Sunday, February 6, 2011
با نزدیک شدن به سالگرد انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران، رسانه های نزدیک به دولت دهم با انتشار یکی از سخنان آیت الله خمینی مبنی بر “مجانی کردن آب و برق” مدعی شده اند که شخص دیگری غیر از بنیانگذار جمهوری اسلامی “برای اولین بار این وعده را به مردم” داده است.
به گزارش دانشجو نیوز، سایت رجانیوز وابسته به نیروهای امنیتی، در مطلبی به قلم “امید حسینی” و با عنوان “ماجرای وعده آب و برق مجانی در اول انقلاب!” نوشته است: “دشمنان امام با استناد به این سخنرانی (آب و برق مجانی) و عدم تحقق چنین وعدهای، میخواهند اینگونه وانمود بکنند که امام خمینی و یا انقلاب، مردم را فریب دادهاند و یا با چنین وعدههایی انقلاب را پیش بردهاند و یا اینکه این قبیل وعدهها فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و به دور از واقعیت بوده است!”
اما بر اساس فیلمهای سخنرانیهای آیت الله خمینی در اوایل انقلاب، وی گفته بود: “دلخوش نباشد که مسکن فقط میسازم. آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشد معنویات شما را، روحیات شما را، عظمت میدیم…”
“امید حسینی” در ادامه نوشته خود با اشاره به این سخنان رهبر پیشین جمهوری اسلامی، مدعی شده است که اولین بار آقای عباس امیرانتظام این سخنان را گفته است. وی سپس مینویسد: “در حقیقت امام به خاطر این که مبادا این قبیل وعدههای دولتی، انقلاب اسلامی را به انقلابی صرفا مادی و با اهدافی مادی تبدیل کند، مصوبه دولت موقت را اینچنین تصحیح میکند که دلخوش به این نباشید که آب و برق مجانی میشود.”
نویسنده این مطلب تلاش کرده است تا اثبات کند که وعده «مجانی کردن آب و برق» وعدهای از سوی آیت الله خمینی در ابتدای ورود به ایران نبوده است، فارغ از اینکه وعده های تحقق نیافته آیت الله خمینی، پیش از پیروز شدن انقلاب و در زمانی که در فرانسه بود آغاز شد.
وی پیش از عزیمت به ایران در مصاحبه با مطبوعات خارجی در آن زمان از عدم دخالت روحانیون و خودش در دولت تا آزادی مطبوعات و کمونیست ها خبر داد.
خمینی همچنین گرچه پیش از انقلاب وعده آزادی مطبوعات را می داد اما تنها با گذشت زمانی کمی در یک سخنرانی گفت: “اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبه های دار را در میدان های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت ها پیش نمی آمد.
من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز عذر می خواهم، خطای خودمان را عذر می خواهم. ما مردم انقلابی نبودیم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می کردیم. تمام جبهه ها را ممنوع اعلام می کردیم، یک حزب و آن حزب الله حزب مستضعفین، و من توبه می کنم از این اشتباهی که کردم…”
با مرور سخنان روح الله خمینی نه تنها وعدههای تحقق نشده بسیاری می توان یافت بلکه سخنان و مواضعی وجود دارد که سیاستمداران جمهوری اسلامی ترجیح میدهند، کمتر به آنها بپردازند؛ مواضعی پرتناقض و در مواقعی در تضاد با اصول اجتماعی و انسانی. مواضع آیت الله خمینی در مورد “شطرنج”، “ورزش بکس”، “خرید و فروش آلات موسیقی”، و همچنین برخی فتواهای جالب توجه وی در رساله اش تنها مثالهایی از مواردی است که توجیه آن برای حامیان وی کاری مشکل بوده و است.
آیت الله خمینی در اواخر عمر خود نیز دستور اعدام شمار زیادی از زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را داد.
دستوری که بنابر تناقض اش با اصول حقوق بشری و حتی احکام اسلامی موجب اعتراضی افرادی همچون آیت الله منتظری شد. حکم اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ نیز از جمله مواردی است که توجیه آن همچنان برخی از نزدیکان و حامیان آیت الله خمینی کاری است دشوار.