ایران بریفینگ – اختصاصی: “پ.ک.ک” از جمله گروهایی است که از طرف جامعه جهانی بویژه آمریکا، اتحادیه اروپا و بیشتر کشورهای منطقه به عنوان سازمان تروریستی شناخته شده و بیش از سه دهه است که همواره به اقدامات وسیع تروریستی علیه شهروندان و نیروهای دولت ترکیه ادامه می دهد. برخی کشورهای منطقه نظیر ایران، عراق و سوریه از این گروه تا کنون به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف و سیاست های منطقه ای خود بهره جسته اند.
پ.ک.ک به عنوان اهرم فشاری در دست برخی دولت ها بوده تا اینکه بتوانند در موقع بروز اختلاف با کشور ترکیه خواسته های خود را به دولت این کشور تحمیل نمایند و یا اینکه از این طریق امتیازاتی کسب کنند. این کشورها همچنین با تحریک پ.ک.ک به اقدامات تروریستی در داخل ترکیه، مانع تحقق صلح و امنیت در مناطق مختلف این کشور بویژه مناطق کردنشین که عمدتا در شرق و جنوب شرقی کشور قرار دارند، شده اند.
در تحولات جهانی استفاده ابزاری و مقطعی کشورهای مختلف از نیروها و گروه های شورشی مخالف در راستای سیاست ها و اهداف خود امری مرسوم می باشد. حمایت مقطعی آمریکا از نیروهای جهادی در افغانستان جهت مقابله با نفوذ کمونیزم در بحبوحه جنگ سرد بر علیه شوروی از نمونه های بارز آن می باشد. اما آنچه که باید به آن توجه نمود این است که حمایت مقطعی کشورهای مختلف از گروهای مسلح مخالف حکومت،با حمایت های سیستماتیک از گروهای تروریستی در اقسا نقاط دنیا، تفاوت عمده ای وجود دارد. حمایت جمهوری اسلامی ایران از گروهای تروریستی مانند “حزب الله”، “حماس”، “جهاد اسلامی”،”پ.ک.ک” و … در نقاط مختلف دنیا توسط سپاه قدس از نوع سیستماتیک آن می باشد. “حزب کارگران کردستان” (پ.ک.ک) از جمله این گروه های تروریستی است که توسط کشورهای مختلف ازجمله ایران، سوریه، عراق و اسرائیل و… در جهت منافع و سیاست های خود بکار گرفته می شود.
مایه شگفت در این ساز و کار سیاسی، این است که این استفاده ها به نام دموکراسی و دفاع از آزادی، توسط کشورهایی صورت می گیرد که در نقض حقوق بشر و سرکوب آزادی ملت خود و یا کشورهای همسایه، در صدر قرار دارند. جای بسی تاسف است که عده ای هم بنام دموکراسی و آزادی دانسته و یا ندانسته در حالی از این گروه تروریستی حمایت و همدلی می کنند که در کشور خود بیشترین تبعیض ها بر علیه کردها و سایر اقلیت های اتنیکی و مذهبی اعمال می شود و هزاران فرد از همین گروهای اتنیکی به سبب مطالبه حقوق ابتدایی خود شکنجه واعدام شده و یا در زندان به سر می برند و تا بحال کسی از آنها حمایت نکرده و حتی بر ضد آنها جبهه گرفته اند.
سازمان ترویستی پ.ک.ک از جمله گروهایی است که بعضی از کشورها از آن به عنوان اهرم فشار و بعضی هم مثل ایران، سوریه و عراق جهت ایجاد اختلاف بین خود کردها و همچنین سایر ملیت ها جهت جلوگیری از اتحاد در مقابل حکومت مرکزی مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله استفاده ابزاری ایران, سوریه, عراق, و اسرائیل از پ.ک.ک و بعضی از احزاب کردها را در جهت نیل به اهداف خود مورد بررسی قرار می دهیم.
۱- استفاده ابزاری ایران از کردها:
در زمان حکومت پهلوی، ترکیه و ایران متحدان استراتژیک بودند اما بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، این دو کشور متحد به رقبای یکدیگر در عرصه سیاسی و اقتصادی تبدیل شدند. ترکیه در این اثنا به عنوان متحد غرب باقی ماند و ایران هم با حاکمیت اسلامی متکی بر ایدئولوژی شیعی، به پرچمدار مبارزه با کشورهای غربی بویژه آمریکا و اسراییل تبدیل شد. با اینکه دو کشور ایران و ترکیه در حال حاضر هم رقبای سرسخت همدیگر در منطقه هستند ولی روابط اقتصادی و تجاری دو کشور در چندین دهه گذشته تقریبا سیر صعودی داشته و ترکیه تنها کشوری بوده است که به خاطر منافع اقتصادی، ارتباط حسنه ای با ایران، حتی در زمان تحریم های بین المللی داشته و به حکومت ایران به انحاء مختلف کمک کرده است. در زمانی که حاکمیت ایران با تحریم های اقتصادی جامعه بین المللی بویژه جهان غرب دست و پنجه نرم می کرد، ترکیه با انعقاد قرارد دادهای چندین میلیارد دلاری در زمینه سوخت و دیگر زمینه های اقتصادی با ایران در دور زدن تحریم ها نقشی اساسی ایفا کرده و در حال حاضر هم به مبادلات تجاری و اقتصادی با ایران ادامه می دهد. روابط ترکیه با ایران همیشه بر محور عقلانیت سیاسی، حسن همجواری و تنش زدایی استوار بوده است. در مقابل نگاه ایران به ترکیه، ایدئولوژیک بوده و با حمایت از گروه های مذهبی طرفدار ایران و مخالفان مسلح دولت ترکیه، سعی کرده باعث ایجاد بحران در این کشور و مخدوش ساختن امنیت ملی آن شود.
دولت ایران همیشه از گروه های تروریستی نظیر پ.ک.ک به عنوان اهرم فشاری علیه دولت ترکیه سود برده است. حکومت ایران به خاطر منافع کوتاه مدت و ایدئولوژیک خود، همواره با نیروهای متخاصم طرف مقابل، با هدف نفوذ و کنترل این نیروها در جهت استفاده از آنها به نفع خود ارتباط تنگاتنگ داشته است. علاوه بر ایران، از بدو تشکیل پ.ک.ک این تشکیلات تروریستی در دست دولت های رقیب ترکیه به عنوان کارتی برای فشار به دولت ترکیه استفاده شده است؛ در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی دولت های ایران، سوریه و اتحاد جماهیر شوروی سابق، حامیان اصلی این تشکیلات تروریستی بوده اند.
با توجه به اختلاف و یا موافقت دولت ها با یکدیگر، سیاست های منطقه ای و مواضع کشورها نسبت به پ.ک.ک همواره در حال تغییر بوده است. در زمان بروز اختلافات بین ایران و ترکیه، جهت ایجاد بحران داخلی، ایران این گروه تروریستی را علیه مردم و دولت ترکیه تحریک کرده و پ.ک.ک در قبال کمک های دریافتی از حکومت جمهوری اسلامی ایران، دست به اقدامات تروریستی در نقاط مختلف ترکیه علیه شهروندان عادی و نیروهای پلیس و ارتش این کشور زده است؛ این امر توسط بخش برون مرزی سپاه پاسداران “سپاه قدس” انجام می پذیرد که در کل، می توان گفت سیاست خارجی منطقه خاورمیانه در دست آن می باشد. گسترش نفوذ سپاه قدس در میان بعضی از احزاب و شبه نظامیان کرد در کردستان عراق، و همچنین بطور وسیعی در سوریه و عراق، چندین نمونه از این اقدامات سپاه پاسداران بوده و طبیعی است که کشور ترکیه هم در قبال این نوع مداخله و تحرکات ایران، اقداماتی انجام دهد تا اینکه بتواند تاثیرات منفی و زیانبار آن را در حد امکان خنثی کند.
در روزهای پیشین، ترکیه شاهد چندین عملیات تروریستی از جمله انفجار بمب در یکی از شهرهای شرقی این کشور بود که توسط دولت اسلامی (داعش) صورت پذیرفته و منجر به کشته شدن ده ها نفر از جوانان کرد و ترک گردید. نیروهای پ.ک.ک به بهانه اینکه دولت ترکیه نتوانسته جلوی این عملیات تروریستی را بگیرد اقدام به عملیات تروریستی نموده و به چندین پاسگاه حمله کرده و چند نفر از نظامیان ترکیه را کشتند. این در حالی است که چنین اقدامات تروریستی در همه جای دنیا اتفاق افتاده و جلوگیری از آن همیشه موفقیت آمیز نبوده است و همچنین کشته شدگان، فقط کرد نبودند که بتوان دولت ترکیه را به عمد در برابر ناتوانی در جلوگیری این حادثه تروریستی محکوم کرد.
این عملیات تروریستی همچنان ادامه داشته و موجب انفجار خط راه آهن، خط لوله انتقال گاز و اتوبوس مسافربری از ایران به ترکیه شده که با کشته و زخمی شدن چندین نفر همراه بوده است. ترکیه هم در تلافی این اقدامات و دفاع از جان شهروندان خود، مواضع پ.ک.ک را مورد هدف قرار داده و اخباری هم مبنی بر گریختن یکی از فرماندهان پ.ک.ک به نام “جمیل باییک” در اثر حملات ارتش ترکیه در رسانه ها منتشر گردیده است.
حکومت ایران برای گرفتن امتیاز، همواره یا به اقدامات تروریستی و آدم ربائی دست زده و یا اینکه در جهت ایجاد آشوب در منطقه با گروه های جنگ طلب، همکاری کرده است.”مرضیه افخم” سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در واکنش به حملات ترکیه گفت: “حمله به تروریست ها قابل قبول است اما باید به مرزهای سیاسی کشورها احترام گذاشته و در مبارزه با گروه های تروریست، باید همه کشورهای منطقه هماهنگ باشند.”
در حالی که با ابتکار و پیشقدمی “رجب اردوغان”، آتش بس بین نیروهای پ.ک.ک و دولت ترکیه برقرار شده و “عبدلله اؤجالان” هم صلح و آتش بس را به درگیری مسلحانه ترجیح داده بود و چندین سال است که دولت ترکیه در تلاش برای برقراری صلح پایدار و همیشگی بین دولت و پ.ک.ک می باشد، دو عامل موجب شد تا در گیری های خونین طولانی مدت و پایان آتش بس بین ترکیه و پ.ک.ک باز گردد: اول اختلاف بین رهبران پ.ک.ک و اختلاف با اؤجالان و دوم تطمیع بعضی نیروها و فرماندهان پ.ک.ک توسط سپاه قدس و تشویق آنها به ادامه درگیری هاست. در واقع این گروه تروریستی به عنوان اهرم فشاری در دست دولت های منطقه بر علیه دولت ترکیه بوده و تنش ها و معادلات منطقه ای بر حمایت از پ.ک.ک و استفاده ابزاری از آن در راستای منافع دولت ها تاثیر گذار بوده است.
عبدلله اؤجالان رهبر زندانی این تشکیلات تروریستی، با درک واقعیت ها و منافع کردها، در حال حاضر خواستار ادغام کردها با جامعه جهانی در یک محیط دموکراتیک است. به عقیده وی عملیات تروریستی علیه دولت و مردم ترکیه دیگر کارساز نبوده و تنها با راهکارهای مسالمت آمیز و دموکراتیک است که کردها می توانند به حقوق و آزادی های مدنی خود دست یابند.
دولت ایران همیشه نسبت به کردها در منطقه رفتار چندگانه را در پیش گرفته است؛ به عنوان نمونه در داخل ایران شهروندان کرد از تبعیض شدید مذهبی و ملی رنج برده، از حقوق اساسی خود محروم و همیشه تحت فشار حکومت ایران بوده اند. شبه نظامیان، فعالان سیاسی و مدنی کرد همیشه سرکوب شده اند؛ بیشتر آنها اعدام، شکنجه و به حبس های طولانی مدت محکوم شده و در حال حاضر هم این سیاست ها و برنامه های فاشیستی و تبعیض آمیز علیه کردهای ساکن ایران ادامه دارد. اما سیاست حکومت ایران در قبال کردهای ساکن ترکیه، عراق و سوریه بر عکس سیاست های داخلی اش بوده و آنها همیشه از حمایت حکومت ایران بر خوردار بوده اند؛ برای اینکه بتواند در هر زمان ممکن، گروه های سیاسی و شبه نظامیان آنها را در جهت اهداف و سیاست های خود بکار گیرد.
چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴ “حسن فیروزآبادی”، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، ترکیه را به هم پیمانی با داعش متهم و به طور تلویحی در سخنانش از پ.ک.ک و “پ.ی.د” حمایت کرد. اخیرا “صالح مسلم” رهبر شاخه پ.ک.ک در سوریه، بنام “ی.پ.گ”، طی گفتگویی اعلام کرد که در صورت قبول شرط های آنها، نیروهای مسلح شان به ارتش سوریه خواهند پیوست. سوریه هم پیمان نزدیک و استراتژیک ایران است و ی.پ.گ هم دائما مورد حمایت مالی حکومت ایران قرار داشته است.
ترکیه کشوری است که کردها حدود 14.7 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند؛ یک تلویزیون دولتی به زبان کردی شبانه روز برنامه پخش می کند، ده ها شبکه خصوصی رادیو و تلویزیون به زبان کردی وجود دارد، کردها حزب و گروه های قانونی خود را تشکیل می دهند و در انتخابات به عنوان نماینده مردم کرد مشارکت می کنند و به راحتی حاکمیت و دولت ترکیه را از رسانه های خبری به باد انتقاد می گیرند. ترکیه تنها کشوری است که کردها در آنجا از آزادی های نسبی برخوردارند که این در نتیجه مبارزه مسالمت آمیز و مدنی با استفاده از فضای دموکراتیک کشور ترکیه بدست آمده است. یک دلیل دیگر سپاه قدس برای تحریک پ.ک.ک برای مبارزه مسلحانه، خدشه دار کردن فرآیند و برنامه های دموکراتیک می باشد که دولت ترکیه برای کردها و سایر اقلیت ها در نظر گرفته و در حال پیگیری است. زیرا حکومت ایران بیم از آن دارد که این فرایند حکومت را مجبور کند که در رقابت با ترکیه و فشار کردها در ایران به آنها آزادی و استقلال بیشتری بدهد و موجودیت حاکمیت آن را به خطر بیندازد.
۲- استفاده ابزاری سوریه از کردها:
ارتباط حزب کارگران کردستان پ.ک.ک با حکومت سوریه نسبت با سایر کشورهای منطقه از جمله با ایران خیلی عمیق تر بوده و در واقع به سالهای اولیه تاسیس پ.ک.ک بر می گردد. بعد از اعلام موجودیت رسمی پ.ک.ک در سال ۱۹۷۸ و آغاز ترورهای آن، رهبر آن عبدالله اؤجالان در سال ۱۹۷۹ به سوریه رفته و با حمایت و پشتیبانی سازمان اطلاعات سوریه در “کمپ بقاع” در لبنان که در کنترل کشور سوریه بود جهت آموزش نیروها اسکان داده شد. بعدها حکومت سوریه به عبدالله اؤجالان در سال ۱۹۸۲ در دمشق پناه داد و تا سال ۱۹۹۹ از آنجا تحت هدایت سازمان اطلاعات سوریه، فعالیت های تروریستی بر علیه کشور ترکیه را سازماندهی می کرد.
روابط سوریه با ترکیه بعد از استقلال آن کشور در سال ۱۹۴۶ شاهد فراز و فرودهای بسیاری بوده است. الحاق استان “هاتای” به خاک ترکیه در سال ۱۹۳۹ و همچنین اختلاف بر سر آب رودهای ” دجله و فرات” که هر دو از ترکیه سرچشمه می گیرند، از دلایل روابط تنش آلود سوریه با ترکیه بوده است. کشور ترکیه در دهه ۶۰ میلادی برای توسعه و آبادانی جنوب شرق کشور که عمدتا از شهروندان کرد تشکیل یافته، تصمیم به اجرای پروژه عظیمی بنام “گاپ” نمود که در قالب احداث سدهای آبی بر روی رودخانه های دجله و فرات جهت آبیاری هزاران هکتار از اراضی کشاورزی و تولید برق بود. اجرایی شدن این پروژه در دهه ۸۰ میلادی، دولت سوریه را نگران ساخت و به قصد ایجاد نا امنی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ترکیه و نهایتا اعمال فشار برای متوقف کردن پروژه و هچنین دیکته کردن خواسته های خود به ترکیه از اهرم فشار سازمان تروریستی پ.ک.ک استفاده ابزاری نمود.
در دهه ۷۰ میلادی رژیم حافظ اسد همانند حزب بعث سلف خود، سیاست تربیت “نسل عرب” را در مناطق کردنشین کشور به اجرا در آورد که هدف آن جذب و یکسان سازی هویت های غیر عربی در هویت عربی بود. در راستای سیاست مذکور در سال ۱۹۶۲ حکومت سوریه در جریان سرشماری در شهر “حسکه” از قریب به ۱۵۰ هزار نفر از کردها سلب تابعیت نمود، تا بدین وسیله زمینه آسمیلاسیون را فراهم بکند. با بر آمدن حزب کارگرن کردستان پ.ک.ک، با تشویق حکومت سوریه در ازای معافیت از سربازی بسیاری از آنها به سازمان مذکور پیوستند. به طوریکه در دهه ۹۰ میلادی تقریبا یک سوم نیروهای پ.ک.ک را کردهای سوریه تشکیل می داد. از آنجایی که رهبری و پشتیبانی لجستیکی پ.ک.ک از داخل خاک سوریه انجام می گرفت رهبران آن حوزه مبارزه خود را فقط در خاک ترکیه تعریف کرده و وجود تمامی تبعیضات بر علیه کردهای سوریه را نادیده می گرفتند. در نتیجه اعتراضات و هشدارهای ترکیه در زمان نخست وزیری “تورگوت اوزال”، در سال ۱۹۸۷ با امضای پروتکل امنیتی، سوریه متعهد به بستن کمپ بقاعشد که در عمل بدان پایبند نماند. بار دیگر پس از اعمال فشار های دیپلماتیک در سال ۱۹۹۳ با امضای پروتکل دیگری حکومت سوریه، پ.ک.ک را به عنوان سازمانی تروریستی شناخت. حکومت سوریه علی رغم امضای پروتکل های امنیتی با ترکیه به مفاد آنها پایبند نماند و عملا تا اواخر دهه ۹۰ میلادی با پناه دادن به رهبر سازمان تروریستی پ.ک.ک ، عبدالله اؤجالان در خاک خود، به پشتیبانی و حمایتش ادامه داد .با ادامه این روند از سوی دولت سوریه در سال ۱۹۹۸ روابط دو کشور حالت جنگی به خود گرفت و ارتش ترکیه با گسیل نیروهای خود به مرز سوریه طی اولتیماتومی خواستار قطع حمایت از پ.ک.ک و اخراج رهبر آن عبدالله اؤجالان از خاک سوریه شد. در همین اثناء ارتش ترکیه جهت سرکوب پ.ک.ک وارد شمال عراق شده بود. با بغرنج شدن اوضاع با میانجیگری ایران و مصر، “پروتکل آدانا” بین دو کشور سوریه و ترکیه امضا و عبدالله اؤجالان از سوریه اخراج گردید.
وقوع حوادث تروریستی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا و متعاقب آن اعلام کشورهای ایران، عراق و کره شمالی به عنوان «محور شرارت» در سال ۲۰۰۲ از سوی رییس جمهوری وقت آمریکا، “جورج بوش” در سخنرانی سالانه خود در کنگره و بعدها با قرار دادن نام سوریه، لیبی و کوبا در لیست «نیروهای شیطانی» رژیم سوریه از ترس حمله آمریکا به تکاپو افتاده بود تا وجهه خود را در دنیای غرب بهبود ببخشد. بطوریکه با نام بردن از «بهار دمشق» امید به اصلاحات سیاسی و اجتماعی و…از سوی بشار اسد بعد از وفات پدرش حافظ اسد در سال ۲۰۰۰ موجی از انتظارات را به همراه داشت. در همین خصوص بشار اسد در سفر خود به “حسکه” در سال ۲۰۰۲ قول اعطای تابعیت سوریه به کردها را داد که در سال ۱۹۶۲ در چارچوب اجرای پروسه «نسل عرب» سلب تابعیت شده بودند. حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و متعاقب آن تشکیل رسمی «حکومت خود مختار کردستان عراق» و به تبع آن وقوع شورش کردها در شهر “قامیشلی” در سال ۲۰۰۴ حکومت سوریه را بیش از پیش به ترکیه نزدیک ساخت. نزدیکی دمشق به آنکارا علی رغم مخالفت آمریکا در چارچوب دکترین سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه (AKP) مبتنی بر ««عمق استراتژیک» و «سیاست عدم تنش» با همسایگان ادامه پیدا کرد. این روند تا شروع «بهار عربی» در سال ۲۰۱۰ و گسترش آن به سوریه در سال ۲۰۱۱ تداوم یافت. با شروع اعتراضات در سوریه بشار اسد جهت خاموش کردن اعتراضات اعلام نمود که به ۳۰۰ هزار نفر از کردها تابعیت سوری داده خواهد شد. کردهای سوریه که تا قبل از شورش ۲۰۰۴ با وجود تمامی تبعیضات صورت گرفته به دلیل عدم ابراز مخالفت جدی با حکومت به «کردهای خاموش» شهره شده بودند بعد از تشکیل “حزب اتحاد دموکراتیک” (PYD) و بازوی نظامی آن ” نیروهای مدافع خلق” (YPG) شاخه سوریه ای پ.ک.ک در همین سال عملا وارد تحولات سوریه شدند. رژیم حافظ اسد از پ.ک.ک، همانند ترکیه جهت تضعیف اقلیم خود مختار کردستان عراق استفاده ابزاری می کرد. با آغاز جنگ داخلی در سوریه، به دلیل رقابت و اختلافات ایدئولوژیکی پ.ک.ک و خلف آن “پ.ی.د” با “حزب دموکرات کردستان عراق” میانجیگری این حزب جهت ایجاد چتر واحد برای تمامی احزاب مخالف حکومت سوریه به بن بست کشیده شد. از سال ۲۰۱۱ این رقابت ها با تفوق نظامی PYD بر سایر احزاب کردی و ایجاد کانونهای خود مختار عین العرب (کوبانی) و عفرین، نمود بارز به خود گرفت. در سال نخست قیام ها که هنوز از گروه های افراطی مذهبی و جهادی مثل داعش خبری نبود، کشورهای غربی و ترکیه تلاش زیادی انجام دادند تا تمامی مخالفان را زیر یک چتر متحد نمایند ولی با مخالفت احزابی همچون پ.ی.د مواجه گردید. حزب اتحاد دموکراتیک کردها احزاب شرکت کننده در “شورای ملی سوریه” را آلت دست ترکیه معرفی می کرد.
با شدت گرفتن درگیریها در سال نخست مخالفین پیشروی و پیروزی های چشمگیری را در مقابل حکومت سوریه بدست آوردند و کار تا محاصره دمشق پیش رفت. به طوریکه حتی متحدان نزدیک رژیم اسد از جمله ایران و روسیه سخن از احتمال سقوط اسد را به میان می آوردند. این تحولات در حالی به وقوع می پیوست ارتش سوریه جهت ایجاد شکاف در صفوف مخالفان و همچنین تضعیف موضع ترکیه، مناطق کردنشین را با توافق پشت پرده به نیروهای PYD واگذار و عقب نشینی می نمود. این اتفاقات مسیر جنگ داخلی سوریه را طوری عوض نمود که هم رژیم اسد از سقوط حتمی نجات یافت و هم در نتیجه به درازا کشیدن جنگ داخلی سبب پیدایش جنگ نیابتی شیعه و سنی و همچنین ظهور پدیده داعش و نیروهای رادیکال دینی، جنبش دموکراسی خواهی مردم سوریه با شکست مواجه شد.
“حزب اتحاد دموکراتیک” (PYD) و بازوی نظامی آن “نیروهای مدافع خلق” (YPG) در منطقه بیش از آنکه منافع کردها را مد نظر داشته باشد بیشتر بر اساس منافع حزبی و ایدئولوژیکی خود گام بر می دارد. اگر غیر از این می بود بایستی در کنار سایر مخالفان جهت سرنگونی رژیم اسد گام بر می داشت. اخیرا “صالح مسلم” از رهبران این حزب در مصاحبه با روزنامه الحیات چاپ لندن از احتمال پیوستن به ارتش سوریه سخن گفته است (روزنامه حریت به نقل از الحیات (۲۰۱۴.۰۷.۲۷). از سوی دیگر سایت “روداو” وابسته به حکومت خود مختار اقلیم کردستان عراق در تاریخ ۲۰۱۵.۰۸.۰۴ از اعلام ممنوعیت کارکنان این شبکه از سوی PYD را خبر داده و دلیل آن را خاین و دشمن خلق کرد خطاب کردن از طرف پ.ی.د اعلام کرده است. همرمانی این تحولات با حملات تروریستی “پ.ک.ک” در درون خاک ترکیه در روزهای اخیر و انفجار خطوط لوله نفت و گاز از جمله، انفجار خط لوله نفت کرکوک- یومورتالیک بین حکومت خود مختار اقلیم کردستان عراق و ترکیه هم در همین راستا می باشد. طبق برآوردها انفجار این خط لوله که تنها منبع مهم در آمدی اقلیم کردستان عراق است خسارتی معادل ۲۵۰ میلیون دلار را در پی داشته است. در روزهای اخیر که ترکیه مواضع داعش را همزمان با پ.ک.ک بمباران می کند ایران، سوریه و پ.ی.د هر سه با این حملات مخالفت می کنند و آن را تجاوز به خاک همسایه جلوه می دهند. در صورتی که قبل از انجام حملات ترکیه را متهم به همسویی با داعش می کردند. در واقع از هر فرصت بوجود آمده از طرف داعش به نفع خود بهره برداری می کنند.
۳- استفاده ابزاری عراق از پ.ک.ک
روابط دولت ترکیه با دولت عراق از زمانی که آنکارا همکاری های اقتصادی و تجاری را بویژه در زمینه انرژی با دولت اقلیم کردستان عراق گسترش داده، بشدت تیره شده است. روابط تجاری و اقتصادی ترکیه با حکومت خودمختار کردستان به میلیاردها دلار می رسد. بطوریکه بخش اعظم سرمایه گذاری خارجی در کردستان عراق توسط ترکیه انجام پذیرفته است. تنش بین دو دولت عراق و ترکیه زمانی تشدید شد که اردوغان نخست وزیر وقت ترکیه اعلام کرد: براساس قانون اساسی عراق، حکومت کردستان این کشور حق دارد از منابع انرژی منطقه خود بهره برداری کند و هیچ قانونی نمی تواند، این حکومت را از معامله با ترکیه منع کند.
به موازات آن دولت مرکزی عراق همراه با متحد استراتژیک خود ایران حمایت از پ.ک.ک را در دستور برنامه ها و سیاست های منطقه ای خود قرار داده اند. دولت مرکزی عراق که عمدتا دست شیعه قرار دارد معتقد است که قدرت گرفتن حکومت خودمختار کردستان عراق باعث تجزیه این کشور می شود و امنیت و ثبات عراق را در یک حکومت متمرکز می بیند و به دنبال تضعیف کردستان عراق، از طریق خدشه دار شدن روابط اقتصادی و تجاری این دو منطقه می باشد. حمایت از گروه های مخالف دولت ترکیه یکی از راه هایی است که دولت عراق با همفکری سپاه قدس به آن دامن زده است.
بعد از حمله اخیر به مواضع “پ.ک.ک” در کوه های قندیل توسط دولت ترکیه مقامات دو کشور ایران و عراق ساکت ننشسته در اظهارات خود از پ.ک.ک حمایت کرده و چنین وانمود می کنند که دولت ترکیه به سرکوب کردها دست زده است. دفتر نخست وزیری عراق هم این حمله را محکوم کرده و آن را تعرض به حاکمیت این کشور دانسته است.کابینه عراق هم هفته گذشته حملات ترکیه به مناطق شمالی عراق را اقدام خطرناک و تجاوز به حاکمیت بغداد خوانده بود و از ترکیه خواست تا به روابط میان دو کشور احترام گذاشته و اوضاع را بیش از این وخیم نکند.
به گزارش شبکه خبری المسله،”سعد الحدیثی”، سخنگوی دفتر نخست وزیری عراق اعلام کرد: عراق خواهان حل مشکل ترکیه و حزب کارگران کردستان این کشور (پ.ک.ک) از طریق مذاکرات و کانالهای ارتباطی دیپلماتیک با میانجی گری دولت عراق است تا بتوان به تفاهم برای حل و فصل مشکلات و تلاش مشترک جهت مقابله با تروریسم رسید. وی افزود: “عراق تلاش می کند تا مشکل را حل کند هرچند که گزینه های زیادی برای برخورد با این موضوع دارد.”پس از اظهارات سعد الحدیثی برای حل بحران از راه ها ی دیپلماتیک با میانجی گری دولت مرکزی عراق، “حیدر العبادی” نخست وزیر این کشور هم با اظهارات متناقضی حضور پ.ک.ک در خاک عراق را تکذیب کرد و از ترکیه خواست که خاک کشور خود را بمباران کند.
میانجی گری در روابط دیپلماتیک زمانی است که طرف میانجیگر ارتباط نزدیکی با طرفین دارد و احتمال اینکه به خواسته های رابط جامه عمل بپوشانند زیاد است. بنابراین از اظهارات سعد الحدیثی چنین بر می آید که دولت مرکزی عراق با پ.ک.ک روابط تنگاتنگی داشته که چنین پیشنهاداتی را برای حل بحران به ترکیه ارائه می دهد و حضور پ.ک.ک در خاک عراق را در شرایط بحرانی کنونی منطقه و حل بحران را از طریق کانال های دیپلماتیک به سود خود می بیند و سعی می کند در شرایطی که عراق در جنگ با داعش و اختلافات داخلی گرفتار است، “پ.ک.ک” درگیر جنگ نشود، چون حملات ترکیه بشدت باعث تضعیف قدرت و موقعیت این گروه تروریستی شده است. دولت مرکزی عراق با این عمل قصد دارد پس از حل بحران های کنونی داخلی هر زمان که بخواهد از این گروه تروریستی به عنوان ابزاری جهت فشار برای دولت ترکیه جهت اعمال خواسته های خود استفاده کند.
“مسعود بارزانی” طی بیانیه ای که روز شنبه 1 آگوست 2015 منتشر کرد خواهان خروج پ.ک.ک از خاک کردستان عراق شده است. یک روز قبل هم دفتر او در بیانیه ای حمله اخیر شاخه نظامی پ.ک.ک به خط لوله نفت کردستان عراق را به شدت محکوم کرده و آن را «حمله به شریان حیاتی مردم اقلیم کردستان» خوانده بود. “بان کی مون” دبیر کل سازمان ملل هم حمله ترکیه به پ.ک.ک را حق مشروع این کشور در مبارزه با تروریسم خوانده است. از تفاوت و اختلاف نگاه مقامات دولت ایران و عراق و جامعه بین الملل می توان به راحتی حامیان و مخالفان گروه تروریستی پ.ک.ک را براحتی تشخیص داد.
۴- استفاده ابزاری اسراییل از کردها:
تشکیل کشور اسراییل در سال ۱۹۴۸ با واکنش شدید کشورهای عربی همراه بود. به طوریکه کشور های از عربی در اولین جنگ خود با اسراییل در سال های ۱۹۴۹-۱۹۴۸ شرکت کردند. به موازات این تحول با به قدرت رسیدن “جمال عبدالناصر” درسال ۱۹۵۶ در مصر که خود در جنگ اول در جبهه فلسطین جنگیده بود، ناسیونالسیم رو به رشد در دنیای عرب تحت رهبری وی وارد موج تازه ای شد. کشورهای عربی در سال ۱۹۶۷ به رهبری جمال عبدالناصر که با ایده پان عربیسم به دنبال ایجاد “اتحاد اعراب” بود، با اسراییل وارد جنگ شش روزه شدند. با تداوم تنش ها بین اعراب و اسراییل، دوباره در سال ۱۹۷۳ وارد جنگ شدند که البته در هر دو جنگ اعراب متحمل شکست گردیدند. بعد از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰ “صدام حسین” که در سال ۱۹۶۸ قدرت را قبضه کرده بود سودای رهبری جهان عرب را در سر می پرواند پرچمدار مبارزه با اسراییل شد. در چنین جوی اسراییل جهت دفاع از موجودیت خود و تضعیف عراق و اعراب از برگ کردها استفاده نمود. اسراییل از اوایل دهه ۶۰ میلادی با کردهای عراق وارد معامله شد. ایران که در این سالها متحد اسراییل بود به خاطر اختلاف بر سر شط العرب با عراق، همراه اسراییل از کردها حمایت کرد. بعد از وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ در ایران، دشمنی، جای دوستی بین ایران و اسراییل را گرفت. بدین ترتیب اسراییل که خود را در محاصره خیل عظیمی از دشمنان در خاورمیانه پر آشوب حس می کند، جهت برون رفت از این بن بست، از یک طرف پیگیر سیاست منطقه حایل با ایجاد کشور متحد خود بوده و از طرف دیگر هم با تجزیه این کشورها خواهان تضعیف آنها می باشد. به علاوه با گسترش نفوذ ایران در عراق و منطقه بعد از سقوط صدام و روی کار آمدن متحدان شیعی ایران در عراق، استفاده ابزاری از کردها و پ.ک.ک از طرف کشورهای مختلف از جمله خود ایران، دارای پیچیدگی های خاص خود می باشد.
نتیجه گیری :
ملتی که در ۴ کشور بیش از ۳۰ میلیون نفر جمعیت داشته و سالیان سال مورد ظلم و تبعیض قرار گرفته باشد این حق را دارد که برای خود تصمیم بگیرد. حدود ۱۵-۱۳ میلیون کرد در ترکیه زندگی می کنند که بیشترین جمیعت کردها را در دنیا تشکیل می دهد. ترکیه به هیچ وجه نمی خواهد که قسمتی از خاک خود را با تشکیل یک کشور مستقل کرد از دست بدهد و ایران نیز شدیدا مخالف تشکیل یک کشور کرد در همسایگی خود می باشد، با این تفاوت که کردها در ترکیه از حق تشکیل حزب و خیلی از آزادی ها برخوردار هستند و در انتخابات اخیر پارلمان ترکیه ۱۳ درصد آراء را بخود تخصیص دادند .کرد ها در مقایسه با دیگر کشورهای دارای جمعیت کرد، از بیشترین حقوق و آزادی ها بر خوردار می باشند. در مقابل این، در ایران، کردها نه تنها از حقوق ابتدایی سیاسی،اقتصادی، اجتماعی و … خود محروم هستند بلکه در صورت متهم شدن به عضویت در احزاب کردی، اعدام هم می شوند.
ترکیه در میان کشورهایی که کردها در آن ساکن هستند بیشترین اصلاحات دموکراتیک را در جهت احقاق حقوق کردها انجام داده است. کردها در ترکیه به لحاظ آزادی های سیاسی ،اجتماعی و مذهبی وضعییت غیر قابل مقایسه ای با هم نوعان خود در ایران و سوریه برخوردار هستند. حکومت شیعه ایران که خود اقلیت های اتنیکی و مذهبی ( از جمله سنی های ترکمن ،کرد،عرب، بلوچ ) را سرکوب می کند و یا حکومت سوریه که مردم خود را قتل عام میکند و حتی به صدها هزار تن از کردهای خود تابعییت هم نداده، و یا حکومت شیعه عراق تحت نفوذ ایران چطور می توانند میدان دار حمایت از حقوق کردها در کشور همسایه خود باشند؟
حکومت ایران شدیدا مخالف استقلال کردها و دیگر ملیت ها می باشد و اهمیت حفظ تمامیت ارضی عراق و سوریه هم برای ایران، کمتر از تمامیت ارضی ایران نمی باشد. بنابراین ضدیت ایران با تشکیل یک کشور کرد، به مراتب بیشتر از ضدیت ترکیه نسبت به تشکیل یک کشورمستقل کرد می باشد. کسانی در جهت حمایت از کردها و دفاع از حقوق آنها و صلح و آرامش کردها تلاش می کنند، باید این را در نظر بگیرد که اولین شانس تشکیل یک کشور کرد در اقلیم کردستان در عراق شروع می شود و باید از مسعود بارزانی حمایت کنند که از گروه تروریستی پ.ک.ک و (YPG) دوری جسته و برخلاف P.K.K و YPG با ترکیه رابطه خوبی دارند و در جهت استقلال کردها اولین قدم اساسی و دیپلماتیک را برداشته است.