها به كار ميگيرند عليه رقبايشان استفاده نكنند. كلماتي مانند «دروغگو» يا «شكستخورده» يا «شكمپاره» در شأن جامعه ايران نيست.
بايد تلاش کرد که اصلاحطلبان از نظام فاصله نگرفته و ارتباطشان با آنها قطع نشود. به همين دليل، در سه ماه اخير من بارها از آقاي کروبي و موسوي خواستم که ارتباطشان را با رهبري حفظ کنند. هيچ كس از آنچه پيش آمده خوشحال نيست، اما با توجه به حوادث پيش آمده ممكن است اصلاحطلبان نياز به بازسازي داشته باشند. حيات دوباره اصلاحطلبان ممكن است چندين سال طول بكشد.