اختصاصی ایران بریفینگ / امیر فرشاد ابراهیمی / از مدتها پیش یک سنتی در میان عزاداران ماه محرم رایج بود که در روز تاسوعا و عاشورا بر فرزندان نوزاد و خردسال خود لباس عربی بر تن کنند و در مراسم عزاداری بگردانند، ریشه و پیشینه این سنت همچون خیلی موارد دیگر مشخص نیست، اما ضرری هم برای کسی نداشت مردمی بود و بیدردسر.
تا اینکه در سال ۱۳۸۳ بنیادی به نام «بنیاد حضرت علیاصغر» تأسیس میشود، برای مدت کوتاهی غلامعلی حداد عادل دبیر کل آن بود و تعدادی از فارغالتحصیلان مدرسه حقانی از اعضای هیئتامنای آن بودند، افرادی چون علی رازینی، صادق رمضانی و ابراهیم رئیسی.
پس از مدتی دو تشکل دیگر نیز به این بنیاد اضافه شد: «مرکز تحقیقات استراتژیک حضرت علیاصغر» و همچنین «مجمع جهانی حضرت علیاصغر»
در سال ۱۳۸۴ حداد عادل جای خود را به آقای داوود منافی داد اما همچنان عضو هیئتامنای این بنیاد ماند.
این بنیاد اگرچه خود را یک سازمان مردمنهاد و غیرانتفاعی مذهبی میداند اما ازآنجاکه هیچ ثبتی در وزارت کشور و یا دیگر نهادهای دولتی ندارد به نظر میرسد این بنیاد نیز همچون صدها بنیاد دیگر زیر نظر دفتر رهبر جمهوری اسلامی فعالیت میکند.
کار این تشکیلات در کل سال این است که در اولین جمعه ماه محرم تجمعاتی را برگزار کند که سالیان سال خودجوش و مردمی خود مردم و بدون هیچ بودجه و تشکیلاتی برگزار میکردند، اما اینهمه داستان نیست!
هزینه های و درآمدها ؟
در وبسایت رسمی این مجمع هیچ گزارشی حتی بهصورت صوری درباره عملکرد مالی و حسابرسی از این مجمع وجود ندارد و مشخص نیست هزینههایی همچون «ترجمه نذر نامه مادران به زبانهای ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی»، دوخت سالیانه یکمیلیون دست لباس کودک، اجاره سالن، برگزاری هزاران جلسه در ۴۵ کشور مختلف و هزینه دعوت، اقامت، پرواز، خوردوخوراک میهمانان خارجی در نشستهای سالیانه مجمع که بالغبر میلیاردها تومان میشود و یا انتشار نشریات و خرید صفحه برای تبلیغات در نشریات و روزنامههای کشور و همچنین آنطور که بسیاری از اهالی مطبوعات گفتهاند مصاحبههایی که خود این بنیاد با آقای منافی انجام میدهد و بعد برای انتشار به رسانهها و خبرگزاریها داده میشود تا در قبال پولهای نسبتاً چشمگیر به نام آنها منتشر شود از کجا تأمین میشود؟
تنها رد سازمانیای که میشود در خلال مصاحبهها و صحبتها پیدا کرد این است که مناف پور در یکی از گفتگوهایش اعلام کرده «دکترین مجمع جهانی حضرت علیاصغر» شامل سه بخش تعریفشده است که آن را تقدیم خامنهای کرده و پس از تأیید آن را به ۶۱ زبان ترجمه و به یک هزار منابر شیعه به هشت زبان عربی، اردو، انگلیسی، روسی، تورکی، استانبولی، هوسایی و سواحلی ترجمه و ارسالشده است.
در جای دیگری نیز رمضانی عضو هیئتامنای این بنیاد اعلام کرده بودجه آن را خیرین تأمین میکنند بودجهای که با یک حساب سرانگشتی با برگزاری مراسم در ۴۱ کشور حداقل بودجه سالانه آن بالای ۱۰۰ میلیارد تومان باید باشد.
یک نمونه از سازمانهای خیریه مردم نهاد که بعدها نظامی بودنش مشخص شد!
فراموش نکردهایم که تا سالهای سال اعلام میشد «ستاد بازسازی عتبات عالیات» که هزینههای نجومی به ریال و دلار در عراق و سوریه برای بازسازی ضریح و صحن حرم امامها و امامزادهها انجام میداد را نیز گفته میشد خیرین و مردم با نذر و نذورات خود تأمین میکنند و این ستاد نیز مدعی مردمنهاد بودن و مردمی بود، اما همه میدانستند اینگونه نیست و اصولاً نمیتواند هم باشد، چراکه مثلاً فقط در یک فقره بازسازی صحن و ضریح و حرم امام هادی در کاظمین ۱۲ میلیارد تومان و ۱۷۰ هزار دلار هزینه برده است (طبق اعلام خود ستاد در سایتش) و اینکه مردم چگونه این مبلغ را نذر کردهاند واقعاً جای سؤال بود تا اینکه بهیکباره سه ماه قبل از به هلاکت رسیدن قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با صدور دو حکمی عجیب مسئول این ستاد آقای حسن پلارک را به سمت مشاور ارشد خود و مسئول «دور زدن تحریمها» نمود و فرد دیگری را به نام سرتیپ ۲ پاسدار محمد جلال ماآب را به سمت مسئول این ستاد معرفی کرد!
بدون حتی یک خط توضیح به ملت مشخص شد که این ستاد یگانی است در دل نیروی قدس سپاه پاسداران و طبعاً هزینههایش نیز از سپاه پاسداران پرداخت و تأمین میشود.
حالا کی و کجا به این بنیاد اشاره شود مشخص نیست.
تناقضات عجیب این بنیاد
اما چند تناقض اصلی هم در این میان وجود دارد: وجود کودک ششماههای به نام علیاصغر در هیچ مقتل و یا کتب معتبر تاریخی موجود نیست، قدیمیترین ادعا مبنی بر وجود علیاصغر به کتاب مفاتیحالجنان میرسد، کتابی که مجموعهای از ادعیه و توسلهاست و مشخص نیست در چه سالی منتشرشده است اما نویسنده و گردآورنده آن شیخ عباس قمی معروف به محدث قمی است که در سال ۱۲۵۴ خورشیدی متولد و بهمن ۱۳۱۹ خورشیدی نیز فوت کرده است.
در معتبر بودن بسیاری از ادعیه این کتاب شبهات بسیاری وارد است و در سالهای اخیر حتی سازمان تبلیغات اسلامی (مرکز تصحیح و صادرکننده مجوز کتب مذهبی) مجوز چاپ بخشی از دعاهای این کتاب را نداده و اکنون بدون آن ادعیه مفاتیح تجدید چاپ میشود (دعاهایی چون رفع دنداندرد و بیرون رفتن کرم دندان و یا دعای خوب شدن استخواندرد که در آن از جن درون استخوان خواهش میشود به بیرون برود!)
اما مسئله دیگر این بنیاد معتقد است اسناد و خطابههای منبر خود را به زبان سواحیلی هم ترجمه کرده و ارائه داده است.
زبان سواحِلی در شرق و تا حدودی مرکزِ آفریقا به کار میرود و زبان اول حدود ۵ میلیون نفر و زبان دوم حدود ۵۰ میلیون نفر است، در تمامی مناطقی که این زبان رایج است یعنی کشورهای: زامبیا، سودان جنوبی، سومالی، موزامبیک و زیمبابوه تنها رقمی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار نفر شیعه وجود دارد (که به واقعه عاشورا و طبعاً حضرت علیاصغر اعتقاد داشته باشند) اما این بنیاد برای آنها فعالیت میکند، اسناد و مدارک و عقود خود را ترجمه کرده و مدعی است در مجمع و مرکز تحقیقات نیز برای آنها میز و مسئول مشخصی دارد این در حالی است که در کشور چین ۴۰ میلیون مسلمان وجود دارد که از این تعداد ۹ تا ۱۲ میلیون آنها شیعه هستند اما این بنیاد نهتنها هیچ سندی به زبان چینی ندارد بلکه اصولاً هیچ فعالیتی در مورد علیاصغرهای چینی نکرده و نمیکند!
خیرین عجیب !
مشخص نیست که چرا بر پایه ادعاهای مدیران این بنیاد که تمامی هزینههای نجومی این بنیاد را خیرین و مردم تأمین میکنند چگونه است که این خیرین همه باهم درست مثل خامنهای فکر میکنند و هیچ اشارهای به وضعیت و اصولاً وجود داشتن مسلمان در چین نمیکنند و اصولاً چگونه میشود که خیرینی پیدا میشوند تا میلیاردها تومان برای مجمعی با اهداف گنگ خرج کنند اما حاضر نیستند مجمعی بسازند برای نجات کودکان کار، برای هزاران کودکی که براثر فقر نمیتوانند تحصیل کنند، هزاران کودکی که حتی در آرزوی یک دمپایی پلاستیکی هستند در ایران!